اسم پسر - صفحه 12
جبرئیل، فرشته، ملک، ( = جبرائیل )، ( جبرائیل، [روح نام جبرئیل است و امین صفت اوست و خطاب امین از آن ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی بامداد
صبح، بامداد، ( در پهلوی، bāmdāt )، مدت زمانی از هنگام روشن شدن هوا تا طلوع آفتاب و یک یا دو ساعت بع ...
پسر
فارسی محمد سمیع
ترکیب دو اسم محمد و سمیع ( ستوده و شنوا )، از نام های مرکب، ا محمّد و سمیع
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد یحیی
ترکیب دو اسم محمد و یحیی ( ستوده و تعمید دهنده )، از نام های مرکب، ا محمّد و یحیی
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی محمد سروش
ترکیب دو اسم محمد و سروش ( ستوده و پیام آور )، از نام های مرکب، ا محمّد و سروش
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی مهراس
نام پدر الیاس پیغمبر ( ع )، ) موبدی رومی که قیصر او را به ریاست شصت موبد به نزد انوشیروان فرستاد تا ...
پسر
عبری، فارسی
مذهبی و قرآنی اشکبوس
فرزند پهلوان، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ) پهلوان افسانه ای سپاه توران، که در جنگ با رستم کشته شد، ( د ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن آیتکین
مانند ماه، غلام ماه
دختر، پسر
ترکی
کهکشانی کیقباد
پادشاه محبوب و سرور گرامی، به معنی «کی محبوب و سرور گرامی»، ( اَعلام ) ) ( = قباد ) ( در شاهنامه ) ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن محمد سامان
ترکیب دو اسم محمد و سامان ( ستوده و آرام )، از نام های مرکب، ا محمّد و سامان
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد جمیل
ترکیب دو اسم محمد و جمیل ( ستوده و زیبارو )، از نام های مرکب، ا محمّد و جمیل
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ماتیار
کمک کننده به مادر، یار مادر، ( = مادیار )، مادیار، مرکب از ماد مخفف مادر بعلاوه یار
پسر
فارسی برزین
آتش، نام آتشکده ی بزرگ ایران، بالنده ( بالنده مهر ) فشرده ی آذر برزین مهر، ( اَعلام ) نام یکی از آت ...
پسر، دختر
فارسی، پهلوی، کردی محمد اسحاق
ترکیب دو اسم محمد و اسحاق ( ستوده و خندان )، از نام های مرکب، ا محمّد و اسحاق
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی محتشم
دارای حشمت و شکوه، با حشمت، ( در قدیم ) دارای خَدَم و حَشَم زیاد، ( به مجاز ) بزرگ و توانگر و ثروتم ...
پسر
عربی محمد الیاس
ترکیب دو اسم محمد و الیاس ( ستوده و نام یکی از پیامبران الهی )، از نام های مرکب، ا محمّد و الیاس
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی امیریوسف
ترکیب دو اسم امیر و یوسف ( پادشاه و خواهد افزود )، از نام های مرکب، ( امیر و یوسف
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی شیدالله
خورشید خدا، نور خدا
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی اعتماد
تکیه کردن، پشت گرمی، باور داشتن و صحیح دانستنِ چیزی یا کسی، عقیده و نظر، ایمان به حقانیت دین اسلام
پسر
عربی سرافراز
سربلند، مفتخر، ( به مجاز ) افتخار کننده به چیزی یا کسی، ( در قدیم ) دارای صفات نیکو و مایه افتخار، ...
پسر
فارسی صدر
سینه، بالا، پیشوا، بزرگ، جایی در مجلس که مخصوص نشستن بزرگان است و معمولاً روبروی درِ ورودی قرار دار ...
دختر، پسر
عربی معین الدین
یاریگر و کمک کننده در دین، کمک کننده و یاور دین، ( اَعلام ) ) معین الدین پروانه: [قرن هجری] شهرت ام ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی آرسن
انجمن، مجمع، مرد مبارز، ( پهلوی، ārasan ) انجمن، ( در عبری ) مردِ مبارز
پسر
پهلوی، عبری هورام
پیرو نیکی، مطیع خوبی، مرتفع، ( اَعلام ) نام شهریار جازر که در هنگام افتتاح فلسطین بر جارزشهریار بود ...
پسر، دختر
عبری محمد جلیل
ترکیب دو اسم محمد و جلیل ( ستوده و بزرگوار )، از نام های مرکب، ا محمّد و جلیل
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد ارسلان
ترکیب دو اسم محمد و ارسلان ( ستوده و شجاع )، از نام های مرکب، ا محمّد و ارسلان
پسر
ترکی، عربی
مذهبی و قرآنی مظهر
تماشاگر، جلوه گاه، نماد، نشانه، محل تجلی، تجلی گاه، ( در تصوف ) شخص دارای ریش انبوه و فراخ و سبلت و ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی رستگار
خلاص، رها شونده، رها، نجات یافته
پسر
فارسی محمد پویان
ترکیب دو اسم محمد وپویان ( ستوده و روان )، از نام های مرکب، ا محمّد و پویان
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی میلان
میل، خواهش، آرزو، ( اَعلام ) نام دو روستا در شهرستان های تبریز و لردگان، ( صفت مشبه از میل )، صفت م ...
پسر
عربی محمد جمال
ترکیب دو اسم محمد و جمال ( ستوده و زیبایی )، از نام های مرکب، ا محمّد و جمال
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی تحسین
تعریف، تمجید، افرین، ستودن و تمجید کردن، مورد ستایش قرار دادن، آفرین گفتن و نیک شمردن
دختر، پسر
عربی نیک نام
خوشنام، دارای آبرو و اعتبار اجتماعی
پسر
فارسی اروین
تجربه، امتحان، ( = آروین )، ( آروین، آزمون
پسر، دختر
فارسی کژوان
کوهنورد، کوه بان
پسر
کردی احیا
زندگی، زندگان، زندگی از نو، خاندان ها، قبیله ها، نامی برای شبهای نوزدهم، بیست و یکم، و بیست وسوم ما ...
دختر، پسر
عربی
مذهبی و قرآنی فروتن
افتاده، متواضع، آن که خود را از دیگران برتر نداند، آن که خودپسند نیست
پسر
فارسی ضیا
روشنایی، فروغ، ( ضیاء ) ( در قدیم ) نور، روشنی، ( عربی، ضیاء ) ( در قدیم ) نور
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد وحید
ترکیب دو اسم محمد و وحید ( ستوده و یکتا )، از نام های مرکب، ا محمّد و وحید
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیرجواد
ترکیب دو اسم امیر و جواد ( پادشاه و بخشنده )، امیر جوانمرد، پادشاه راد و بخشنده، حاکم سخی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیراردلان
ترکیب دو اسم امیر و اردلان ( پادشاه و درستی )، از نام های مرکب، ( به تعبیری ) امیر سرزمین مقدس و پاک
پسر
مازندرانی، عربی عاطف
مهربان، برگرداننده
پسر
عربی جهان آفرین
ترکیب دو اسم جهان و آفرین ( دنیا و ستایش )، آن که عالم را خلق کرده است، خدا، آفریننده جهان
دختر، پسر
فارسی وندا
خواهش و خواسته، ستایش کننده، آرزو، نیایش کننده، هزوارش است به معنی خورشید
دختر، پسر
اوستایی، آرامی رادان
منسوب به راد، جوانمرد، آزاده، بخشنده، سخاوتمند، خردمند، دانا، ( راد، ان ( پسوند نسبت ) )، ( اَعلام ...
پسر
فارسی عمید
عاشق و بی قرار، رئیس، حاکم، آن که منصب یا مقامی بزرگ دارد، عنوانی برای مقامات حکومتی در دوره ی ساما ...
پسر
عربی سیپان
کوهی که در همه ی ایام برف داشته باشد، بلندی مانع باد، ( اَعلام ) نام دو کوه در کردستان
پسر
کردی
طبیعت نوبخت
جوان بخت، پیروز بخت، ( اَعلام ) ) از نام های دوران ساسانی، ) نوبخت اهوازی نام ستاره شناس و مهندس نا ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن محمد فاتح
ترکیب دو اسم محمد و فاتح ( ستوده و پیروز )، از نام های مرکب، ا محمّد و فاتح، ( اعلام ) محمدفاتح [، ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیرپویا
ترکیب دو اسم امیر و پویا ( فرمانروا و پوینده )، امیر و پادشاه پوینده
پسر
فارسی، عربی زال
سفید مو، نام پهلوان افسانه ای ایران، از شخصیت های شاهنامه، ( = زر ) سفید موی، ( اَعلام ) پسر سام و ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن هامان
مشهور، نام وزیر اخشویروش و نام وزیر فرعون، ( اَعلام ) ) هامان ( مشهور ) وزیر اخشویروش [خشیارشا که ا ...
پسر
فارسی، عبری، یونانی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی بشار
بشارت دهنده، ( اَعلام ) ) از اصحاب امام صادق ( ع )، ) ابومعاذ بَشّار بن برد شاعر نابینا و بلند آواز ...
پسر
عربی باسط
توسعه دهنده، گسترش دهنده، از نام های پروردگار، ( در قدیم ) بسط دهنده، از نامهای خداوند
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد فرحان
ترکیب دو اسم محمد و فرحان ( ستوده و شاد )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرحان
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ماهیار
دوست و یاور ماه، از شخصیت های شاهنامه، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ) ) یکی از دو وزیر دارا و از قاتلان ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن، کهکشانی رامسین
صورت دیگر اسم رامتین، سازنده و نوازنده، گونه ی کهنه رامتین به معنی سازنده و نوازنده است، رامتین
پسر
فارسی حر
آزاده، جوانمرد، کریم، آزاد، ( در قدیم ) دارای اعتقاد و رفتار شایسته و بزرگوارانه، ( اَعلام ) ) حر ا ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی راژان
خوابیدن، جنبیدن گهواره، ( اَعلام ) روستایی در بخش سلوانا، شهرستان ارومیه، نام روستایی در نزدیکی ارو ...
پسر، دختر
کردی، فارسی هوراد
جوانمرد خوب و نیک، مرد نیک نام، ( هو = خوب، راد = جوانمرد ) جوانمرد خوب، جوانمرد نیک، ( هو = خوب + ...
پسر
فارسی نهاد
سرشت، طبیعت، ضمیر، دل، بنیاد، آئین، مقام، جایگاه، اساس، ( در قدیم ) روش، طریقه، آداب، قاعده، ضمیر د ...
پسر
فارسی آشور
گوشه ای در دستگاه های ماهور، نوا و راست پنجگاه، رب النوع مورد پرستش مردم کشور آشور، ( در قدیم ) آشو ...
پسر
فارسی، آشوری
هنری حنان
آرزومند، مشتاق، بخشاینده، بسیار مهربان، از نام های پروردگار، نوحه و زاری کننده، از نام های خداوند، ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی بزرگمهر
بسیار مهربان، نام وزیر خردمند انوشیروان پادشاه ساسانی، ( اَعلام ) ) طبق روایات نام وزیر فرزانه ی ان ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن شیرو
منسوب به شیر، ( به مجاز ) دلیر و شجاع، از شخصیت های شاهنامه، نام یکی از پسران گشتاسپ پادشاه کیانی، ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن سایمان
مانند سایه، خان بزرگ، محاسب، ( کردی ) ( مرکب از سای، مان )، ( کردی ) ( مرکب از سای + مان )، ( در تر ...
پسر، دختر
ترکی، کردی وسیم
دارای نشان زیبایی، زیبا، ( در قدیم ) دارای نشان ( زیبایی )
پسر، دختر
عربی شفیق
مهربان، دلسوز
پسر
عربی علا
بلندی مقام و مرتبه، بزرگی، رفعت
پسر
عربی زریر
تیز خاطر، سبک روح، از شخصیت های شاهنامه، نام گیاهی ( اسپرک )، ( در اوستا ) به معنی زرین بر و زرین ج ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن علیم
دانا، آگاه، از نام های خداوند، آن که عملش محیط بر جمیع اشیاء باشد، یکی از نام های باری تعالی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی نیک
خوب، نیکو، آدم خوب، شخص صالح، شایسته، خوشی، سعادت، ( در حالت قیدی ) به خوبی، ( در قدیم ) مفید، سودم ...
پسر
فارسی محمد میثاق
ترکیب دو اسم محمد و میثاق ( ستوده و پیمان )، از نام های مرکب، ا محمّد و میثاق
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی نذیر
بیم دهنده، از القاب پیامبر اسلام ( ص ) برگرفته از قرآن کریم، ( در قدیم ) ترساننده، در مقابلِ بَشیر
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد عقیل
ترکیب دو اسم محمد و عقیل ( ستوده و بزرگوار )، از نام های مرکب، ا محمّد و عقیل
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی کیسان
همانند پادشاه، ( به مجاز ) از بزرگان و پادشاهان، ( کی، سان ( پسوند شباهت ) )، همانند کی، مثل کی، ( ...
پسر
فارسی، عربی
تاریخی و کهن مهیمن
ایمن کننده، آگاه به حاضر و غایب، از نام ها و صفات خدا
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی شهیار
همنشین و مونس شاه، نظیر و همتای شاه، ( به مجاز ) بلند مرتبه، [شه = شاه، یار ( در قدیم ) همدم، همنشی ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن جاهد
جهد کننده، کوشا، ساعی
پسر
عربی، فارسی
مذهبی و قرآنی امیراسماعیل
ترکیب دو اسم امیر و اسماعیل ( فرمانروا و شنونده امر خدا )، از نام های مرکب، ه امیر و اسماعیل
پسر
عبری
مذهبی و قرآنی شبیب
با ارزش و جوانمرد، ( اَعلام ) ) نام یکی از بزرگترین انقلابی ها که بر بنی امیه شورید، ) نام شیخ المش ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صوفی
پیرو یکی از فرقه های تصوف، درویش، ( اَعلام ) عبدالرحمان صوفی: [، قمری] اخترشناس ایرانی از مردم ری، ...
پسر
عربی احمدحسین
ترکیب دو اسم احمد و حسین ( پسندیده تر و نیکو )، از نام های مرکب، ا احمد و حسین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی آرتیمان
اندیشه ی پاک و مقدس، ( آرتی= پاک و مقدس، مان/من= اندیشه ) اندیشه ی پاک و مقدس، ( اَعلام ) نام روستا ...
پسر
فارسی محمد امید
ترکیب دو اسم محمد و امید ( ستوده و آرزو )، از نام های مرکب، ا محمّد و امید
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد بنیامین
ترکیب دو اسم محمد و بنیامین ( ستوده و برادر حضرت یوسف )، از نام های مرکب، ا محمّد و بِنیامین
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی ایلیاد
به یاد ایل، نام منظومه معروف هومر، یاد ایل، ( در یونانی ) منظومه ی منسوب به هومر در شرح جنگ تروا، م ...
پسر
ترکی، فارسی
تاریخی و کهن فریدالدین
یگانه در دین، بی نظیر در دین داری و دین ورزی، ( اَعلام ) ) شیخ فریدالدین محمّد نیشابوری، متخلص به ع ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی مرزبان
آن که از مرز کشور پاسداری می کند، ( به مجاز ) مبارز و پهلوان، نگهبان، سرحد دار، ( در قدیم ) ( به مج ...
پسر
فارسی امیرابراهیم
ترکیب دو اسم امیر و ابراهیم ( فرمانروا و پدر مهربان )، از نام های مرکب، امیر و ابراهیم
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی توماج
چرمی رنگین و خوش بو، چرم دباغی شده، تیماج ( چرمی رنگی که بوی خوشی دارد )
پسر
ترکی
طبیعت آرتام
دارای نیروی راستی، والی فریگه در زمان کوروش پادشاه هخامنشی
پسر
فارسی محمد آروین
ترکیب دو اسم محمد و آروین ( ستوده و تجربه )، از نام های مرکب، ا محمّد و آروین
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی آردین
مقدس، ( آرد= آرت = مقدس، ین ( نسبت ) )، منسوب به آرد و آرت، آرد و آرت، به معنای مقدس
پسر
فارسی سانان
بزرگ ایل و قبیله، شاه بزرگ، شاه بزرگ و مهتر ایل و قبیله، بزرگ ایل
پسر
کردی محمد مرتضی
ترکیب دو اسم محمد و مرتضی ( ستوده و برگزیده )، از نام های مرکب، ا محمّد و مرتضی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی جانیار
دارای روح و روان، یاری دهنده جان، ( جان = روح و روان، یار ( پسوند دارندگی ) )، ( جان = روح و روان + ...
پسر
فارسی محمد مجید
ترکیب دو اسم محمد و مجید ( ستوده و بزرگوار )، از نام های مرکب، محمّد و مجید
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیر خسرو
ترکیب دو اسم امیر و خسرو ( فرمانروا و پادشاه )، امیر و پادشاه عظیم الشأن، ( اَعلام ) امیر خسرو دهلو ...
پسر
عربی، پهلوی آرون
صفت نیک، فضیلت، خصلت پسندیده، خوی خوش، خصلت حمیده، صفت نیک و خصلت پسندیده
پسر
فارسی