sparrow

/ˈsperoʊ//ˈspærəʊ/

معنی: گنجشگ خانگی، انواع گنجشگ
معانی دیگر: (جانورشناسی)، گنجشک (تیره ی passeridae)، گنجشک آمریکایی (تیره ی emberizidae)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: sparrowlike (adj.)
(1) تعریف: any of various small songbirds that have brownish or grayish feathers and are common in many regions.

(2) تعریف: any of various finches, such as the house sparrow, that resemble the true sparrows.

جمله های نمونه

1. A sparrow alighted on the branch.
[ترجمه نادر] یک گنجشک در شاخه افتاده است
|
[ترجمه گوگل]گنجشکی روی شاخه فرود آمد
[ترجمه ترگمان]یک گنجشک روی شاخه پیاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The sparrow perked up its tail.
[ترجمه گوگل]گنجشک دمش را بالا کشید
[ترجمه ترگمان]گنجشک دمش را بالا آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The sparrow has a worm in its beak.
[ترجمه گوگل]گنجشک در منقار خود کرم دارد
[ترجمه ترگمان]گنجشک یک کرم به منقار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A sparrow may be small but it has all the vital organs.
[ترجمه گوگل]گنجشک ممکن است کوچک باشد اما تمام اندام های حیاتی را دارد
[ترجمه ترگمان]گنجشک می تواند کوچک باشد اما تمام اندام های حیاتی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A sparrow is very alert in its movements.
[ترجمه گوگل]گنجشک در حرکات خود بسیار هوشیار است
[ترجمه ترگمان]گنجشک در حرکاتش بسیار هوشیار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A sparrow became / got entangled in the net / wire.
[ترجمه گوگل]گنجشکی شد / گرفتار تور / سیم شد
[ترجمه ترگمان]گنجشک در تور \/ سیم گرفتار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mr Sparrow has acted with commendable speed.
[ترجمه گوگل]آقای اسپارو با سرعتی قابل ستایش عمل کرده است
[ترجمه ترگمان]گنجشک Sparrow با سرعت قابل ستایش عمل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The sparrow crossed the lawn in a series of hops.
[ترجمه گوگل]گنجشک با چند راز از چمن عبور کرد
[ترجمه ترگمان]گنجشک روی چمن ها با یک سری رازک از چمن ها گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The boy has got a hen sparrow.
[ترجمه گوگل]پسر یک گنجشک مرغ دارد
[ترجمه ترگمان]اون پسر یه گنجشک داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The bird is a sparrow.
[ترجمه گوگل]پرنده گنجشک است
[ترجمه ترگمان]پرنده گنجشک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The sparrow alighted on a nearby branch.
[ترجمه گوگل]گنجشک روی شاخه ای در همان نزدیکی فرود آمد
[ترجمه ترگمان]گنجشک روی شاخه درختی پیاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After the main Sparrow Force surrendered, the role of the Company was truly independent.
[ترجمه گوگل]پس از تسلیم شدن نیروهای اصلی اسپارو، نقش شرکت واقعاً مستقل بود
[ترجمه ترگمان]بعد از تسلیم نیروی اصلی گنجشک، نقش شرکت واقعا مستقل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I can tell the difference between a sparrow and a swan and that's about it.
[ترجمه گوگل]من می توانم تفاوت گنجشک و قو را تشخیص دهم و بس
[ترجمه ترگمان]من می توانم تفاوت بین یک گنجشک و یک قو را تشخیص دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A sparrow hawk appeared - and all hell broke loose!
[ترجمه گوگل]یک شاهین گنجشک ظاهر شد - و تمام جهنم شکست!
[ترجمه ترگمان]یک گنجشک کوچولو ظاهر شد - و همه چی از بین رفت!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گنجشگ خانگی (اسم)
sparrow

انواع گنجشگ (اسم)
sparrow

تخصصی

[برق و الکترونیک] اسپارو موشک هدایت شونده هوا به هوا به زمین مجهز به کلاهک معمولی 85 پوندی که با سوخت جامد حرکت می کند و با استفاده از انرژی بازتابیده از هدف دشمن به هنگام روشن شدن آن با رادار هواپیما، به سمت هدف هدایت می شود . هواپیمای حامل آن معمولاً اف - 14 یا اف15 است . این موشک بزرگتر از اسپاروی دریایی است .

انگلیسی به انگلیسی

• any of a number of small songbirds
a sparrow is a very common small brown bird.

پیشنهاد کاربران

. . .
I'm tired boss. Tired of being on the road, lonely as a ⭐sparrow⭐ in the rain. I'm tired of never having me a buddy to be with to tell me where we're going to, coming from, or why. Mostly I'm tired of people being ugly to each other. I'm tired of all the pain I feel and hear in the world
...
[مشاهده متن کامل]

. . .
The Green Mile 1999🎥

جاسوس - ( اصطلاحی هست که در سازمان امنیتی روسیه به “جاسوس ها” نسبت میدن )
پرستو
گنجشگ
گنجشک
گنجشک
نمونه:جک اسپارو یا جک گنجشکه فیلم دزدان دریایی کاراییب

بپرس