پیشنهاد‌های سید وحید طباطباییان (٩٤٩)

بازدید
١,٣٧٢
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نرم رفتار، روادار، آسان گیر ( مسامحه گر )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرخوشی گرایی، خوشی گرایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مفت خور ، آماده خور ، تک خور، لاشخور ( استعاری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مفت خوری ، آماده خوری، تک خوری، لاشخور بازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مفت خوری ، آماده خوری، تک خوری، لاشخوربازی درآوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

حاکی از. . . بودن، گویای. . . . بودن، نشانه. . . بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( فعل ) چفت شدن، هماهنگ شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زن سالار، زن گرا، کنشگر آزادی خواهی زنان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خودبیانگرانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کارکرد، دستمایه، خمیرمایه، توان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رویگردانی ، بی اعتنایی، سردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هوس ( چیزی یا کسی ) به کله زدن ( عامیانه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گزافه، گزافه گویی ، گزافه کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مجبور بودن، ناگزیر بودن، ناچار بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

پایان بندی ( در سینما )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خودپسندی، خودبزرگ بینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روند کلان سینما

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیربازاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بازاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( در ادبیات ) تب، بیماری، مرض، کژتابی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

جنسیت زدگی، جنسیت گرایی، کامجویانه، کامجویی گرایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با شور و شوق ، با شور و حرارت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متلک پرانی، طعنه زنی، کنایه گویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

خودکامگیری، خودارضایی، استمناء ، جلق ( به ترتیب از رسمی تا عامیانه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خودکامگیری، خودارضایی، استمناء، جلق ( به ترتیب از رسمی تا عامیانه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

روان پریش دوقطبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روان پریشی دو قطبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

اختلال دو قطبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

این روزها، هم اینک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قانونی شناختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

رساله دینی، توضیح المسایل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زادآو ی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یارای دیدن رویای چیزی را داشتن ( یا نداشتن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

کارزار، پویش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هم سلولی، هم زندانی، هم بندی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به تاریخ پیوستن، به موزه پیوستن، ( در زبانشناسی ) ، در ذهن حک شدن، ته نشین شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جانمایه، خمیرمایه، روان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرشته شدن، سرشتن، شناساندن، معین کردن، تعیین نمودن، عزم کردن، آهنگ ( کاری یا چیزی را ) داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوی دادن، آموخته کردن، حال و هوای. . . را بخشیدن، سیمای. . . را به. . . دادن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تمرکززدایی، کانونی زدایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کانونی کردن، گردهم آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نمودگرایی، بازنمون گرایی، نمودار گرایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نمون گر ، نمون گرانه، بازنمودگر، بازنمودگرا، نمودرگرا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سرهم بندی کردن، گذراندن، سرکردن، پشت سرگذاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

همدستی، همکاری، همسویی، همدلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( در سینما ) سینمای بازاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کنج امن، جایگاه خوشایند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناکارآمد کردن، کنار زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

صفرا، زردابه، صفراوی مزاج ( اون بالا نوشته سودایی یا بلغمی که نادرست است. صفراوی مزاج ها زردروی، شل و ول، بی حال و ناتوانند و ضعف بدنی دارند و با سود ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

بدرقه کردن ( یعنی همون که به از سه ساعت مهمونی، وقتی مهمونامون می خوان برن، یک ساعت و نیم هم دم در حرف های پایانی رو می زنیم😊 )