پیشنهادهای سید وحید طباطباییان (٩٤٩)
سودجویانه، سودجو، بهره گیر، حزب باد، نان به نرخ روز خور ، فرصت طلب
ریخت، ریخت گرفتن
نامتعارف - ناشناخته - شگفت انگیز - گیج کننده
ساختارمند کردن، سامان بخشیدن
بافتار، زمینه، پسزمینه
فراگیر ، همگانی، روا، گسترده
دم دستی کردن، دم دستی بودن، پیش پا افتادن، دم دستی سازی، عامیانه سازی
اوا خواهر _ ابنه ای ( عامیانه و تحقیر آمیز ) _ خواجه_ امرد
مخفف faggot: اوا خواهر ، ابنه ای ( عامیانه و تحقیر آمیز ) ، خواجه ، امرد
اراذل و اوباش ( یکی از معانی آن )
جیگر طلا - ( اگر برای تحقیر بزرگ ترها به کار بره ) بچه خوشگله
رخدادگراستیز - رخدادگراستیزانه
رخدادگرا_ رخدادگرایانه
ادا، ریخت، ریخت گرفتن ( حالت گرفتن )
جان بخشیدن، باز جان بخشیدن
جان بخشیدن، بازجان بخشیدن
بنمایه، جای، جایگاه، ریشه، الگو
کوته بینی، کوته فکری
سامان ناپذیر ، درست نشدنی، بهبودناپذیر
بهبودپذیر ، درست شدنی، سامان پذیر
گمراه رفته، گمراه، کژراه رفته
خوی دادن، بارآوردن، آمادگی، ویژگی،
خرد، خرده، خرده کار
پیوست_ پس گفتار _ پی نوشت
تماشایی
غیرقابل تماشا_ تماشا ناشدنی_ ناتماشایی
ریزسازه، سازه، خمیرمایه، بنمایه، دستمایه
خود جزادهندگی، خودسزادهندگی، خودسزاکاری ، خود جزاکاری،
کالاشدگی - کالاانگاری - چیز انگاری - شی انگاری ( به ویژه درباره نگاه جنسی به زنان و آنان را به چشم ابزار جنسی نگاه کردن )
قابل شدن
آفرینش، نهاد، سرشت، زیست بوم
چپاندن، زورکی جادادن
دگردیسی_ دگر گشتی_ تراریختی
آشنا، شناخته شده، به نمایش درآمده، پیش آمده، رخداده،
جوش و خروش
گیروگرفتاری، درگیری، گرفتاری
فرگشت_ پختگی
انگیزه و انگیخته_ بن و بر
در دست گرفتن_ به دست گرفتن_ نگاه داشتن
روال همیشگی - رویه همیشگی
دودلی، سست اندیشی
به درازا، به گستردگی، با آب و تاب ، زیروزبر، زیرورو
پرداختن، برافراشتن، علم کردن، برجسته کردن، به میان کشیدن، به میان آوردن، پذیرفتن
بده و بستان ها ، همدلی ها، سازگاری ها، مناسبات
سنگدلی، تهی از نرمخویی های انسانی
تهی شدن از نرمخویی های انسانی
تهی سازی از نرمخویی های انسانی_ غیرانسانی کردن
هم برزیستی
وارستگی، آرامش درونی
هستی گرایی