قرآن کریم ترجمه و تفسیر
و علّم آدم الاسماء کلّها ،
معمولا اسم یک شیء چیزی نیست که بخواهیم به کسی یاد بدیم ، مگر به یه کودک که با استمرار و تمرین اسامی اشیاء رو یاد میگیره ، ولی تعلیم اسم به حضرت آدم زمان برده تا یاد بگیره ؟ البته کلّها این ضمیر مؤنث و بعدش عرضهم الی الملایکة ضمیر هم جمع مذکر از نظر گرامری چه حکمی داره ؟ اگر از دوستان کسی اطلاعی داره دریغ نفرمایید
٤ پاسخ
سلام.
دوست قبلی پاسخ مناسب دادند. علت ضمیر مؤنث «هاء» و ضمیر «هم» رو هم بیان کردند. درخصوص «اسماء» هم توضیح از منبع دادند.
اما نکته ای که حقیر تأییدا عرض میکنم یکی در خصوص کلمه «اسم» بخصوص در اینجور موارد و در مواردی مانند «اسماء الحسنی» و «بِسمِ ...»، و دیگری در باره زمان.
در خصوص اسماء یادمون باشه در چنین مواردی، اسم به معنی «نام اشیاء » نیست که ما مثلا روی اشیاء میذاریم و میگیم اسم فلانی اینه و اسم فلان شی اینه. «اسم» به خود ذات و حقیقت شی و ظهور تمام الذات شیء بر میگرده. فی الواقع اسم شی، یعنی خود شی و اقعیتش. این نامهایی که ما روی اشیاء میذاریم در حقیقت «اسم الاسم» هستش؛ اسم اول به معنی «نام» هستش و اسم دوم به معنی خود شی و ذات و حقیقت واقعی اون. لذا مثلا وقتی میگیم «للّه اسماء الحسنی»، اینجا اسم منظورش «نام» نیست چنانکه ما مثلا میگیم اسم این آقا علی هستش؛ نه؛ اینجا اسم یعنی ظهور و حقیقت و واقعیت خداوند همه اش نیک هستش.
در نتیجه «اسماء» در آیه، به معنی «نام» چیزها نیست.
در خصوص زمان هم باید گفت در «امر» خدا (امر به معنی دستور نه؛ به معنی آنچه از خدا میاد)، زمان و مکان وجود نداره. زمان و مکان، مال عالم ما سوای هستش. به احتمال خیلی کم، ممکنه بعد از خلقت حضرت آدم خداوند به مرور آن اسماء رو به آدم تعلیم داده باشه و به احتمال خیلی زیاد و قابل توجیه، ممکنه به اراده الاهی، امر الاهی اتفاق افتاده باشه (چیزی شبیه نزول دفعی قرآن بر قلب پیامبر صلی الله علیه و آله.) شاید خود خلقت حضرت آدم علیه السلام از طین زمان برده باشه، اما کمال الاهی یافتنش نه.
منظور از اسماء در اینجا، اسامی پنج تن هست. چون بنا بر روایات اولین مخلوق هستی پیامبر اکرم بودند (نور ایشون) و بعد از طریق نور ایشون نور امیرالمومنین و دیگر معصومین، علی الخصوص چهار نفر از پنج تن آفریده میشه و به واسطه ی این انوار، هستی یا جهان خلقت آفریده می شه.
پس به آدم هم ابتدای امر این اسماء که واسطه های فیض خلقت هستند آموخته میشه تا به بطن هستی آگاه باشه.
معنی اسماء مگه آسمانها نمیشد؟
با احترام
اسماء، جمع مکسّر غیر عاقل است و ضمیر و فعل آن مفرد مؤنّث بهکار میرود: کلّها، «ها» اشاره به این جمع مکسّر غیر عاقل(أسماء ) دارد.
امّا- عَرَضَهُم:
«...فقال أنبِئونی باسماء هؤلاء...» و در آیه ۳۳ : « قال یا آدم انبِئهُم باسمائِهم...»
هُم برای مُسمّاهای اسماء است. خداوند فرمود: خبر دهید به من اسمهای اینها را: اسماء هولاء
از تفسیر المیزان:
[علم اسماء چيزى شبيه" علم لغات "نبوده است بلكه مربوط به فلسفه و اسرار و كيفيات و خواصّ آنها بوده است، خداوند اين علم را به آدم تعليم كرد تا بتواند از مواهب مادّى و معنوى اين جهان در مسير تكامل خويش بهره گيرد.
اسامی نامبرده امورى بودهاند كه از همه آسمانها و زمين غايب بوده، و بهكلّی از محيط كوْن و وجود بيرون بودهاند... کلمه: (عرضهم، ايشان را بر ملائكه عرضه كرد)، دلالت میکند بر اينكه هر یک از آن اسماء يعنی مسمّاى به آن اسماء، موجودى داراى حياة و علم بودهاند، و در عين اينكه علم و حياة داشتهاند، در پس حجاب غيب، يعنی غيب آسمانها و زمين قرار داشتهاند...]
ایضاً
ضمير مذکّر در «عرضهم»: مسمّاهاى اسامیای كه خدا به آدم تعليم داد، یک سلسله موجودات زنده با شعور بودند [زيرا ضمير «هم» غالبا به جمع عاقل برمیگردد] و از باب تغليب «ضمير» مذكّر آمده است.
سلام ، سپاسگزارم ، عالی بود
سلام ممنونم از پاسخ ، ولی دوست من اسم های پنج تن ، چیزی نیست که نیاز به تعلیم داشته باشه ، معمولا به این عمل میگن معرفی نه تعلیم اسماء