پیشنهاد‌های علی اصغر سلحشور (٧١٣)

بازدید
١,٢٨٦
تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

جمع بندی پایانی نتیجه گیری کلی

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

الحاقات ضمیمه ها اضافات

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

تا اندازه ای تا حدی برای نمونه half - erroneous: تا اندازه ای نادرست

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شبهه برانگیز شبه ناک

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ناگشودنی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تاثیر و تاثر برهمکنش تعامل

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نوآورانه مبتکرانه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ثبت و ضبط کردن ( درباره سند یا مدرک نوشتاری )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گذرگاه سرپوشیده ستوندار

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تقلیل یافتن کاسته شدن کاهش یافتن کم شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لمس کننده در حال لمس کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جهان زیرین برای نمونه chthonic gods: خدایان جهان زیرین مثل هادس در یونان

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

همسو بودن همگام بودن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فوری بدون فوت وقت

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به تناوب

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زورگویانه قهرآمیز

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ضمنی تلویحی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به طور ضمنی به صورت تلویحی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بر حسب تصادف به طور تصادفی تصادفاً

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برای مثال برای نمونه

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گسسته شدن پاره شدن قطع شدن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

صنایع ظریفه صنایع مستظرفه

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در باستان شناسی به معنای: گمانه کاوش

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برقراری

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

متأخرتر از

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گورپشته

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روحانیت مرتبط با روحانیون

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوگنامه مصیبت نامه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زردشتی گری دین زردشتی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمایان نشدن آشکار نشدن ظاهر نشدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سی و چند ساله

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گواه شاهد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شرک آمیز، شرک آلود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توسل به، درخواست از، استدعا از

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اولویت قرار داشتن، اولویت داشتن ترجیح دادن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پدیدار شده از

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصل واژه از τόπος یونانی گرفته شده است به معنای: جا، مکان، محل

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سربه نیست کردن، کشتن برنامه ریزی شده، ترتیب کشتن کسی را دادن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دور کردن ( از جا یا مکانی )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از روی ناچاری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افتادن، سقوط کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در کمین نشستن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ملازم، همراه، ملتزم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موقعیت مناسب، جایگاه مناسب

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خطیب، سخنور

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرهنگ نگارانه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آخرین ضربه، ضربه پایانی، ضربه تمام کننده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ملازمان، همراهان، ملتزمین

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برهم زدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دست به کار شدن