پیشنهاد‌های غزال سرخ (١,٣٥٦)

بازدید
٢,٧٤٥
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

To push something to its limits means to test it as far as it will go When you "push something to the limit", you make it work as hard as it can; of ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دلمشغولی اشتغال ذهنی مشغولیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Abby or Abbie is generally a nickname for the feminine given name Abigail, but can also be a given name in its own right [اسم زنانه] اَبی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

به نقل از هزاره: 1. الهام 2. منبع الهام، الهامبخش 3. ( محاوره ) فکر خوب، فکر بکر 4. ( مذهب ) وحی 5. دم، شهیق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

From Wikipedia, the free encyclopedia. Potts ( and Pott ) is a surname of English origin. The word potts refers to circular . hollows in the ground ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

[اسم خاص مردانه] تیموتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از هزاره: به طور وسوسه انگیزی آنچنان . . . که آدم را وسوسه می کند به طور اغواگری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به نقل از هزاره: وسوسه انگیز اغواگر ترغیب کننده جذاب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به نقل از هزاره: 1. جسمانی، جسمی؛ نفسانی 2. شهوانی، شهوت انگیز 3. [شخص] لذت جو؛ شهوی، شهوتران، شهوت پرست 4. لذت بخش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به نقل از هزاره: 1. ابداً، به هیچ وجه، به هیچ روی 2. ( در پاسخ تشکر ) قابل نبود، چیزی نیست، قابلی نداشت، خواهش می کنم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از هزاره: نه چندان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به نقل از هزاره: و هرچیزِ دیگر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

به نقل از هزاره: با وجودِ با همه ی هر یک از

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به نقل از هزاره: 1. از همه جهت، از هر جهت 2. برای همه کس، برای همه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از هزاره: به پایان رسیده به انتها رسیده در شرف نابودی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از هزاره: روی هم رفته، بر روی هم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از هزاره: هرچه بهتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

به نقل از هزاره: 1. تقریباً 2. به جز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

به نقل از هزاره: 1. خسته، کوفته 2. درمجموع، روی هم رفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

به نقل از هزاره: بیشتر از، بیش از

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

به نقل از هزاره: سرهم، یکپارچه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به نقل از هزاره: ( محاوره ) هشیار، بهوش، با حواسِ جمع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به نقل از هزاره: ( برای جسد مرده، استخوان مرده ) دخمه، سرداب، استودان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از هزاره: ( برای جسد مرده، استخوان مرده ) دخمه، سرداب، استودان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به نقل از هزاره: اختیار مسئولیت تملک

پیشنهاد
٣

به نقل از Longman Dictionary of Contemporary English: to have or include something as a permanent part مثال: Is your car fitted with an alarm داشتن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به نقل از هزاره [ساختمان] متروک [دستگاه] ازکارافتاده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

به نقل از هزاره: 1. تمثیلی 2. ( ریاضی ) سهمی شکل، سهمی وار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ساختمان بلندمرتبه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

پنل های خورشیدی صفحات خورشیدی سیستم های خورشیدی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

به نقل از هزاره: 1. از درون مفجر شدن، ( در خود ) منفجر شدن، ( به درون ) ترکیدن، به درون متلاشی شدن، [تشکیلات، نظام و غیره] فرو ریختن، متلاشی شدن 2. [ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از هزاره: نفت خام نفت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

به نقل از هزاره: 1. [ارقام، اعداد] بالغ شدن بر، سر زدن به، رسیدن به 2. برابر بودن با، هم ارز بودن با، همسنگ ِ . . . . بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

اشتراک گذاری خودرو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

خودروی اشتراکی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از https://www. tudelft. nl Urban fabric refers to the physical urban environment ( elements, materials, form, scales, density and networks ) ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

صنعت خودروسازی صنعت اتومبیل سازی صنعت خودرو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از هزاره: لعنت بر کسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از هزاره: لعنت بر چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از هزاره: به. . . مبتلا بودن دچارِ . . . بودن از. . . رنج بردن گرفتارِ . . . بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از هزاره: به. . . مبتلا بودن دچارِ . . . بودن از. . . رنج بردن گرفتارِ . . . بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

باتری های یون لیتیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

تریلیون هزار میلیارد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

از رده خارج منسوخ منقضی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

فراز و فرود افت و خیز ظهور و سقوط برآمد و فروکش اوج و حضیض فراز و نشیب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

فناوری های تحول آفرین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

به نقل از هزاره: 1. محصول، تولید، حاصل؛ بازده، میزان تولید 2. ( برق، کامپیوتر و غیره ) خروجی، برون داد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

یک شبه ناگهانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از thefreedictionary: Through and through; thoroughly; in every manner or respect مثال : !The fellow is stubborn to the backbone; he won't ev ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

به نقل از هزاره: 1. ( کالبدشناسی ) ستون فقرات، تیره ی پشت؛ ( مجازی ) ستون ( فقرات ) ، استخوان بندی، مایه ی استواری 2. ( مجازی ) بنیه، توان، استواری، ...