به نظر شما آموزش و پرورش ایران چه تغییراتی نیاز دارد تا برای آینده بهتر آماده شود؟
به نظر شما آموزش و پرورش ایران چه تغییراتی نیاز دارد تا برای آینده بهتر آماده شود؟
بهترین روش هایی که یاد گیری رو براتون آسون کرده بود و تجربه ی شیرینی از یادگیری داشتید رو بگید لطفا
٥ پاسخ
ببینید مشکلات و چالشهای کلاسیک، مثل بودجه، محتوای قدیمی و غیر بهینه و امثالهم زیاده. من یک مقدار راجع به فضای آینده دیدم رو شرح میدم تا این که روی نقاط ضعف گذشته تمرکز کنم. با امید این که از پتانسیلهای درحال ظهور بتونیم استفادهی حداکثری رو بکنیم:
اولین پسلرزههای تغییر پارادایم تعلیم و تعلم رو در کرونا و آموزش مجازی دیدیم. به طوری که الان در دانشگاه شریف هم اکثر دانشجوها سودی در کلاس حضوری نمیبینن و از فیلمها و مطالب زمان کرونا استفاده میکنن و احساس میکنن بازدهی بیشتری براشون داره.
با توجه به پیشرفتهای عظیم هوش مصنوعی در این زمانه، به نظرم تحولات بعدی میتونه ورود این فناوری در عرصه آموزش باشه و ما باید بتونیم کم کم بسترهای خوبی رو بسازیم
مثلاً سادهترین چیز میتونه ایجاد یک سری عامل (agent) برای آموزشهای شخصیسازیشده، رفع اشکال، آموزش با مثال و تمرین، آموزشهای تعاملی و ... بدون حضور نیروی انسانی و صرفاً با استفاده از هوش مصنوعی باشه. چیزی که خیلی دور از دسترس نیست و بعضی کشورها از الان براش برنامه دارن.
آموزش و پرورش ایران نیازمند تغییرات اساسی در ساختار، روشهای تدریس و نگرش به آموزش است تا بتواند نسلهای آینده را برای چالشهای پیشرو آماده کند. تغییرات پیشنهادی و روشهایی که یادگیری را جذابتر و مؤثرتر میکنند:
1. تغییرات لازم در آموزش و پرورش ایران:
الف) تمرکز بر مهارتها به جای حفظیات:
آموزش باید از روشهای حفظمحور فاصله بگیرد و بر یادگیری مهارتهای کاربردی مانند حل مسئله، تفکر انتقادی، خلاقیت و مهارتهای نرم (مانند همکاری و ارتباط) تأکید کند.
ب) انعطافپذیری در برنامهها:
به جای یکسانسازی مطلق، محتوای آموزشی باید با توجه به نیازهای محلی و علایق دانشآموزان طراحی شود.
ج) استفاده از فناوریهای نوین:
تکنولوژی باید در قلب سیستم آموزشی قرار گیرد، از جمله واقعیت افزوده، شبیهسازیها و پلتفرمهای تعاملی برای یادگیری بهتر.
د) تربیت معلمان با رویکردهای نوین:
معلمان باید آموزشهای مداوم ببینند تا با روشهای تدریس نوین آشنا شوند. باید انگیزههای مالی و اجتماعی برای آنها افزایش یابد.
ه) توجه به مهارتهای زندگی:
آموزش مهارتهای ضروری مانند مدیریت مالی، بهداشت روانی، آشنایی با محیطزیست و سواد رسانهای باید جزو برنامههای درسی باشد.
و) جایگاهیابی استعدادها:
برنامههایی برای کشف و پرورش استعدادهای خاص هر دانشآموز طراحی شود.
2. روشهایی که یادگیری را برای من جذابتر کردند:
الف) یادگیری از طریق پروژه و بازی:
وقتی یک مبحث با بازی یا پروژهای عملی همراه بود، هم انگیزه بیشتری برای یادگیری داشتم و هم بهتر آن را درک میکردم. مثلاً ساخت یک ربات ساده یا انجام آزمایشهای علمی.
ب) ترکیب هنر با آموزش:
استفاده از نقاشی، موسیقی و داستان برای درک مفاهیم سختتر مثل ریاضیات یا تاریخ، جذابیت یادگیری را چندین برابر میکرد.
ج) معلمهایی که به سوالات من احترام میگذاشتند:
معلمانی که به جای سرکوب کنجکاوی، مرا به تحقیق و پرسیدن سوالات بیشتر تشویق میکردند، نقش کلیدی در علاقه من به یادگیری داشتند.
د) استفاده از منابع تصویری و ویدیویی:
یادگیری از طریق ویدیوهای آموزشی یا مستندهایی که داستانگونه بودند، ماندگارتر و جذابتر بود.
ه) رقابتهای دوستانه:
رقابتهای کوچک کلاسی با جوایز کوچک مثل "مسابقه جدول ضرب" یا "چالش لغات انگلیسی" انگیزه زیادی به من میداد.
و) تجربه واقعی:
رفتن به بازدیدهای علمی یا پروژههایی که با واقعیتهای زندگی مرتبط بودند، مثل کاشت یک گیاه، بسیار لذتبخش بود.
چشمانداز:
اگر سیستم آموزشی ایران بتواند این تغییرات را اجرا کند، نه تنها یادگیری برای دانشآموزان لذتبخشتر خواهد شد، بلکه آنها مهارتهای لازم برای ساختن آیندهای بهتر را کسب خواهند کرد.
شما چه روشهای دیگری را برای جذابتر کردن آموزش پیشنهاد میکنید؟ 😊
مهمترین عامل توجه اقتصاد و گردش مالی تمامی ذی نفعان نظام آموزش و پرورش است
الان صرفا بخش کوچکی از بنگاه های آموزشی گردش مالی درستی دارند و حتی مدارس پولی هم با مشکل مواجه اند
بخشی از ذی نفعان آموزش و پرورش عبارتند از:
1- دانش آموزان (به نوعی تربیت شوند که بتوانند مهارت و استعداد و علاقهمندی خودشان را به ظهور مادی و درآمدی برسانند)
۲- معلمان و کارمندان رسمی و غیررسمی (سیستم حقوقی مشخص کارمندی مناسب)
۳- بنگاههای آموزشی(بازار آزاد و عدم مداخله فساد برانگیز دولتی)
۴- خانواده ها( توجیه خانواده ها از اهمیت آموزش و پرورش)
خیلی سسبز وو ........باید ححذف ببشه
جاش ککتابخانه ببیاد
و ازفضای اینترنت استفاده درست بشه
متاسفانه خانه از پای بست ویران است
در آموزش و پرورش ما نه آموزشی انجام می شود و نه پرورشی، چه انگیزه ای برای معلم با این حقوق فضاحت بار و بعد از شیفت دوم وسوم کار متفرقه باقی می ماند؟ بچهها هم بنوبه خود بی انگیزه اند.
باید از الگوی کشورهای پیشرفته مانند ژاپن،کره ،و نوع غربی آن فرانسه و آلمان و نروژ و... کمک گرفت. معلم و ساگرد باید احساس کنند که آینده آفرین و آینده سازند و نه سربار دولت.
بجای درسهای باری بهر جهتی که همه ساله اضافه میشوند و تهی از معنا، مطالب ومواد آموزشی افزوده شود، تدریس از حفظ محور به اندیشه و عمل محور بچرخد،ولی متاسفانه دچار همان انقلابی گری اوایل هر انقلابیم.روحیه انقلابی گری بدون اندیشه راه بجایی نمی برد.دانش آموز و دانشجوی ما باید مفهوم گرا باشد و ذهنش را پویا پرورش دهیم، نه تعهد بی تخصص بدرد میخورد و نه تخصص بی تعهد.سن مهاجرت تحصیلی را از نشر یات خودمان استخراج کنید.فاجعه درراه است.
داداش دمت گرم اون سوال اخر شو دیگه ترجمه نمیکردی 😈😈