تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نوزاش، نوازش کردن He patted his pockets pretending to look for his cigarettes

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مادرخوانده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رشوه، زیر میزی پول دادن I want our boodle!

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

inspired الهام گرفته از ، برگرفته از Inspired by a true story

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مات و مبهوت خیره ماندن به کسی یا چیزی Stare I'll thank you if you stop gawping at me

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

روحیه، خلق و خو I like your spirit, you are too brave and always looking for mystery

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

عالی، خوب، محشر، شگغت انگیز Everything is Tickety boo

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیچیده، سخت، دشوار Hard Complicated Severe

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای توضیف شدت زیاد چیزی It's a big fat nope به منظور اینکه جواب من نه قطعی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خپل، تپل Get your pudgy fingers off of me

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرده برداری از چیزی، آشکار شدن The truth will be uncovered

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

خراب کاری کردن، گند زدن، بهم ریختن چیزی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بزن بریم، بیا شروعش کنیم Let's go, let's dive in

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انتخاب خودته، میل خودته

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غرور، تکبر، بالیدن، مغرور بودن I got too much pride to say im sorry

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این طرز نوشته اشتباه هست Head or tail:شیر یا خط

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

طفره رفتن، اجتناب کردن Don't evade and answer my question right now

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

عازم به جایی بودن، به، به سوی I'm off to London

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

آفرین، مرحبا، عالی بود

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرف پوچ، چرند، حرف بی فایده Foolish talk, nonsense

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

کاری را بدون اشتباه و به بهترین شکل ممکن انجام دادن Tomorrow she has quiz and i know she'll ace it

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساده لوح نباش اینقدر، احمق نباش

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

نفس گرفتن، نفس کشیدن، نفسی تازه کردن، استراحت کوچیک کردن I can't take my breath since I'm pregnant

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

an enjoyable exciting علاقه، عشق، اشتیاق Your grandmother was my zing

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همون hide and seek هست که بمعنی قایم موشک بازی کردن Hide:قایم شدن Seek:دنبال چیزی گشتن، پی چیزی بودن، جست و جو کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تجدید نظر کردن، نظر خود را پس گرفتن، بازنگری کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرف مفت زدن، چرند گفتن، مضخرف گفتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

رها کردن، ول کردن، آزاد کردن Releas him guys

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بشکن زدن با انگشتان Whenever i hear this song, i wanna snap my fingers

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی خیال، خونسرد، ریلکس، آروم Someone who doesn't know how to react Relax

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جرعت، جربزه، جیگر داشتن I need enough gut to tell her that i love her

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

خسته، خسته شدن از، وا دادن I'm sick of waiting for miracle

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

An expression of annoyance or disappointment ( like we say pif in farsi )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جشن، مراسمی باشکوه، کنسرت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باهم درست حرف بزن، خوب حرف بزن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از اول، از همون ابتدا I didn't like that shoes from the get go

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خرابه، مشکل داره Broken

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

چشم، به روی چشم، حتما

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترشرو، عصبانی، دلخور، کینه Ypu don't have to get huffy I'm just trying to help

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاچه خواری، خایه مالی Don't get all slobbery, no one likes a kiss ass!

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

تیر کشیدن، درد، قلنج When i got twinge in my neck i turn my neck around

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی خیال شو، بس کن، ادامه نده، کشش نده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی آره و بله هست بعضی وقتا برای جلب توجه هم میشه مثل: هی، هی تو Aye u

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرفتن، اسیر کردن، بازداشت کردن Seize him!

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ور زدن، پر حرفی کردن، تند و سریع و پشت سر هم حرف زدن، وراجی کردن، هذیان گفتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از دست دادن زمان و وقت، تاخیر کردن Don't dally my friend, we've got a lot to do

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

هدف، مسئولیت my objective was to mop the house but now it's your turn

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دست خط، طرز نوشتن I can write as well but my penmanship isn't good enough

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرف تو خالی، حرف یامفت، مزخرف، چرند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در جریان بودن، در جریال حل شدن، در راه انجام شدن !The game is afoot

١