نوبخت

/nowbaxt/

فرهنگ اسم ها

اسم: نوبخت (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: no(w) bakht) (فارسی: نوبخت) (انگلیسی: now bakht)
معنی: جوان بخت، پیروز بخت، ( اَعلام ) ) از نام های دوران ساسانی، ) نوبخت اهوازی نام ستاره شناس و مهندس نامور ایرانی در دربار منصور خلیفه ی عباسی، که در طراحی و نظارت بر ساختمان شهر بغداد شرکت داشت، او دو کتاب ریاضی را از زمان پهلوی به عربی برگردانید
برچسب ها: اسم، اسم با ن، اسم پسر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن

لغت نامه دهخدا

نوبخت. [ ن َ ب َ ] ( اِخ ) نام منجم معروف ایرانی است که در قرن دوم هجری می زیسته است و گویند نسبت خود را به گیو پسر گودرز پهلوان ایرانی می رسانده و نوبختیان یا آل نوبخت از احفاد ویند. وی در دربار منصور خلیفه عباسی که به علم نجوم اعتقادی داشت منزلت یافت و از اعاظم درباریان او گشت و منصور به سال 144 هَ. ق. مطابق ساعت سعدی که نوبخت استخراج کرده بود به بنای شهر بغداد همت گماشت. نوبخت تا پایان عمرنزد منصور معزز و مقرب زیست و چون پیر و فرسوده گشت ، خلیفه فرزند او خرشادماه را به منجمی دربار منصوب و به لقب ابوسهل ملقب کرد. رجوع به ریحانة الادب ج 4 ص 239 و نیز رجوع به آل نوبخت و خاندان نوبختی شود.

فرهنگ فارسی

یا نوبخت اهوازی منجم مشهور منصور خلیفه او و پسرش ابوسهل خرشاذماه هر دو از مترجمان کتب ریاضی پهلوی به عربی و صاحب تالیفاتی در علوم ریاضی بوده اند .
جوانبخت .

دانشنامه آزاد فارسی

نوبَخت (قرن ۲ق)
منجم و فن شناس ایرانی تبار دربار منصور خلیفۀ عباسی. به همراه ماشاالله یهودی، مساحی مقدماتی بنای شهر بغداد را به انجام رساند. او پدر فضل بن نوبخت، و جَد حسن بن سهل نوبخت و عبدالله بن سهل نوبخت بود. وی به سبب کیش زردشتی اش به نوبخت زردشتی شهرت داشت، اما بعدها به دین اسلام گروید.

پیشنهاد کاربران

بپرس