پرسش خود را بپرسید

مفهوم فر یعنی چه؟

تاریخ
١١ ماه پیش
بازدید
٩٢٨

دوستان "فر" (تشدید داره ولی نمی تونم بذارم) توی سرود ملی یعنی چی؟

٧ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

به معنای شکوه و جلال است.

٨٦,٩٩٠
طلایی
٩٩
نقره‌ای
٤,٣٧٦
برنزی
١,٢٧٣
تاریخ
١١ ماه پیش

اینجا معنی فراوانی و زیاد شدن یا بیشتر شدن رو داره.

تاریخ
١١ ماه پیش

دوستان گفتن شکوه و جلال که کاملا غلطه. یعنی حداقل معناش در سرود ملی و شاهنامه این نیست. فر به بیان خیلی ساده، مشروعیتی ست که از سمت خدا و مردم به پادشاه داده می‌شه و باقی موندش روی دوش پادشاه به عملکردش بستگی داره. یعنی ممکنه به خاطر ظلم یا بی‌عدالتی فر از پادشاه برداشته شود، مثل عاقبت جمشید، یا به خاطر شایستگی فر بر روی شانه کسی بنشیند، مثل پادشاه شدن فریدون. فر در واقع تلاشی بود برای آشتی دادن مطلق بودن قدرت پادشاه با مشروط بودن اون قدرت به عملکرد صحیح. 

٢٣٧
طلایی
٠
نقره‌ای
٦
برنزی
٦
تاریخ
١١ ماه پیش

شکوه و  جلال،فراوانی

٤,٣٠٧
طلایی
٠
نقره‌ای
٦٤
برنزی
٨٣
تاریخ
١١ ماه پیش

با شکوه میشه معنی اش

تاریخ
١١ ماه پیش

یعنی شُکوه و شوکت

تاریخ
١١ ماه پیش

فرّه :
دکتر کزازی در مورد واژه ی " فرّه " می نویسد : ( ( فرّه در پهلوی در ریخت خورّه xwarrah بکار می رفته است . واژه ی پهلوی از خوَرْنَه اوستایی بر آمده است و " فرّه " و " فر " در پارسی ، از ریخت پارسی باستان واژه : فَرْنه . بجز دو ریخت " فَرّهْ " farrah و " فر " ، این واژه در در پارسی در ریخت " فرّه " farra نیز کاربرد یافته است . اما در شاهنامه ریخت ِ هیی ِ واژه ( farrah ) به کار برده می شود . زیرا ریخت پساوندی آن ، در این نامه ی باستان ، فرّهی است : فَرّه / ی


فرّه ی ایزدی نیروی معنوی و خجسته است، نگهبان پادشاهان و پهلوانان ایرانی، که فرمانروایی بر ایرانشهر در گرو آن نهاده شده است . هیچ فرمانروایی نمی تواند ، بی پشتیبانی و یاوری فر ، به داد و درست بر ایران فرمان براند . فرمانروایان بی بهره از فر، چون دهاک ماردوش، " ساسْتارانی " مردمْ اَوْبارند و خودکامگانی سیاهْنامه که این سرزمین سپندو اهورایی را به سیاهی و تباهی در می اندازند و به ددی و بدی دچار می آورند . فر جز به دادگستران و مردم دوستان و مزدا پرستان نمی توانند پیوست ، بیدادیان گجسته کیش هرگز بدان دست نمی توانند یافت. نمونه را ، افراسیاب تورانی فراوان کوشید که فر را به چنگ آورد ؛اما همواره ناکام ماند و تلاش های بسیارش نافرجام . 
در اوستا ، از سه گونه فر سخن رفته است :نخست فرّآریایی ( اَئیریانِمْ خوَرِنو ) ؛دودیگر "فر کیانی" ( کِوائم خوَرِنو ) ؛ سه دیگر " فرّ زرتشت". بر پایه باور شناسی کهن، فر به راستی از "فرهمند "می تافته است و چنبری رخشان را بر گرد چهره ی وی پدید می آورده است . هانری کربن بر آن است که این چنبر رخشان یا "هاله اثیری" از ایران به دیگر کشورها برده شده است و چهره ی خندان و قدّیسان را آراسته است. . . ) ) 
( ( دوتا می شدندی بر تخت اوی
از آن بر شده فرّه و بخت اوی. ) ) 
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 236. ) 
فره در اصل به معنی نور ، آتش ، و روشنایی است . واژه ی Fire که در زبان های انگلیسی و اروپایی به معنی آتش است با این کلمه سنجیدنی است ( نگارنده ) .

٨٩٣,٢٩٦
طلایی
١,٢٥٩
نقره‌ای
١٦,٥٠٥
برنزی
٨,٨٨٨
تاریخ
١١ ماه پیش

پاسخ شما