سنجش کار خوب و کار بد در مکتب "Utilitarianism"چگونه است ؟
سنجش کار خوب و کار بد در مکتب "Utilitarianism"چگونه است ؟
موسس این مکتب کیست و فلسفه اش در اکل چیه ؟
٨ پاسخ
سلام، مکتب Utilitarianism یا فایدهگرایی، یک نظریه اخلاقی است که بر اساس آن، درستی یا نادرستی یک عمل بر اساس نتایج و پیامدهای آن سنجیده میشود. به عبارت دیگر، یک عمل درست است اگر تمایل به افزایش خوشبختی یا لذت داشته باشد و نادرست است اگر تمایل به ایجاد ناراحتی یا درد داشته باشد. این نظریه به دنبال حداکثر کردن خوشبختی و کاهش درد و رنج برای بیشترین تعداد افراد است.
جرمی بنتام (Jeremy Bentham) به عنوان موسس این مکتب شناخته میشود. او در قرن 18 و 19 میلادی زندگی میکرد و نظریه فایدهگرایی را به صورت سیستماتیک مطرح کرد. پس از او، جان استوارت میل (John Stuart Mill) این نظریه را توسعه داد و به محبوبیت بیشتری رساند. فلسفه فایدهگرایی بر این اصل استوار است که اعمال باید بر اساس پیامدهایشان ارزیابی شوند. این فلسفه به دنبال ایجاد بیشترین خوشبختی برای بیشترین تعداد افراد است و به عنوان یک نوع پیامدگرایی (Consequentialism) شناخته میشود. به عبارت دیگر، تنها پیامدهای یک عمل معیار درستی یا نادرستی آن عمل هستند.
به کار بردن اصول فایدهگرایی در زندگی روزمره میتواند به شما کمک کند تا تصمیماتی بگیرید که بیشترین خوشبختی و کمترین درد و رنج را برای بیشترین تعداد افراد به همراه داشته باشد.
در ادامه چند مثال از این اصول در زندگی روزمره آورده شده است:
1. تصمیمگیریهای مالی
هنگام تصمیمگیری در مورد خرج کردن پول، میتوانید به این فکر کنید که چگونه میتوانید بیشترین خوشبختی را برای خود و دیگران ایجاد کنید. به عنوان مثال، به جای خرید یک وسیله لوکس برای خود، میتوانید پول خود را به خیریهای اهدا کنید که به افراد نیازمند کمک میکند.
2. روابط اجتماعی
در روابط اجتماعی، میتوانید به این فکر کنید که چگونه رفتار شما میتواند بر خوشبختی دیگران تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، اگر دوست شما نیاز به کمک دارد، میتوانید وقت خود را به او اختصاص دهید و به او کمک کنید، حتی اگر این به معنای قربانی کردن وقت خودتان باشد.
3. تصمیمات کاری
در محیط کار، میتوانید به این فکر کنید که چگونه تصمیمات شما میتواند بر همکاران و شرکت تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، اگر شما مدیر هستید، میتوانید تصمیماتی بگیرید که به بهبود شرایط کاری و افزایش رضایت کارکنان منجر شود.
4. انتخابهای روزمره
حتی در انتخابهای روزمره مانند مصرف انرژی، میتوانید اصول فایدهگرایی را به کار ببرید. به عنوان مثال، میتوانید از وسایل برقی کممصرف استفاده کنید تا به کاهش مصرف انرژی و حفظ محیط زیست کمک کنید.
مکتب فایدهگرایی، با وجود مزایای بسیاری که دارد، دارای معایبی نیز هست. در ادامه به برخی از این معایب اشاره میکنم:
1. نادیده گرفتن حقوق فردی
یکی از انتقادات اصلی به فایدهگرایی این است که این مکتب ممکن است حقوق فردی را نادیده بگیرد. به عنوان مثال، اگر قربانی کردن یک فرد برای نجات چندین نفر دیگر بیشترین خوشبختی را به همراه داشته باشد، فایدهگرایی ممکن است این عمل را توجیه کند، حتی اگر حقوق فردی قربانی نقض شود.
2. مشکل در پیشبینی پیامدها
فایدهگرایی بر اساس پیامدهای اعمال قضاوت میکند، اما پیشبینی دقیق پیامدهای یک عمل در بسیاری از موارد دشوار است. این مشکل میتواند منجر به تصمیمگیریهای نادرست شود.
3. نسبی بودن خوشبختی و درد
مفهوم خوشبختی و درد برای افراد مختلف متفاوت است. بنابراین، تعیین اینکه چه چیزی بیشترین خوشبختی را برای بیشترین تعداد افراد به همراه دارد، میتواند چالشبرانگیز باشد.
4. نادیده گرفتن عدالت
فایدهگرایی ممکن است به نادیده گرفتن عدالت منجر شود. به عنوان مثال، اگر توزیع ناعادلانه منابع منجر به بیشترین خوشبختی برای بیشترین تعداد افراد شود، فایدهگرایی ممکن است این توزیع ناعادلانه را توجیه کند.
5. تمرکز بر پیامدها
فایدهگرایی تنها بر پیامدهای اعمال تمرکز دارد و نیت و انگیزههای افراد را نادیده میگیرد. این میتواند منجر به نادیده گرفتن ارزشهای اخلاقی مهمی شود که بر اساس نیت و انگیزهها قضاوت میشوند.
نتیجهگیری
به کار بردن به جا و معقول اصول فایدهگرایی در زندگی روزمره میتواند به شما کمک کند تا تصمیماتی بگیرید که منجر به بیشترین خوشبختی برای بیشترین تعداد افراد به همراه کاهش درد و رنج برای خود و دیگران گردد. این نوع تصمیمگیری میتواند به ایجاد یک جامعه بهتر و پایدارتر کمک کند.
مکتب "Utilitarianism" تأکید بر این دارد که عملی خوب یا بد بر اساس اثراتش بر رضایت و خوشبختی بیشترین تعداد افراد است. جاناستوارت میل نخستین فیلسوف این مکتب است. فلسفهاش در کل به این شکل است که هدف نهایی عمل، بهبود رضایت و خوشبختی جامعه است.
مکتب فکری فایدهگرایی، که توسط جرمی بنتام در قرن هجدهم بنیانگذاری شد، کیفیت اخلاقی اعمال را بر اساس پیامدهای آنها، بهویژه از نظر میزان خوشبختی یا لذتی که تولید میکنند، می سنجد. فلسفه بنتام، که اغلب بهعنوان «بیش ترین میزان خوشبختی برای بیش ترینِ افراد» خلاصه میشود،که بنیان اخلاقیات و قانونگذاری از نظر بنتام شمرده می شود ، نوعی پیامدگرایی است که در آن درستی یا نادرستی یک عمل با توجه به سودمندی آن، که بهعنوان توازن محض لذت با الم تعریف شده، تعیین میشود.
ارزیابی کار خوب و بد در فایدهگرایی:در فایدهگرایی، اعمالی از نظر اخلاقی خوب یا درست هستند که منجر به بیشترین خوشبختی یا لذت و کمترین الم یا رنج شوند. بهطور مشابه، اعمال زمانی بد یا نادرست در نظر گرفته میشوند که منجر به میزان بیشتری از الم یا رنج نسبت به لذت شوند. این رویکرد به اخلاق، بیطرفانه است و به رفاه همه افرادی که تحت تأثیر قرار میگیرند، بهطور مساوی توجه میکند و هیچگونه برتری برای خوشبختی شخص خاصی قائل نیست.
ارزیابی فایدهگرایانه شامل مراحل زیر است:
- دیدگاه پیامدگرایانه: فایدهگرایی بهطور ذاتی پیامدگرا است، به این معنا که اعمال را صرفاً بر اساس نتایجشان قضاوت میکند؛ نیات پشت یک عمل بیاهمیت هستند؛ آنچه اهمیت دارد تأثیری است که آن عمل بر رفاه کلی دارد.
- ارزیابی کمّی: بنتام "Hedonic calculus" «محاسبات لذت» را بهعنوان شیوه ای برای سنجش لذت و درد پیشنهاد کرد. این محاسبات عواملی مانند شدت، مدت، قطعیت، تقرب (تقرب زمانی)، خلوص (احتمال اینکه با احساس مخالفی همراه نباشد) و گستره (تعداد افراد تحت تأثیر) را در نظر میگیرد.
- فایدهٔ کل: فایدهٔ کل، مجموع لذتها منهای مجموع آلام تجربهشده توسط همهٔ افرادی است که تحت تأثیر عمل قرار میگیرند. یک عمل زمانی خوب تلقی میشود که این فایدهٔ کل را افزایش دهد و زمانی بد که آن را کاهش دهد.
- مساوات در ملاحظه: فایدهگرایی رفاه هر فرد را به یک اندازه مهم میداند― این مکتب فکری اجازه نمیدهد که خوشبختی یک نفر بر خوشبختی دیگری ترجیح داده شود، مگر آنکه این ترجیح به خوشبختی بیشتر جمعی منجر شود.
طبیعت انسان را تحت سلطهٔ دو خداوندگار مقتدر قرار داده است، لذت و الم… اینان بر همهٔ اعمال و اقوال و اندیشههای ما حاکمند: هر کوششی که برای شکستن این یوغ به خرج دهیم، حاکمیت آنها را بیشتر تأیید و تسجیل میکند. انسان در عالم الفاظ ممکن است مدعی نفی حاکمیت آنها شود، ولی در عالم واقعیت همچنان دستخوش و تابع آنها باقی میماند. فایده عبارت از هر نوع خاصیتی در هر شیء یا امری است که میتواند نفع، بهره، لذت، خیر یا خوشی به بار آورد، یا … از رخ دادن بدبختی، درد، شر یا ناخوشی برای مباشران آن و دیگر افراد ذیربط، جلوگیری کند و همچنین یک عمل در صورتی درست است که بیشترین خیر را برای بیشترین افراد ایجاد کند. ارزش اخلاقی یک عمل در برابر عمل دیگر، مستقیماً متناسب با میزان یا کیفیت لذت (یا الم) ی است که هر عملی ایجاد میکند. اگر این مطلب درست باشد، توصیف دقیق تری از اصل سود میگوید: در صورتی عملی برای همهٔ کسانی که از آن متاثرند، صواب است که لذت ایجاد کند (یا مانع الم شود) و در صورتی خطاست که الم ایجاد کند (یا مانع لذت شود).
فایدهگرایی بنتام را میتوان بهصورت نکات کلیدی زیر خلاصه کرد:
- اصل فایده: اصل بنیادین بنتام این است که بهترین عمل یا سیاست، آن است که بیشترین میزان خوشبختی را برای بیشترینِ افراد ایجاد کند. این اصل بهعنوان راهنمای تصمیمگیریهای اخلاقی شخصی و سیاستگذاریهای عمومی به کار میرود.
- بنیان لذتگرایانه: فایدهگرایی بنتام لذتگرایانه است، به این معنا که تنها لذت و الم را بهعنوان ارزشهای ذاتی در نظر میگیرد. سایر ارزشها (مانند سلامت، ثروت، دانش) تنها در صورتی ارزشمند هستند که به لذت یا کاهش درد کمک کنند.
- محاسبات اخلاقی: بنتام از رویکردی سیستماتیک برای استدلال اخلاقی حمایت میکرد، که در آن پیامدهای اعمال مختلف از نظر تأثیر آنها بر خوشبختی سنجیده و مقایسه میشوند. این رویکرد اغلب به دلیل سادگی بیش از حد و غیرعملی بودن مورد انتقاد قرار گرفته است، اما بنتام معتقد بود که این روش، استانداردی روشن و عینی برای قضاوت اخلاقی ارائه میدهد.
- دستور کار اصلاحطلبانه: فایدهگرایی بنتام تنها نظری نیست؛ بلکه پیامدهایی عملی برای قانون و حکومت دارد. او مدافع سرسخت اصلاحات قانونی و اجتماعی بود و استدلال میکرد که قوانین و نهادها باید بر اساس فواید آنها در ارتقای خیر عمومی قضاوت و شکل داده شوند.
- خودخواهی روانشناختی: اگرچه فایدهگرایی بر خیر جمعی تمرکز دارد، فلسفه بنتام بر خودخواهی روانشناختی مبتنی است—ایدهای که بر اساس آن افراد بهطور طبیعی به دنبال کسب لذت خود هستند. با این حال، از طریق آموزش و ساختارهای اجتماعی، افراد میتوانند تشویق شوند که به گونهای عمل کنند که منافع شخصی با خیر عمومی هماهنگ شود.
- انتقاد و تکامل: فایدهگرایی بنتام به دلیل ناکامی در توجه به عدالت و حقوق فردی مورد انتقاد قرار گرفته است، و این منجر به اصلاحاتی در این نظریه توسط اندیشمندان بعدی مانند جان استوارت میل شد. میل ضمن حفظ چارچوب فایدهگرایی، تمایز بین لذات عالی و دانی را معرفی کرد و بر ملاحظات کیفی و همچنین کمّی تأکید کرد.
بهطور خلاصه، فایدهگرایی بنتام چارچوبی برای ارزیابی اعمال بر اساس پیامدهای آنها فراهم میکند، با تمرکز بر حداکثر کردن خوشبختی و حداقل کردن رنج. فلسفه او بنیانگذار تفکر فایدهگرایانه مدرن است و بر حوزههای مختلفی از اخلاق تا اقتصاد و سیاستگذاری عمومی تأثیر گذاشته است.
منابع:
1. کتاب درآمدی بر فهم فایده گرایی:بنتام، میل، سیجویک
2. تاریخ فلسفه (جلد هشتم) از بنتام تا راسل | فردریک چارلز کاپلستون3. خداوندان اندیشه سیاسی (جلد چهارم) مونتسکیو - روسو - برک - بنتام | و. ت. جونزدر مکتب یوتیلیتاریانیسم، ارزش اخلاقی یک عمل به میزان خوشبختی یا سودمندی آن عمل سنجیده میشود. به عبارت دیگر، کاری خوب است که بیشترین خوشبختی یا کمترین رنج را برای بیشترین تعداد افراد به همراه داشته باشد. این مکتب بر این باور است که هدف اصلی اخلاق، افزایش خوشبختی کلی در جهان است.
به طور خلاصه، در یوتیلیتاریانیسم:- کار خوب: کاری است که منجر به افزایش خوشبختی شود.
- کار بد: کاری است که باعث کاهش خوشبختی شود.
تصور کنید که شما باید بین نجات یک نفر یا پنج نفر انتخاب کنید. از دیدگاه یک یوتیلیتاریانیست، انتخاب منطقی نجات پنج نفر است، زیرا این عمل باعث خوشبختی بیشتری میشود.
موسس مکتب یوتیلیتاریانیسم و فلسفه آن
اگرچه ریشههای یوتیلیتاریانیسم به افلاطون و اپی کوروس بازمیگردد، اما بنیانگذار مدرن این مکتب، جرمی بنتهام فیلسوف انگلیسی است. بنتهام بر این باور بود که هدف اصلی هر قانون و هر عملی باید افزایش خوشبختی باشد. او اصطلاح "یوتیلیتی" را برای توصیف این مفهوم به کار برد.
فلسفه اصلی یوتیلیتاریانیسم به طور خلاصه:- خوشبختی به عنوان هدف نهایی: یوتیلیتاریانیسم معتقد است که هدف نهایی همه اعمال انسانی، رسیدن به خوشبختی است.
- سودمندی: هر عملی باید از نظر سودمندی آن برای جامعه سنجیده شود.
- برابر بودن همه افراد: در یوتیلیتاریسم، خوشبختی همه افراد دارای ارزش یکسانی است.
- یوتیلیتاریانیسم عملگرا: در این نوع، ارزش اخلاقی هر عمل به صورت جداگانه و بر اساس نتایج آن سنجیده میشود.
- یوتیلیتاریانیسم قاعدهگرا: در این نوع، ارزش اخلاقی یک عمل بر اساس پیروی از قواعد کلی که به طور کلی منجر به افزایش خوشبختی میشوند، سنجیده میشود.
مکتب **Utilitarianism** (فایدهگرایی) یک نظریه اخلاقی است که سنجش کار خوب و کار بد را بر اساس نتایج و پیامدهای آنها انجام میدهد. به عبارت دیگر، در این مکتب، کاری خوب تلقی میشود که بیشترین خوشبختی یا لذت را برای بیشترین تعداد افراد به همراه داشته باشد، و کاری بد است که باعث درد و رنج یا کاهش خوشبختی شود.
### موسس مکتب
موسس مکتب فایدهگرایی **جرمی بنتام** (Jeremy Bentham) است که در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی زندگی میکرد. جان استوارت میل (John Stuart Mill) نیز یکی از فیلسوفان برجستهای است که این مکتب را توسعه داده و تاثیر زیادی در ترویج آن داشته است.
### فلسفه مکتب فایدهگرایی
فلسفه این مکتب بر اساس این ایده بنا شده است که هدف اخلاق باید حداکثرسازی شادی و رفاه عمومی باشد. فایدهگرایی به دنبال آن است که با ارزیابی نتایج و پیامدهای هر عمل، تعیین کند که آیا آن عمل اخلاقی است یا خیر. در این راستا، فایدهگرایان معتقدند که باید به دنبال "بیشترین فایده برای بیشترین تعداد" بود.
این مکتب دو جنبه اصلی دارد:
1. **فایدهگرایی عمل (Act Utilitarianism):** که بر اساس آن هر عمل به صورت مجزا بر اساس پیامدهای خاص خود ارزیابی میشود. اگر عملی باعث خوشبختی بیشتر نسبت به هر عمل دیگری شود، آن عمل اخلاقاً صحیح است.
2. **فایدهگرایی قاعده (Rule Utilitarianism):** که بر اساس آن باید از قواعد و اصولی پیروی کرد که به طور کلی باعث بیشترین خوشبختی میشوند. در اینجا تاکید بر نتایج بلندمدت و تاثیر کلی قوانین بر جامعه است.
### درک فایدهگرایی در اکل
در زمینه اخلاق، فایدهگرایی به معنای ارزیابی اعمال و تصمیمات بر اساس تاثیر آنها بر رفاه و خوشبختی افراد است. این فلسفه تلاش میکند تا اخلاق را به صورت علمی و منطقی بررسی کند و از معیارهای کمّی مانند میزان لذت و درد برای سنجش درست و غلط بودن اعمال استفاده کند.
به طور کلی، فلسفه فایدهگرایی تاکید میکند که اخلاق باید در خدمت بهبود زندگی انسانها و کاهش درد و رنج آنها باشد، و این اصول باید در تصمیمگیریها و ارزیابیهای اخلاقی مدنظر قرار گیرد.
در مکتب "فایدهگرایی" (Utilitarianism)، معیار سنجش کار خوب و کار بد بر اساس میزان "فایده" یا "خوشبختی" است که از آن عمل به دست میآید. به عبارت دیگر، عملی خوب است که بیشترین فایده یا خوشبختی را برای بیشترین تعداد افراد ایجاد کند.
موسس مکتب فایدهگراییجرمی بنتام (Jeremy Bentham) و جان استوارت میل (John Stuart Mill) دو فیلسوف برجستهای هستند که به عنوان بنیانگذاران و توسعهدهندگان اصلی این مکتب شناخته میشوند.
- جرمی بنتام: وی را معمولاً به عنوان بنیانگذار اصلی فایدهگرایی میدانند. بنتام معتقد بود که خوشی و رنج معیارهای اساسی برای ارزیابی خوب یا بد بودن اعمال هستند.
- جان استوارت میل: میل دیدگاههای بنتام را گسترش داد و تمایزاتی بین انواع مختلف خوشی ایجاد کرد. او تفاوت بین "لذتهای کیفی" و "لذتهای کمی" را مطرح کرد و بر اهمیت خوشبختی عمومی تاکید داشت.
فایدهگرایی به عنوان یک نظریه اخلاقی، تمرکز خود را بر این اصول قرار میدهد:
۱. اصل فایده: اعمالی خوب هستند که بیشترین فایده یا خوشبختی را برای بیشترین تعداد افراد ایجاد کنند.
۲. خوشی و رنج: مفاهیم خوشی و رنج به عنوان معیارهای اصلی برای تعیین خوب یا بد بودن اعمال استفاده میشوند.
۳. بیطرفی: هر فردی از منظر اخلاقی برابر است، بنابراین خوشی و رنج هر کس باید به یک اندازه مورد توجه قرار گیرد.
۴. پیامدگرایی: ارزش اخلاقی اعمال بر اساس نتایج و پیامدهای آنها سنجیده میشود، نه بر اساس ذات خود عمل یا نیت فاعل.
با سلام
مکتب “Utilitarianism” یا فایدهگرایی (یا سودگرایی) یک نظریه اخلاقی است که در آن نتایج و عواقب اعمال میتواند به عنوان معیاری برای سنجش کار خوب و کار بد استفاده شود. در واقع، این مکتب بر این اساس استوار است که یک عمل خوب محسوب میشود اگر نتایج آن به حداکثر رساندن خوشبختی یا لذت و کاهش درد و رنج کمک کند. در مقابل، عملی که به افزایش درد یا رنج منجر شود، به عنوان عمل بد در نظر گرفته میشود.
موسساصلی این مکتب جرمی بنتام (Jeremy Bentham) بود که در قرن هجدهم زندگی میکرد. او با تأکید بر لذت و درد به عنوان دو اصل بنیادین انسانی، یک سیستم اخلاقی بر اساس محاسبه و سنجش لذتها و آلام ایجاد کرد.
فلسفه کُلی:
فلسفه کل فایده گرایی بر این اصول استوار است:
- لذت و درد: توانایی هر عمل در به حداکثر رساندن لذت و کاهش درد برای بیشترین تعداد ممکن افراد.
- محاسبه فایده: تصمیمگیری بر اساس محاسبهی عواقب مثبت و منفی هر عمل.
- جمعگرایی: نتیجهگیری بر اساس خیر عمومی و نه فقط منفعت فردی.
این مکتب در دورههای مختلف گسترشیافته و تجدید نظر شده است، به ویژه توسط فیلسوفانی مانند جان استوارت میل (John Stuart Mill) که بر حقوق فردی و کیفیت لذتها نیز تأکید کرد.
فایده گرایی / جرمی بنتام بنیانگذار این مکتب
به طور خلاصه فایده گرایی یک سیستم اخلاقی هست و بر این اصل قرار دارد که خوب یه بد بون یک عمل به میزان بهروزی و یا فلاکتی که به بار میاورد بستگی دارد. اگر یک عمل خوشنودی و شادی را در جهان افزایش دهد و به میزان ناراحتی که به جهان می افزاید بچربد ان عمل از نظر اخلاقی موجه هست.