قران کریم ترجمه و تفسیر
در سوره طه ، حضرت موسی وقتی همه مردم و ساحران در صبح روزی در میدان شهر مجموع هستند موسی به ساحران میگوید که شما اول بی اندازید ، وقتی طنابها و عصاهایشان را انداختند ، و اوجٓسٓ موسی فی نفسه خیفتاً ،
این خوف از چه به حضرت موسی روی داد ؟ که الان این طنابها و عصاها میآیند و منو اذیت میکنند ؟ که نمیشه ؟ اگه فکر شکست بهش ترس القا کرده ؟ که بازم نمیشه ؟ پس از چی ترسید حضرت موسی ؟
١ پاسخ
با سلام
وجس: صدای آهسته،
یوجس: گوش دادن برای شنیدن آن صدای آهسته و
ایجاس: احساس آن صدا در دل
ایجاس خیفة در نفس: احساس خفیف و پنهانی ترس بدون بروز آثار ترس در ظاهر شخص. و بهدنبال پيدايش آن در نفس به طور ناخودآگاه، اندیشههای سويی در دل پيدا میشود، امّا روی ظاهر تأثیری نمیگذارد؛ اينكه میبینیم كلمه «خیفة» را نكره آورده به اين معنا اشاره دارد، گويا فرموده: در نفس خود نوعی ترس احساس نمود كه خیلی قابل اعتناء نبود. این توضیحات در تفسیر المیزان آمده.
از احساس ترس موسی (ع) بر میآید كه ساحران سحرى نشان دادند كه شبيه به معجزه و نزدیک به آن بوده،
" فَلَمّٰا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ اَلنّٰاسِ وَ اِسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جٰاؤُ بِسِحْرٍ عَظِيمٍ"
"گفت نخست شما بيفكنيد، چون ابزار جادوى خود بيفكندند ديدگان مردم را مسحور كردند و به رُعبشان انداختند و جادويی بزرگ آوردند."
همین احساس اندک هم ترس برای خودش نبود؛ امیرالمؤمنین در خطبه ۴ فرمودهاند: «لَمْ يوجِسْ موسَی عليه السلام خيفَةً عَلَی نَفْسِهِ
بَلْ أَشْفَقَ مِنْ غَلَبَةِ الْجُهّالِ.»
«موسی چون سحر ساحران را ديد، براى جان خود نترسيد، بلكه ترسيد كه نادانها (به اشتباه افتند و) غلبه پيدا كنند.»
واژه إشفاق، خوف از وقوع مکروه با احتمال عدم وقوع است.
ممنونم بسیار هم عالی