پیشنهاد‌های حسین کتابدار (٢٥,٣٦٢)

بازدید
١٨,١٨٥
تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٢

🔸 معادل فارسی: - **Pilot ( noun – project/study ) :** پایلوت، پروژه آزمایشی، مطالعه آزمایشی، طرح آزمایشی - **Pilot ( verb – piloted ) :** هدایت ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔸 معادل فارسی: - به صورت غیرنقدی ( مثلاً کالا یا خدمات به جای پول ) ________________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ** ( اقتصادی – مال ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔸 معادل فارسی: - شرایط سنجی کردن - امتحان کردن اوضاع - واکنش سنجی کردن - پیش دستی در بررسی موقعیت ________________________________________ ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔸 معادل فارسی: - خبر گرفتن درباره ی چیزی - زمینه سنجی کردن - واکنش سنجی کردن - پیش دستی در پرس وجو در زبان محاوره ای: �یه سر و گوشی آب دا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔸 معادل فارسی: بررسی کردن / تحقیق کردن / کنکاش کردن / رسیدگی به ________________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ** ( رسمی – حقوقی/سیاس ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔸 معادل فارسی: نفرین آشیل / لعنت آشیل / نفرین پاشنه ی آشیل ________________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ** ( اسطوره ای – یونان باستا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اَکیلیز تِندِن ________________________________________ 🔸 معادل فارسی: زردپی آشیل / زردپی پاشنه / تاندون پاشنه _______________________________ ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔸 معادل فارسی: پردازش دسته ای / پردازش گروهی ________________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ** ( رایانه ای – داده ای ) :** اجرای خودکا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

TPM – Total Productive Maintenance 🔸 معادل فارسی: نگهداری بهره ور جامع / مدیریت جامع نگهداری در زبان محاوره ای: سیستم نگهداری همه جانبه، نگهداری ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

MRP – Material Requirements Planning 🔸 معادل فارسی: برنامه ریزی نیازمندی های مواد در زبان محاوره ای: سیستم برنامه ریزی مواد، نرم افزار کنترل موجو ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

________________________________________ 🔹 واژه: **Depravity** ( اسم – رسمی، منفی، اخلاقی ) 🔸 تلفظ و تلفظ فارسی: /dɪˈpr�v. ə. ti/ دی پْرَویتی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

🔸 معادل های فارسی پیشنهادی: - **پذیرش** ( وقتی تأکید بر پذیرفتن یک فرد یا کشور در جمع باشد ) - **گنجاندن** ( وقتی تأکید بر وارد کردن در یک مجموع ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

معادل فارسی - آندون ( سیستم هشدار بصری/شنیداری در تولید ) - چراغ هشدار خط تولید - سیستم اعلام وضعیت تولید مترادف ها visual control system – pro ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

SMED ( Single - Minute Exchange of Die ) معادل فارسی - تعویض قالب در کمتر از ده دقیقه - روش کاهش زمان تنظیمات ماشین آلات - سیستم تغییر سریع خط ...

پیشنهاد
٠

معادل فارسی فهمیدن منظور کسی گرفتن پیام یا نکته ی پنهان �می گیرم چی می گی� / �منظورت رو گرفتم� - مترادف ها catch your drift get the message unders ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

ضیافت، مهمانی یا سمپوزیوم یکی از گفتگوهای فلسفی افلاطون است، که تاریخ آن ۳۸۵–۳۷۰ پیش از میلاد است. این گفتگو یک مکالمه دوستانه از سخنرانی هایی را به ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

�آندروگونوس� ( به یونانی: Androgynos ) در اسطوره شناسی یونان باستان، موجودی افسانه ای است که هم ویژگی های زنانه و هم مردانه را در خود داشت. افلاطون د ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

1. در یونان باستان، Archon به معنای زمامدار یا قاضی ارشد در دولت شهرها بود. 2. در آسیای مرکزی، اورخون یا آرخون به خط باستانی ترکان اشاره دارد که در ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

- نیروانا یا نیروانه واژه ای در زبان باستانی سانسکریت است که در بودیسم برای توصیف آنچه عمق آرامش ذهن در نتیجه اکتساب موکشه می نامند به کار می رود. بو ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 **معادل فارسی** - خانواده ای بخشیدن / خانواده ای دادن - خانواده فراهم کردن - مأمن خانوادگی دادن - - - 🔹 **تعریف ها** 1. ** ( اصلی – ا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 **معادل فارسی** - خانه ای دادن / مأوا بخشیدن - سرپناه فراهم کردن - مأمن دادن ( به کسی یا چیزی ) - - - 🔹 **تعریف ها** 1. ** ( اصلی – ا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 **معادل فارسی** - کارمند اداری - نیروی کار دفتری - کارگر یقه سفید ( اصطلاحی استعاری ) - - - 🔹 **تعریف ها** 1. ** ( اصلی – جامعه شناسی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

🔹 **معادل فارسی** - کنار گذاشتن / رها کردن - از شر چیزی خلاص شدن - پشت سر گذاشتن ( مشکل یا احساس ) - تکاندن و دور کردن - - - 🔹 **تعریف ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بازاریابی آشناسازی یا افلیت مارکتینگ یک روش بازاریابی است که در آن کسب وکار به یک یا چند نفر که بازدیدکننده یا مشتریانی را به کسب وکار ارجاع داده اند ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بوپیس - - - 🔹 **معادل فارسی** - خرید آنلاین، تحویل حضوری - سفارش اینترنتی با دریافت در فروشگاه - مدل �آنلاین بخر، حضوری بگیر� - - - � ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. ( اصلی – کسب وکار ) : شرکتی که محصولات یا خدمات را فقط از طریق اینترنت می فروشد. مثال: Amazon is the world’s largest e - tailer. آمازون بزرگ تر ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

تجربه مشتری محور ( اصلی – بازاریابی ) : رویکردی که در آن شرکت تجربه ی مشتری را در همه ی کانال ها ( فروشگاه حضوری، وب سایت، اپلیکیشن، شبکه های اجتماع ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

تعریف ها؛ - ( اصلی – بازاریابی ) : روزی که فروشندگان آنلاین تخفیف های ویژه ارائه می دهند تا مردم پس از تعطیلات شکرگزاری خرید اینترنتی کنند. - ( ک ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مدل ترکیبی فروشگاه حضوری و آنلاین هم فروشگاه فیزیکی، هم فروشگاه اینترنتی تعریف ها - ( اصلی – کسب وکار ) : شرکتی که هم فروشگاه حضوری دارد و هم وب سای ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 معادل فارسی - در آمریکا / داخل ایالات متحده - سمت آمریکا - در خاک آمریکا - - - 🔹 تعریف ها 1. ** ( جغرافیایی – اصلی ) :** اشاره به چیز ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 معادل فارسی - خودکم بینی - خودتحقیری - کوچک نمایی خود - شوخی با خود ( در معنای طنز مثبت ) - - - 🔹 تعریف ها 1. ** ( اصلی – روان شناخ ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

🔹 معادل فارسی - شاعرانه سخن گفتن - با شور و احساس حرف زدن - زیاده روی در بیان شاعرانه یا رمانتیک - - - 🔹 تعریف ها 1. ** ( ادبی – اصلی ) ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 معادل فارسی - زیادی اغراق کردن - بیش از حد چاپلوسی کردن - خیلی بزرگ نمایی کردن - بیش از اندازه تعریف و تمجید کردن - - - 🔹 تعریف ها ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 معادل فارسی - همه چیز افتضاحه - همه چیز خراب است - همه چیز بد پیش می رود - اوضاع خیلی داغون است - - - 🔹 تعریف ها 1. ** ( محاوره ای ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 **معادل فارسی** - دنیا دارد به پایان می رسد - جهان در حال نابودی است - آخرالزمان فرا رسیده است - - - 🔹 **تعریف ها** 1. ** ( تحت اللفظ ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 معادل فارسی - غم، همدم می خواهد - آدم های ناراحت دوست دارند دیگران هم ناراحت باشند - بدبختی، همراه می طلبد - - - 🔹 تعریف ها 1. ** ( ضر ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ساوِرپوس - - - 🔹 معادل فارسی - آدم ترش رو - آدم بداخلاق - آدم عبوس - آدمی که همیشه غر می زند - - - 🔹 تعریف ها 1. ** ( محاوره ای – ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 معادل فارسی - غم و اندوه - مشکل یا تهدید - سایه ی سنگین بر زندگی - - - 🔹 تعریف ها 1. ** ( استعاری – اصلی ) :** نماد غم، نگرانی یا مشکل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 معادل فارسی - غمگین / افسرده ( در معنای استعاری ) - بی روح / کم انرژی - - - ** ( محاوره ای – کاربردی ) :** حالتی غمگین، افسرده یا کم انرژی. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 معادل فارسی - کمی بی حال - کمی ناخوش - رنگ پریده - کسالت دار - - - 🔹 مترادف ها off - color – under the weather – unwell – sickly – pa ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 معادل فارسی - دیوانه / خل و چل - غیرمنطقی بودن - رفتاری عجیب و غیرعادی داشتن - - - 🔹 تعریف ها 1. ** ( محاوره ای – اصلی ) :** به معنای ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 معادل فارسی - بی حال - کسالت دار - ناخوش - رنگ پریده - - - 🔹 تعریف ها 1. ** ( سلامتی – اصلی ) :** احساس ناخوشی یا کسالت داشتن، بدون ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 معادل فارسی - آدم ضعیف و بی عرضه - ترسو و بزدل - آدم نازک نارنجی/بی جرأت - - - 🔹 تعریف ها 1. ** ( محاوره ای – اصلی ) :** فردی که ضعیف ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 معادل فارسی - سیاستمدار بی قدرت/بی نفوذ - دولت رو به پایان - فرد یا سازمان از کارافتاده یا بی اثر - - - 🔹 تعریف ها 1. ** ( سیاسی – اص ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 معادل فارسی - کمک های امدادی در بلایا - یاری رسانی در حوادث طبیعی/انسانی - کمک اضطراری پس از فاجعه - - - 🔹 تعریف ها 1. ** ( اصلی – عم ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

🔹 معادل فارسی - توقف بندری - پهلوگیری در بندر - مراجعه کشتی به بندر - - - 🔹 تعریف ها 1. ** ( دریانوردی – اصلی ) :** رویداد ورود، توقف و ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

🔹 معادل فارسی - آغوش خرسی ( محکم و بزرگ ) - در آغوش گرفتن محکم - در سیاست/اقتصاد: فشار یا کنترل شدید - - - 🔹 تعریف ها 1. ** ( محاوره ای ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

🔹 معادل فارسی - ادامه یافتن ( با سختی یا ملال ) - کش دار شدن - طولانی شدن خسته کننده - ادامه دادن با زحمت - - - 🔹 تعریف ها 1. ** ( فع ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

🔹 معادل فارسی - بازنگری کردن - دوباره تنظیم کردن - اصلاح کردن - بازپرداختن - - - 🔹 تعریف ها 1. ** ( عمومی – اصلی ) :** دوباره کار کرد ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

کِفیر ( Kefir ) یک نوشیدنی تخمیری بر پایه ی شیر یا آب است که با دانه های کفیر ( ترکیبی از باکتری ها و مخمرها ) تهیه می شود. طعمی ترش، کمی گازدار و شب ...