کی "حرف زدن" اولین انسان را یاد داد؟چطور؟دلیل؟
کودک اگه زبان دردوسالگی یادنگرفت؛ هیچ وقت خوب حرف نخواهد زد.وباصداهای نا مفهوم صحبت خواهدکرد.
متخصصان حداقل صد اختلال زبانی در کودکان تعریف کردند که علتش عدم اختلاط جمعی وعدم ارتباط کافی با والدین وعدم آموزش کافی در مدرسه وسپردن یادگری زبان به تلفزیون و گوشی هوشمند وکوچه و ساکت نگهداشتن بچه برای آرامش خونه و...
پس سوال مطرح میشه ودانشمندان جواب براش پیدا نکردند
کی "حرف زدن" اولین انسان را یاد داد؟چطور؟دلیل؟
٩ پاسخ
me:so for that how to develope a lang when the child has not yet devloped speakig and hearing system and no old people to teach him, that impossible and never happend
GPT:
You are correct that in the scenario you describe, where a child has not developed a speaking and hearing system and there are no older individuals to teach them, it would indeed be extremely difficult for the child to develop a language. Language acquisition relies on exposure to a language model and the ability to perceive and produce sounds.
Without the ability to hear and speak, the child would be deprived of two major channels for language acquisition. Hearing is typically essential for a child to acquire and perceive spoken language patterns, while speaking is vital for the child to practice and produce language.
In the absence of any language exposure, it would be challenging for the child to develop a complete and structured language system. Language learning requires regular and meaningful interaction with fluent language users. In the scenario you describe, the child would lack this necessary input.
Language acquisition is a complex process that relies on innate cognitive abilities. However, it also heavily depends on social interaction and exposure to a language-rich environment. Without these crucial factors, it would indeed be highly unlikely for a child to independently develop a fully functional language system.
این پرسش خیلی پیچیده وجواب علمی ندارد وخیلی عوامانه گفته میشه "از اختراعات بشر!".
این سوال را جور دیگر میشه مطرح کرد:
انسان (از بدو تشکیل دستگاه شنوائی در رحم تا دو سالگی) باید نخست آوای کلمات وجملات
بشنوه سپس درک وفهم پیدا بشود وبماند (عملکرد ذهنی وحافظه )
سپس دستگاه تَکَلُّم تشکیل میشه تا بتواند کلمات وجملات که شنید وفهمید تکرار کند (عملکرد
وواکنش کاملا ذهنی وبه دستگاه تکلم إتکائی ندارد وباإشاره وحرکات ودستگاهای صوتی میشه
انجام داد).
پس اگه انسان اولی" لال" بود وقدرت کلام نداشت پس چطور توانست به فرزند خود "زبان" یاد
داد؟؟؟!!!!
اگه به تئوری "تکامل"و"نیاز" استناد کنید:
"زبان" باید باشد تا دستگاه وقدرت شنوائی تکامل پیدا بشود یا به وجود بیاد.
واین امر مختص انسان نیست بلکه برای حیوانات وگیاه هم صدق میشه
اما برای انسان به مراتب پیچیدیتر وهوشمندانه ونیاز به قدرت ذهن وتفکّر بالا.
واگه دستگاه تکلم قبل از دستگاه شنوائی به وجود آمد؛ کاملاً بی معنی وغیر علمی.
برای چی و چطور ممکن است ؟؟؟:انسان قدرت تکلّم دارد امّا هنوز قدرت شنوائی وفهم ودرک صدا
ندارد.
اگه باهم وهمزمان به وجود آمدند(دستگاه شنوائی وتکلم)؛ این امکان ندارد واحتمالش صفر ودلیل
علمی هم ندارد.
....
دانشمندان فقط به این نتیجه رسیدند:
انسان خلق شد برای صحبت کردن با هم نوعش در اجتماع و خانواده واقوام خیش.
تنهائی ودور از اجتماعات بشر وعدم مصاحبه ومکالمه وپرسش ... باعث نابودی وافسردگی وخودزنی
وخودکشی.
...
ادامه دارد...
کسی که میتواند جواب علمی این پرسش بدهد؛ حد اقل سه جائزه نوبل نائل میشه.
1- پزشکی علم واعصاب معضل عدم توانائی صحبت کردن افراد که دستگاه گویش وشنوائی سالمند امّا ناشنوایان یا کر هستند.
این باعث نجات میلیونها انسان میشه.
شما در مغزت با چی زبانی صحبت میکنی؟ اگه هیچ زبان بلد نبودی میتوانستی تفکّر کنید؟
اصلاً میتوانی چیزی اختراع یا کشف کنید؟
2- علم زبانشناسی جواب این سوال نتوانست پیدا کند.
3- علم زیست ونظریه تکامل کمک به نجاتش پیدا میشه.
برای صجبت کردن اولاً نیاز به خواستن صحبت کردن ودستگاه گویش سالم وکامل ودستگاه عصبی سالم وکامل وآموزکار مسلط به زبان و دستگاه شنوائی کامل و گویش سالم دارد تا کودکش قبل از دو سال ز بان را یاد بدهد.
طبق نظریه تکامل باید اول زبان وگفتگو سالم باشد تا دستگاه گویش وشنوائی (باهم) به تکامل برسد وبر عکس؛
باید دستگاه شنوائی وگویش تکامل یافتند تا بتوان صحبت کردن وشنیدن یاد گرفت.
علم زیست به بن بست خورد چون قدرت شنوائی وشنیدن وگفتاری وگفتن از معضلترین وپیچیدترین مسئله تا بحال مواجه بودند وهستند.
...
ادامه دارد تا به سؤال بعدی برسیم که پیچیدتر از این.
برو دانشمند باش وتحقیق کنید وجواب علمی پیدا کن،
سطحی وساده به مسئله نپردازید!
عَلَّمَهُ الْبَیانَ4
http://tadabbor. org/?page=tadabbor
درود
دوستی که میپندارد به نوشتهای باید منفی داد خیالی نیست منفی دهد؛
ولی من از او خواهش دارم که از روی مهربانی، هرگونه لغزش، نادرستی و یا نارسایی که در نوشتهی بنده درمییابد را بزرگواری کرده، یادآور شود و مایهی خشنودی من ناچیز را فراهم کند.
سپاسگزار خواهم بود.
همهی ما برای آموختن و بهکار بستن آمدهایم، پی بردن و دریافت راستینگیهای جهان، زندگیبخش و از هرچیزی شادیآورتر است.
سلام. منفی های اینجا رو جدی نگیرید. بارها دیدم که یک پاسخ غلط تیکِ پاسخِ صحیح خورده! ( غلط بودنِ جواب رو سخت نیست بفهمی، فقط یه سرچ کوچیک می خواد. )
یه موقع که مشخص بود چه کسی منفی داده باز بهتر بود چون کاربر متوجه می شد چه کسی با چه میزان سواد جواب رو رد کرده و آیا منفیش معتبره یا خیر. الان متاسفانه در کنار یه سری موارد دیگه این موردم حذف شده.
درود بر شما
برای منم هیچ مهم نیست، اندیشیدم شاید رهنمودی داشته باشه و بتونیم چیز بیشتری یاد بگیریم.
🙏
سلام
یه سوال برام پیش اومده و اون اینه که آیا تصور شما بر اینه که در آغازِ پیدایشِ زبان دایرهی لغات به همین گستردگی که الان هست بوده؟
چند وقت پیش تو همین آبادیس میدیدم یکی از کاربرا لیستی از کلماتِ تک حرفی مربوط به یکی از لهجه های ایران رو نوشته بود و گفته بود که "تک حرفی" بودن این کلمات نشان از قدمت این لهجه داره.
فقط کافیه تصور کنی که در آغاز، انسان تونسته یک کلمهی تک حرفی رو به یک جسم یا عمل نسبت بده و همین رو به فرزندش یاد داده. فرزند هم یک کلمه دیگه ساخته و حالا این فرزند به فرزند خودش دو کلمه یاد داده و همین طور تا الان. (که البته انسان وقتی درک کنه یک عمل زحمتش رو کم میکنه بسرعت اون کار رو توسعه میده.)
درود
از دیدگاه آیینی و دینی، گفتهی معصوم اینگونه است که خداوند دانشِ سخن و نامها را به آدم که پدر مردمان بود آموخت.
کِی، کجا، چگونه؟! آن دانشِ نامو سخن چه بود؟
از پایه، خودِ آدم کی، کجا، چگونه؟!
بهدرستی که خرد آدمیزاد ره به جایی نمیبرد.
آیا خواسته و منظور از این سخن، توانمندی آدم یا نژاد انسان برای فراگیری سخن و زبانآموزیست که خداوند با نام "دانش نامها" بدو بخشیده؟
یا اینکه دانش نامها چیزی بسیار فراتر از این زبانآموزیست، دانستن ویژگیهای خداوندیست که در نماینده او در گیتی(حجت خدا، سایه خدا) پدیدار میگردد؟ و با آن آدم را از فرشتگان برتری داد.
_ _ _
دانش روز هم میگوید که بشر ناگهان لب به سخن نگشوده که این سخنوری روندی کندُ فرگشتی داشته است:
گل سرسبد آفرینش نخست با آواسازیهای ساده مانند جانوران با دیگر همگِناناش پیوند میگرفت، در گام پسین، این آواسازیها کمکم ریخت واژهای یافته و سپس با ساماندهی این واژگان کنار یکدیگر، گزارهها را ساخته و به این شیوه در گذر از هزاران سال شده است انسان سخنگو.
و این گوشهای از همان توانمندی "دانش نامها"ست که خداوند بهشیوه خفته یا نهفته(بالقوه) بدو بخشیده و در سرشتش نهاده و این نیروی خفته، نه ناگهان که آرام و پیوسته بیدار و شکوفا(بالفعل) گردیده است.
آفرین بر خداوندی که بهترینِ آفرینندگان است.
اگه تنها دو واژه شایسته ترین برای نشستن در کنار واژه ی خدا باشن، یکیشون خرد ه. 'بنام خداوند جان و خرد/کزین برتر اندیشه بر نگذرد' میگه خداوند، جان و خرد برترین شناخت هان. اگه ازش دریابیم که اندیشه ره به جایی نمیبره کژ دریافته ایم. اگه دریابیم که خرد ره به جای نبرده خیلی بیشتر کژ رفتیم. دل بده به واژه ی نام در سخن پیر پارسیگو.
اگه گفتم خرد ره به جایی نمی بره منظورم دریافتِ خرد درباره آفرینش آدمه ( نیز جهان پنهان ) وگرنه خرد درکنار پیامبران، پیامبر درونی نامیده شده و جداگر خوب از بد. خرد به دیدنِ یک روالِ همیشگی که براش هنجار شده خو گرفته اینک یه رخداد فراهنجار مانند آفرینش آدم یا عیسا خردِ هنجارنگر و نزدیک بین رو گیج می کنه!خرد به دیدمان فرگشت جانداران داروین به سادگی پی می بره ولی درگیری ناگشوده من همساز کردن این دیدمان با سخن خداست. گاهی گمانه هایی برای خودم می سازم ولی چون بی پایه س هوار میشه رو سرم.
کار، تنها کارِ خردِ فراگیره که خُرده خردهای نارسای ما را از بن بست به در آورد، آبی دهد به غنچه های تشنه ی ناگشوده پیر شده ی اندیشه مردمان.
" کزین برتر اندیشه برنگذرد"
از این گزاره چی دستگیرت میشه؟ " ایینه جهان بالاست پارسی. " دستور زبان پارسی بهمون میگه: ایینه از بنواژه امدن، جهان از بنواژه آگهیدن، بالا از بنواژه بالیدن، است از بنواژه بودن و پارسی از بنواژه اراستن. پارسی راه رو نشون میده. واژه ها و گزاره ها رو پارسی کن دیگه آوار ( هوار ) نمیشن. میدونم اشنایی با پارسی ولی بس نبوده. بن واژه ها رو دنبال کن و 'زبر، زیر و پیش' رو. بن ها از کارهایی که نیازه بشن میگن. سالهاست این بن ها روزی صد ها بار منو شگفت زده میکنن.
به گمانم این گزاره در بنیاد این ست که در یکی از نیم بندهای سروده سراینده افغانستانی آمده:
گل نیست، ماه نیست، دل ماست پارسی/غوغای کُه، ترنم دریاست پارسی
از آفتاب معجزه بر دوش می کشد/رو بر مراد روی به فرداست پارسی
از شام تا به کاشغر از سند تا خجند/آئینه دار عالم بالاست پارسی
که کمی با گزاره شما ناهمسان است.
در اندیشه من هر زبانی این شایستگی رو داره که آینه جهان بالا باشه اگه اون زبان از یه دل پاک سرچشمه بگیره، دلی که جایگاه خدا باشه زبانش هم زبان خدا و آینه جهان بالا خواهد شد و چنین گلواژه هایی دلهای پاکی رو هم برای فرود اومدن خواهد یافت.
وارونه این، اگر دلی جایگاه اهریمن باشه دُژواژه های اهریمنیِ تراوش شده اش، روی زمین و زمان را سیاه خواهد کرد.
در حدود ۶۰ سال پیش در یکی از روستاهای ایران اتفاق عجیبی رخ داد که روزنامه ها نوشتند مردی در ان روستا پس از بیدار شدن از خواب شبانه متوجه شد که تمام قران را حفظ است این در حالی بود که وی سواد نداشت این یکی از دلایلی است که چون خداوند اراده کند هر ادمی علم کلام را میاموزد انهم در یک شب همین اتفاق برای حضرت ادم افتاد و او علم کلام را اموخت
و خداوند کلمه را که بزرگترین نعمت است خلق کرد و به ادم اموخت
کجا دانشمندان دم از نخستین ادم زدن که براشون پرسش پیش امده باشه که خب که بوده اموزگار زبان پارسی ان ادم رویایی؟ دانشمندان امروزی همچین باوری ندارن. تازه... این که 'دانستن همیشه به کسی که اموزگار باشه نیاز داره' پذیرفته نیست که. پس اینهمه اندیشه ها نوین که در جهان ریازی پیدا میشه رو ریازیدانان از اموزگار تو جیبشون میاموزن؟
درود به . . .
جناب اگه میشه و میتونید برای نوشتن، یه کم بیشتر زمان بذارید و در کاربرد واژه ها و کارواژه ها یه کوچولو تیزنگری بیشتری داشته باشید؛ من که با چند بار خوندنِ نوشته شما بازم باور ندارم که خواسته ی شما رو درست دریافته باشم!
ببخشید