کلمه اگزیستانسیال یعنی چه؟
در مورد یک بحث در روانشناسی است که اولین بار توسط یک روانشناس معروف غیر ایرانی مطرح شد
٦ پاسخ
کلمه existential مربوط به هستی به ویژه وجود انسان است. اغلب به کاوش فلسفی در مورد هدف زندگی، ماهیت هستی، و چالش ها و تجربیات زندگی اشاره دارد.
در زیر چند نمونه آوردم که از existential استفاده شده:
Existential Questions : اینها سؤالات عمیق و اساسی در مورد زندگی هستند، مانند "معنای زندگی چیست؟" یا "چرا ما وجود داریم؟"
Existential Crisis : این لحظه ای است که در آن فرد اساس زندگی خود را زیر سوال می برد: آیا زندگی آنها دارای معنا، هدف یا ارزش است.
Existential Philosophy : شاخه ای از فلسفه که آزادی، انتخاب و پیامدهای اعمال ما را بررسی می کند. متفکرانی مانند ژان پل سارتر و آلبر کامو از چهره های کلیدی در فلسفه وجودی هستند.
Existential Threat : تهدیدی که پتانسیل آن را دارد که وجود یا تمدن انسان را نابود کند یا به شدت تغییر دهد. به عنوان مثال، تغییرات آب و هوایی یا جنگ هسته ای را می توان تهدید وجودی در نظر گرفت.
درود و وقت به خیر
Existential:
relating to the existence of humans or to existentialism
یعنی؛ وجودی، مربوط به هستی، هستیگرا
● اگزیستانسیالیسم یکی از مکاتب مهم فلسفی قرن بیستم است که بر اصالت وجود انسان و تقدم آن بر ماهیت او تأکید دارد و انسان را محکوم به آزادی و انتخاب میداند. انسان با انتخابهایش ماهیت خود را رقم میزند و باید مسئولیت انتخابهایش را نیز بپذیرد.
existential=
ex-ist+ent+ (i)al
=هست+مند+ار
=¿
هر چی میخونیُ مشنوی رو باور نکن. جهان پر شده از چپولانِ واژه پران. همین فرداست که یکیشون بگه اگزیستانسیالیستیکالیسم. پسفردا هم بادی در گلو میندازنو میگن اگزیستانسیالیستیکالیسمشنالییک. شونسَدتا پیرهن تن ی واژه میکنن که بگن داریم چیز نویی میگیم شگفت انگیز. هیچی مگر اون خارواژهای تازه نیست. واژگانِ نوساخته، اگر نه همشون که بسیارانی ازشون چرتُ پرتن. جهان راستین به واژگان نوساخته نیاز نداره. بهشت در پشتِ این چنین واژگان نوسازی پنهان شده ما در جهانی پر از دروغ زنیم اگاهیُ کنیم زندگی؛ پس بریز دور. پرهیزکار باش.
شما ی مشت نویسه ی الفبا بردارُ همینجوری چشم بسته ول بده بر زمینُ با پات هم خوب پرتُپلاُآشُلاشِشون کن. خوب که زدی دربُ داغونشون کردی بیا ببین کنار هم چه سخنی شدن. اگه شگفت انگیز تر از سنجش خرد ناب نشدن، آ... این گوش، بیا بزن زیرش. داستان اینا داستان همون پادشاهیه که واسش رختی دورغین دوختنُ گفتن که پخمگان نمیبیننش. بسیاری از هراس اینکه مبادا دیگران بدونن پخمه هستن رخت نداشته ی شاه رو ستایش کردنُ افرین ُ بَهبَهچَهچَه کردن.
اونی که نمیتونه اندیشه ای رو ساده و بدون نوواژگانی که نیازی بهشون نیست بازگو کنه، یا خودش هم اون اندیشه رو نشناخته یا اون اندیشه دروغینهُ خودش رو پشت واژگان نو پنهان کرده.
خدا یکی، زبان یکی.
طبق باور اگزیستانسیالیستها زندگی بیمعنا است. مگر اینکه خود شخص به آن معنا دهد. این بدین معنا است که ما خود را در زندگی مییابیم. آنگاه تصمیم میگیریم که به آن معنا یا ماهیت دهیم. همانطور که سارتر گفت: ما محکومیم به آزادی؛ یعنی انتخابی نداریم جز اینکه انتخاب کنیم و بار مسئولیت انتخابمان را به دوش بکشیم. بعضی مواقع اگزیستانسیالیسم با پوچگرایی اشتباه گرفته میشود، در حالی که با آن متفاوت است. پوچگرایان عقیده دارند که زندگی هیچ هدف و معنایی ندارد. در حالی که اگزیستانسیالیستها بر این باورند که انسان باید خود معنا و هدف زندگی خود را بسازد
اگزیستانسیال به معنای وجودی، وجود گرا یا هستی گراست.
و اگزیستانسیالیسم در اصل یکی از مکاتب فلسفیه که وجود را بر ماهیت مقدم میداند، به معنای دیگر اینکه ما هستیم را مهم تر از اینکه ما چه هستیم میداند.
و می گوید همین که ما هستیم، همین بودنمان ارزشمند است.
از نظر فلسفی مکتب اگزیستانسیالیسم با مکتب رواقیون نزدیکی معنایی داره.
مکتب اگزیستانسیالیسیم به اینکه انسان در این دنیا خالق معنای زندگی خودش هست و آزاده تا مسیرش رو انتخاب کنه باور داره و به مسئولیت پذیر بودن تاکید می کنه.
و میگه آزادی در انتخاب، اضطراب از آینده ی مبهم اون انتخاب ها رو هم به دنبال میاره.
فیلسوفانی از جمله هایدگر، نیچه، ژان پل سارتر و گابریل مارسل و ... وجود گرا بودند.
در زمینه ی روانشناسی مکتب اگزیستانسیالیسم وارد شده، و اشخاصی از جمله رولو می، اروین یالوم، لودویگ بیزوانگر، جیمز بوگنتال، اریک فروم و ویکتور فرانکل وجود گرا هستند.
وجود گرایی در روانشناسی بعد از جنگ جهانی اول و دوم ایجاد شد، که انسان دچار فقدان های شدید شده بود و مصیبت های زیادی رو تحمل کرده بود.
وجود گرایی در روانشناسی به اضطراب های وجودی و ذاتی تمام افراد بشریت میپردازه که در همه وجود داره از جمله:
اضطراب تنهایی
اضطراب مرگ
اضطراب پوچی و بی معنایی
و اضطراب آزادی
و این رویکرد درمانی تلاش میکنه تا به انسان کمک کنه که با خودش صادق باشه و موجود اصیل تری باشه و از انتخاب کردن طفره نره و اضطراب های وجودیش رو بپذیره و ازشون فرار نکنه و خالق معنای خودش در زندگی و دنبال کننده ی مسیر خودش باشه و به خاطر فشار اجتماعی دست از خواسته هاش برنداره و همون شخصی که خودش حس میکنه هست رو به جامعه هم نشون بده.
رولو می که زندگی سختی هم داشته میگفت: در زمانه و عصر من، فهمیدم که روانشناسی به مسائلی که عمیقا دغدغه ی من هستن کمتر میپردازه و رفتارگرایان و روانکاوان فرویدی پاسخی برای دغدغه های من ندارن و این شد که یکی از بنیان گذاران و نظریه پردازان روانشناسی وجودی بر مبنای فلسفه ی اگزیستانسیال شد.
آثار غیر رمانی اروین یالوم از جمله رواندرمانی اگزیستانسیال و همچنین پادکست رواق که به بیان مطالب همین کتاب با زبان عامیانه تر میپردازه
و آثار رمانی اروین یالوم از جمله: وقتی نیچه گریست، مسئله ی اسپینوزا و درمان شوپنهاور، مامان و معنی زندگی و ...
در درک این رویکرد درمانی در روانشناسی میتونن کمک کننده باشن.
کلمه "اگزیستانسیال" به وجود، به خصوص وجود انسان، اشاره دارد. این اصطلاح اغلب به ایدههای فلسفی درباره معنای زندگی، هدف و ارزش زندگی اشاره دارد، و در روانشناسی به روانشناسی اگزیستانسیال مربوط میشود که با تجارب انسانی و بحرانهای وجودی سر و کار دارد.
مفهوم روانشناسی اگزیستانسیال برای اولین بار توسط ویکتور فرانکل، روانپزشک اتریشی و بازمانده هولوکاست مطرح شد. او به خاطر توسعه لوگوتراپی، که بر جستجوی معنا به عنوان نیروی اصلی انگیزشی انسان تأکید دارد، شناخته شده است.
ویژگی های کلیدی؛- جستجوی معنا: بر جستجوی فرد برای یافتن معنا و هدف در زندگی تمرکز دارد.
- بحران وجودی: به لحظات سؤالبرانگیز درباره وجود، هدف و جهتگیری زندگی میپردازد.
- مسئولیت شخصی: بر نقش انتخاب شخصی و مسئولیت در شکلدهی به سرنوشت فرد تأکید دارد.
روانشناسی اگزیستانسیال بر اهمیت یافتن معنای شخصی و زندگی اصیل تأکید دارد و اغلب فلسفه اگزیستانسیال را در روشهای درمانی به کار میگیرد.