چرا تفاسیر این کلمات:بساط-فراش-مداد-دحو-ضحی، یک معنی دادند؟
این واژها قرآنی؛ دقیق ومتفاوت:
بساط-فراش-مداد-دحو-ضحی (الارض)، یک معنی تفسیر وترجمه کردند: گسترش زمین!
مگه کلام لله بازی با کلمات ونمایش قدرت وسعت کلمات؟!
گسترش زمین به چی معنی هست؟
مگه فقط زمین گسترش شد؟( مریخ وماه وکره های دیگررا هم گسترش شدند!).
آسمان را هم گسترش شده!
چی تفاوتی بین گسترش زمین وبقیّت سیّارات؟
یک معنی کردن اینهمه واژه هارا ونقل قول کورکورانه از یک منبع چی معنی میده؟
ضعف تفاسیر یا ضعف فهم ما؟
٢ پاسخ
همه ی تفاسیر هم اینگونه نیستند.
یک "تفسیر" یا "ترجمه"؛ تفاوت این کلمات را ذکر کرده باشد اسم ببر!
سپاس.
بساط: زمین هموار و گسترده یا فراخ (فرهنگ عربی - فارسی لاروس).
فراش: گستردنی، بستر، لانه پرنده. (فرهنگ عربی - فارسی لاروس)
مداد: جوهر (که با آن نویسند)، روغن، همانندی، روش. (فرهنگ عربی - فارسی لاروس)
در جمله: مداد السموات و الارض به معنی فاصله است؛ یعنی اگر خدا بخواهد دو دل را به همیدیگر پیوند دهد، اگر فاصله ی آنها به اندازه ی زمین تا آسمان ها هم باشد، این کار را می کند
دحو: گسترانیدن است و فعل است ولی بساط و فراش نام هستند.
ضحی (الارض): بلند شدن روز یا بالا آمدن خورشید است. و برای زمین روشن شدن آن است با تابش آفتاب.
باید گفت مفسران شیعه و سنی برای تفسیر، نگاه شان بیش تر به روایات بوده تا به واژه شناسی و بهره گیری از دانش زبان شناسی. مثلا حمد اگر با ب بیاید، مانند بحمدک، به معنی دستور یا راهنمایی است (تفسیر کشف الاسرار) و اگر با ال بیاید به معنی ستایش است مانند الحمدلله.
تبارک الله ،
کلمه "سطح" هم اضافه میکنم.
"و الی الارض کیف سُطحت"