کلمه ' می و شراب ' در اشعار بزرگان به چه مفهومی اشاره دارد؟
آیا مولانا و حافظ و سعدی وخیام وعراقی و ... و تمامی این شاعران شراب خوار بودند ؟
اگر خیر و اینگونه نیست ، پس چرا تا کنون هیچ کدام از استادان و پروفسورهای حافظ و خیام و مولانا و ... شناسی نتوانسته معنی و مفهومی روشن از می و شراب در اشعار بدهد؟
پس آیا این پروفسورها و استادان ، بخاطر عدم فهم درست از کلمه می و شراب ، کل مفهوم اشعار را نفهمیده اند ؟
و حتی ودکای خیام در آمریکا ساخته اند؟ ؟!!
٤ پاسخ
به می و شراب از جستارهای بنده اگر یه نگاه بندازید اونجا کامل واکاوی کردم اما چکیدهوار میگوییم
مِی / مو / مِیدان / درخت مو به روندگی و حرکت اشاره داد
شراب هم از شُر / شَر / شِر آمده که بعدها با افزون شدن واج ع چند نمونه دیگر از ان در همان راستا به زبان افزونده شد همچون
شر --> شعر = سروده و جاری شدن
شر--> شرع = جاری شده = انچه در بین همگان جاری و باب شده = قانون
شارع = جایی که روندگی و جریان وجود دارد = شلوغی ( میدان هم به همین موضوع اشاره دارد )
شروع = جاری شدن = آغاز و حرکت ابتدایی
و ...
کد واژه ' می / شراب / باده '
در تمامی اشعار سالکان و صوفیان ایران زمین ، بطور متحد و هماهنگ بمعنی:
حضور در لحظه می باشد .
آگاه بودن / شاهد بودن از هوشیاری خود .
و بعد از عمیق شدن در مراقبه؛
آگاه بودن / شاهد بودن از آگاهی خود .
این مشاهده گری که ذات آگاه بودن است
موجب میشود تا مغز و بدن بی حس شود
و ناظر ، دیگر از پنج حس بدن آگاه نباشد
و مغز ، نخست وارد حالت نیمه هشیار و سپس ناهشیار شود .
خلسه مثبت بر اثر مشاهده گری و صبوری و تسلیم بودن است .
خلسه منفی بر اثر تمرکز و فشار آوردن و خواستن است .
از آنجائی که این تجربیات در حضور داشتن ، شبیه تجربیات در نوشیدن شراب فیزیکی است ، بزرگان از این کدواژه بهره گرفته اند .
منتها شراب قرمز ، شخص را به خواب عمیق و تاریکی می برد و مستی آن با لذت جوئی مادی و شکم پروری و سنگینی بدن است و خماری آن با سر درد و بدن درد و پرخاشگری است
شرابِ حضور ، سالک را به خوابِ آگاهانه و بسمت نور درون می برد و مستی آن همراه با شعف و سرور و سعادت و برکت معنوی و درونی و سبکی بدن است و خماری آن با غم دوری و اشتیاق دوباره، برای حضور داشتن است .
مراقبه اصیل بمعنی ناظر و شاهد و نگهبان دل بودن .
rahnamaaries.blogfa.com
سلام . عرفا چون اجازه نداشتند اسرار الهی رو فاش کنند و فهم عامه قدرک درکش رو نداشتند و مخالفت و اعتراض به افکارشون میشده از استعاره و تشبیهات کمک میگرفتند و به قول خودشون در پرده حرفاشون رو میزدند که فقط شاگردان طریقت میفهمیدند.
می و شراب اشاره به مست کننده است.
دنیا دوست با پول و ثروت مست میشه.
عارف و سالک با عبادت و جذبه های معنوی.
1.مهاجرین عجم(غیر عرب) در اوائل اسلام به مفاهیم ومعانی اصلی کلمات قرآن عربی مبین هیچ آشنائی نداشتند وبر حسب درکشان از معانی متداول در اذهان خودشان وساکنین مکة(مکان مذهبی وزیارت وتجارت که اکثریتشان عرب نبودند وقرآن عربی مبین خوب نفهمیدند) ونه لغتنامه مرجع تایبی مانند امروز بوده ونه تحقیقبه معانی وقت گذاشتند
...
سیبویه مرجع ومتولی زبان عربی هم نیست وتسلط به همه لغت عربی اصیل وفصیح هم نبوده
...
حتی امروز یکی پیدا نمیشه که خودش از عرب میداند ب(در هیچ کشور)ه عربی فصیح تسلط کافی دارد وهمه معانی دگرگون شده وبر حسب لغتنامهای معاصر وتغییر یافته رجوع میکنن.
...
لذا هر مفهوم در ذهن دارند با میل خودشان با کلمات عربی تطابق لفظی انجام دادند.
...
به سوالات مطرح کردم واصلاح اللغه رجوع کنید.
2.
...ادامه دارد...
پاسخ صحیح توسط راهنما_ اریس
👇👇👇👇