پیشنهاد‌های سید وحید طباطباییان (٩٤٩)

پاسخگو بودن ، پاسخ دادن ( به معنای تلافی کردن ) تاوان دادن، پس دادن ( اگر بلایی سرش اومد شما جوابگو هستی!؟ بله، من خودم پاسخگویان )

غرق در خون، خون آلوده، خیس خون، خیس از خون

دوگانه سازی

پاکسازی شده، پالایش شده از نکات غیر اخلاقی

صدای آرام، صدای آرامش بخش

به ورطه. . . افتادن، به پرتگاه. . . لغزیدن

( در ادبیات داستانی و سینما ) شخصیت سه بعدی، شخصیت پرداخت شده ( وارونه شخصیت تخت و دوبعدی )

پیشنهاد دادن، به میان نهادن، به میان کشیدن

رونوشت، نسخه های فیلم گرفته شده از نسخه نخستین ( در سینما )

درازدامن، بلند، مفصل، پرمایه، پرازریزه کاری

در جریان ( بودن ) ، در چرخه ( چیزی یا کسی بودن )

در جریان ( چیزی یا کسی ) بودن در جریان ماندن

دریافت کردنی، دریافت شدنی

فراگیتایی، فراسرشتین

فیلم شعاری

ایهام، چندمعنایی

به گفته ای دیگر

شمایل امروزین، بروز

گره، سردرگمی، آشفتگی، پریشانی

- وش، - وار، - سان، - مانند

سربسته، سرپوشیده، متلک وار، کنایه آمیز ، دوپهلو، چندپهلو، ابرآلوده، مه آلوده، ناآشکار، یواشکی، زیرزیرکی

بازتاب، بازپژواک، هم افزایی

برآمدن، بالیدن، بالیده شدن، گسترش ژافتن، بزرگ شدن

نزدیکی، همسانی

گوهرگرایی، نهادباوری، سرشت گرایی، ذات گرایی

( در افسانه شناسی یونانی، و کمابیش باحرف H بزرگ ) خدای مردگان_ سرزمین مردگان_ جهان زیرزمین

اندک شمار ، اندک شماری از. . .

اندک شماری از. . . ، چندتا. . .

آرایش افزار، افزار آرایشی و بهداشتی

نهش ( شرط ) _ چندوچون_ چگونگی

ریشخند، ادای ریشخندآمیز Para: کنار، مانند، فرای Oide: ( لاتین ) شعر روی هم رفته: شعر همانندسازی شده

سرکوفت زدن، نکوهش کردن

سرزنش، نکوهش، سرکوفت سرکوفت زدن، سرزنش کردن، نکوهیدن، نکوهش کردن

موضوع، موضوع گفتگو، جستار گفتگو، گفتگو سر. . .

مثال زدنی، نمونه آوردنی، الگووار

جریان ساز، جنبش آفرین

عجیب الخلقه، شگفت آفریده، کژاندام ( ناقص الخلقه )

کژاندامی، دژاندامی، کژدیسی، دژدیسی، بدریختی

بربستن، نسبت دادن، به گردن کسی انداختن

به ما بربستند، به ما نسبت دادند، به گردن ما انداختند

جنجالی، آشوب برانگیز، پرآشوب، پرهیاهو

جنجال ، آشوب جنجالی، پرآشوبی، آشوب برانگیزی، هیاهو

جنجال، آشوب، هیاهو

با جنجال، جنحالی، پرآشوب، پرهیاهو، جنجال برانگیز

خلع سلاح کننده، به زانو درآورنده

قراردادهای هنری، شیوه ها و سنت های ادبی این واژه، قرارداد ( convention ) ، همیشه در متون ادبی، هنری در برابر انتظارات ( مخاطب ) ( Expectation ) می آی ...

سرگذشت نگاری بزرگان دینی - زندگینامه بزرگان دین - تذکره الاولیا ( درست همین کاربرد را دارد )

دست به سر کردن، دستکاری، فریبکاری، دسیسه چینی

به پوششی دیگر درآمدن، جامه ای دیگر به تن کردن ( تغییر رویه و دیدگاه دادن )

راست اش را بخواهید