temple

/ˈtempl̩//ˈtempl̩/

معنی: هیکل، معبد، پرستشگاه، شقیقه، گیجگاه
معانی دیگر: سر ویلیام تمپل (دولتمرد و نویسنده ی انگلیسی)، مصلی، دیر، فرخار، ساختمان (معمولا ساختمان بزرگ و پر ابهت)، کلیسا، کنیسه، (t بزرگ) هریک از دو دسته ساختمانی که مقر سازمان های حقوقی و آموزش حقوق در انگلیس هستند: تمپل درونی inner temple و تمپل میانی middle temple (رجوع شود به: inns of court)، (دستگاه پارچه بافی) پهن نگهدار، پهنساز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: templelike (adj.)
(1) تعریف: a building or place where a deity or deities are worshiped.

(2) تعریف: any person, place, or thing thought to contain a divine presence.

(3) تعریف: a Jewish synagogue.

(4) تعریف: a Mormon church.
اسم ( noun )
• : تعریف: the flat area on either side of the head between the forehead and ear.
اسم ( noun )
• : تعریف: a device that keeps cloth stretched properly on the loom during weaving.

جمله های نمونه

1. magi's temple
دیر مغان

2. the temple was moved bodily forty meters up the shore of the lake
معبد یکپارچه به چهل متر بالاتر از کرانه ی دریاچه تغییر مکان داده شد.

3. a masonic temple
ساختمان فراماسون ها

4. to pollute a temple
معبدی را نجس (آلوده) کردن

5. they reared a huge temple
آنها یک معبد عظیم ساختند.

6. ivy matted the walls of the temple
دیوارهای معبد از پیچک (پاپیتال) پوشیده شده بود.

7. one of the votaries of the temple of venus
یکی از کاهنان معبد ونوس

8. the olympian beauty of a greek temple
زیبایی شکوهمند یک معبد یونانی

9. they hold me dear at the temple of the magi because. . .
از آن به دیر مغانم عزیز می دارند . . .

10. to pollute the purity of the temple
پاکی معبد را آلوده کردن

11. the thief was granted sanctuary in the temple
به دزد اجازه ی تحصن در معبد داده شد.

12. The temple is supported by massive columns.
[ترجمه گوگل]معبد توسط ستون های عظیم پشتیبانی می شود
[ترجمه ترگمان]این معبد توسط ستون های عظیم پشتیبانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The bells of the old temple resounded throughout the valley.
[ترجمه گوگل]زنگ های معبد قدیمی در سراسر دره طنین انداز شد
[ترجمه ترگمان]ناقوس های معبد قدیمی در سراسر دره طنین انداز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They went to pray in the temple.
[ترجمه گوگل]آنها برای دعا در معبد رفتند
[ترجمه ترگمان] اونا رفتن تا توی معبد دعا کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A temple existed here hundreds of years ago.
[ترجمه گوگل]یک معبد صدها سال پیش در اینجا وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]یه معبد صدها سال پیش وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Inside, the house had the appearance of a temple.
[ترجمه گوگل]داخل خانه ظاهری شبیه معبد داشت
[ترجمه ترگمان]داخل خانه، خانه ظاهر یک معبد را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The temple is supported by marble columns.
[ترجمه گوگل]معبد توسط ستون های مرمری پشتیبانی می شود
[ترجمه ترگمان]این معبد توسط ستون های مرمر پشتیبانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. It is a temple of rare architectural beauty.
[ترجمه گوگل]معبدی با زیبایی معماری نادر است
[ترجمه ترگمان]این یک معبد از زیبایی معماری نادر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هیکل (اسم)
person, physique, gink, statue, fan, temple, habitus

معبد (اسم)
temple, shrine, place of worship

پرستشگاه (اسم)
temple

شقیقه (اسم)
temple

گیجگاه (اسم)
temple

تخصصی

[نساجی] تمپل - کناره گیر پارچه

انگلیسی به انگلیسی

• place of worship, shrine, church, synagogue; flattened region on either side of the forehead
a temple is a building used for the worship of a god in some religions.
your temples are the flat parts on each side of your forehead.

پیشنهاد کاربران

shrine, church, sanctuary
### "Temple" یک کلمه بسیار جالب و گسترده است که معانی مختلفی دارد:
1. معبد:
- احتمالا اولین تصوری که به ذهن می رسد "معبد" است که یک مکان مذهبی یا مقدس برای تعبد و عبادت است. معابد در انواع مختلفی برای معتقدان ادیان مختلف در سراسر دنیا، از معابد بودایی یا هندو گرفته تا کلیساها و مساجد وجود دارند.
...
[مشاهده متن کامل]

2. قلعه یا محل انبار:
- در بریتانیا و مناطق دیگری از دنیا، "temple" ممکن است به عنوان یک قلعه یا محل انبار استفاده شود.
3. نام فامیلی:
- "Temple" همچنین می تواند نام یک خانواده یا فامیل باشد که افراد با این نام شناخته می شوند.
### مثال:
- Temple of Artemis: معبد آرتمیس یکی از هفت عجایب دنیا بود.
- Temple University: یک دانشگاه معتبر در فیلادلفیا، ایالات متحده آمریکا که به نام اندرو جکسون تمپل تاسیس شد.
- Sir William Temple: نام یکی از فیلسوفان و دیپلمات های معروف انگلیسی.
منبع CHATGPT4. 00

shrine, church, sanctuary
معبد
پرستشگاه، شقیقه، گیجگاه
در بخش آگهی هایتان زیر کتاب بو اس ای نوشته اید �کتاب ینگه دنیا� در حالی که یو اس ای ترجمه علی کهربائی از انتشارات نشر ثالث است و ینگه دنیا ترجمه سعید باستانی و از انتشارات هاشمی است.
temple 2 ( n ) =each of the flat parts at the sides of the head, at the same level as the eyes and higher, e. g. He had black hair, greying at the temples.
temple
temple 1 ( n ) ( tɛmpl ) =a building used for the worship of a god or gods, especially in religions other than Christianity
temple
[پزشکی] گیجگاه، شقیقه
هر بنایی که از فرط شکوه و جلال جلوه گری کنه
شقیقه - گیجگاه
temple ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: معبد
تعریف: هر بنایی، به جز مسجد و کلیسا و کنیسه، با کارکرد عبادی در ابعاد و اشکال مختلف
در مطالعات مانوی temple به مانستان ترجمه می شود.
�مانستان، پرستشگاه/ دِیر مانوی� mʾnystʾn, mʾnysṯʾn, mʾnystʾʾn Pth. /MP/mānestān/ n
واژه Temple را میتوان بصورت زیر به دو واژه تفکیک نمود : tem ple با تلفظ تِم و پِل ( و پله ) . در زبان کردی بخصوص کرد های ایران واژه " پِل " همان پُل فارسی می باشد و ضمیر شخص دوم فرد یعنی تو " تِ " تلفظ
...
[مشاهده متن کامل]
میشود و ضمیر اول شخص مفرد یعنی من " مِ " . حال این ها در قالب یک کلمه کنار هم به چینیم به تِمپِل تبدیل می شود. در این کلمه از دیدگاه خداوند تِ یا تو اشاره به انسان دارد و مِ اشاره به خود وی. بر عکس آن از دیدگاه انسان تِ اشاره به خداوند و مِ اشاره به خود انسان. واژه پِل یا پُل اشاره به ارتباط بین من و تو یا محل و جایی که من و تو باهم به گفت و شنود مشغول میشویم و آن محل و جا همان عبادتگاه می باشد. از آنجاییکه زبان کردی ریشه در زبان اقوام باستانی ماد دارد، لذا میتوان ادعا نمود که کلمه تمپل ریشه در زبان های سانسکریت و یونان باستان ندارد و توسط هندوان و یونانیان اقتباس گردیده است.

مکانی است که هندوها و بودایی ها خدایان خود رو پرستش میکنن یا به اصطلاح همون ( معبد )
معبد
گیجگاه سر
بنای مقدس
شقیقه
قلعه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس