پیشنهاد‌های حسین کتابدار (١٥,٢٩٠)

بازدید
٤,٣٤٧
تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح عامیانه *** هدر دادن وقت یا مشغول شدن به فعالیت های بی هدف یا غیرمولد *** جدی نگرفتن امور یا اجتناب از وظایف مهم با مشغول شدن به فعالیت های جز ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

*** مواجه شدن یا پذیرفتن یک وضعیت ناخوشایند، واقعیت یا حقیقت به صورت مستقیم *** این عبارت اغلب برای تشویق کسی به مواجه شدن با یک وضعیت دشوار یا چالش ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

*** کشتن حیوانات برای غذا؛ همچنین می تواند به معنای قتل عام تعداد زیادی از مردم به صورت خشونت آمیز باشد. *** این اصطلاح اغلب در زمینه های واقعی و اس ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

*** حصار بزرگ برای نگهداری پرندگان که به آنها فضای پرواز و زندگی در یک محیط طبیعی تر را فراهم می کند. *** اغلب در باغ وحش ها، باغ های گیاه شناسی و پ ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

*** در اساطیر یونان، آمبروزیا اغلب به عنوان غذای خدایان به تصویر کشیده می شود که به آن ها جاودانگی و قدرت های الهی می بخشد. این نماد چیزی کامل و فراب ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

*** پولی است که بدهکار هستید و باید قبلاً پرداخت می شد؛ نشان دهنده بدهی های معوق یا تعهدات است *** این اصطلاح اغلب در زمینه های مالی و حقوقی برای توص ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

*** باغ گیاه شناسی که به کاشت درختان برای حفاظت، پژوهش و اهداف آموزشی اختصاص *** اغلب بخشی از باغ های گیاه شناسی بزرگتر هستند و به عنوان منابع مهمی ب ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

اس سیتالوپرام نوعی داروی ضد افسردگی است که به عنوان یک مهارکننده باز جذب انتخابی سروتونین ( SSRI ) شناخته می شود و معمولاً برای درمان اختلال افسردگی ...

پیشنهاد
١

انجام دادن کارها به ترتیب نادرست یا برعکس کردن ترتیب صحیح وقایع. این عبارت اغلب برای توصیه به کسی استفاده می شود که لازم است رویکرد خود را بازبینی و ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

** این عبارت اغلب برای توصیف اختلافاتی که منجر به قطع روابط می شود یا توصیف چیزی که به طور فیزیکی از یک ظرف بیرون می افتد، استفاده می شود. نشان دهند ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

/ˈvaɪbi/ ** داشتن یک جو یا حال و هوای متمایز، که اغلب به یک فضای مثبت، انرژی بخش یا جذاب اشاره دارد ** این اصطلاح اغلب در مکالمات غیررسمی برای توصیف ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

حیله یا هوش فریبکارانه که برای رسیدن به اهداف خود استفاده می شود. این اصطلاح اغلب برای توصیف کسی استفاده می شود که اهداف خود را از طریق روش های هوشم ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

/daɪˈ�ɡənəli/ زاویه دار از محور عمودی یا افقی، که معمولاً شامل یک جهت مایل که دو گوشه غیرهم جوار یک شکل را به هم متصل می کند. این اصطلاح معمولاً در ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

** بازگرداندن چیزی به وضعیت اصلی آن یا جبران خسارت یا ضرر ** این اصطلاح اغلب در زمینه های قانونی و اخلاقی برای توصیف عمل جبران خسارت یا ضرر استفاده ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

** تجزیه شدن به قطعات کوچک یا اجزا، معمولاً به دلیل تجزیه، ضربه یا یک فرایند شیمیایی. ** فرایند فروپاشی، از دست دادن یکپارچگی یا پایان یافتن ** این ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

** چیزی پیچیده یا مفصل، اغلب برای توصیف داستان ها یا وضعیت هایی با تغییرات غیرمنتظره زیاد استفاده می شود. ** این اصطلاح اغلب برای توصیف مسیرها یا جا ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

** "ساده نباش"/ عبارتی برای گفتن به کسی که ساده لوح، ساده دل یا به راحتی فریب خور نباشد. ** محتاط تر بودن، شکاک تر بودن یا آگاه بودن از احتمال فریب ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

** فردی در وضعیت بسیار ناخوشایند یا بدبخت؛ همچنین می تواند به کسی اشاره کند که نفرت انگیز یا قابل تحقیر است. ** این اصطلاح اغلب برای توصیف کسی در وض ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

مکانی که فرد در آنجا احساس راحتی و آرامش می کند، درست مانند خانه خود خانه دوم یا مکانی که در آن فرد احساس راحتی و آشنایی می کند مترادف: Second home, ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

** یک نهر خشک، بستر رودخانه یا دره که به طور موقت پس از باران سنگین پر از آب می شود. ** نشان دهنده یک وضعیت گذرا یا موقت است. ** این اصطلاح اغلب در ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

** یک ترکیب آوازی با همراهی سازها است که معمولاً در چند بخش اجرا می شود و اغلب شامل یک گروه کر است. ** نشان دهنده ترکیب ساختاری و هماهنگ از عناصر مخ ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

** یک حرف یا سوت بلند، جنسی یا تحقیرآمیز که معمولاً برای کسی، به ویژه یک زن، در مکان عمومی ابراز می شود ** این اصطلاح اغلب در بحث های مربوط به آزار خ ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

** اردوگاه موقتی بدون چادر یا پوشش، که به ویژه توسط سربازان یا کوهنوردان استفاده می شود. ** نشان دهنده یک ترتیب و چیدمان موقتی یا اضطراری است. ** ا ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

** سخت اما شکننده و به راحتی قابل شکستن یا خرد شدن ** چیزی که شکننده یا به راحتی قابل تخریب است، مانند احساسات یا روابط ** این اصطلاح اغلب در زمینه ه ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

جنبه های دلپذیر زندگی در روستا و طبیعت نشان دهنده یک صحنه یا سبک زندگی ایدئال و روستایی است. مترادف: Rural, pastoral, idyllic متضاد: Urban, metrop ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

مثال؛ The horse moved at a gentle canter through the meadow. She cantered down the path, enjoying the fresh air and sunlight. The conversation mo ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

** توضیح دادن یا بحث کردن بیش از حد در مورد یک موضوع ** حمله کردن یا ضرب و شتم فیزیکی ** بیش از حد تلاش کردن برای توضیح یا پیشبرد یک نکته یا مسئله ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

خودداری از رابطه جنسی خارج از ازدواج یا به طور کلی رابطه جنسی؛ همچنین می تواند به معنای خلوص یا سادگی در سبک باشد نشانگر خلوص، تواضع یا سادگی است متر ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

اشباع کردن یا پر کردن چیزی تا جایی که دیگر نتواند بیشتر جذب کند غرق یا پر کردن با یک کیفیت یا عنصر خاص مترادف: Soak, drench, permeate متضاد: Dry, de ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

مرتبط با حیوانات یا شبیه به حیوانات؛ نشانگر بربریت یا فساد چیزی که غیرانسانی یا به طرز وحشیانه ای بی رحم است. مترادف: Brutal, savage, inhumane متضا ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

Bugaboo به چیزی گفته می شود که موجب ترس یا نگرانی می شود و اغلب این ترس یا نگرانی اغراق آمیز است. نمایانگر ترس ها یا نگرانی های بی پایه و اساس است. ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ "My bunkmate and I stayed up late talking about our favorite movies. " "At summer camp, I met my best friend who was also my bunkmate. " "The ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

متوقف کردن کامل یک عملیات، فعالیت، یا عملکرد پایان دادن به چیزی یا متوقف کردن آن به طور قاطع و کامل مترادف: Cease, halt, terminate مثال؛ "The compan ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

یک پله کوچک یا سکویی که به ورودی یک خانه منتهی می شود، به ویژه در مناطق شهری قدیمی. مترادف: Steps, porch, entryway مثال؛ "She sat on the stoop and w ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

"کاهش دادن شدت چیزی"/ کاهش شدت، فوریت یا بار احساسی یک وضعیت. آرام کردن اوضاع، کاهش تنش یا خنثی کردن یک تعارض بالقوه مترادف: Calm down, defuse, de ...

پیشنهاد
٠

واکنش عصبانی یا لجبازانه نشان دادن، به ویژه در مورد چیزی جزئی یا کم اهمیت است واکنش بیش از حد یا رفتار کودکانه زمانی که امور به نفع فرد پیش نمی روند ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

"هم زدن تخم مرغ ها"/ به معنای هم زدن تخم مرغ ها به طور شدید برای مخلوط کردن زرده و سفیده، اغلب تا زمانی که کف دار یا پفکی شوند. به طور استعاری، می ت ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

"جستجو کردن در گذشته"/ در میان حجم زیادی از اطلاعات یا سوابق گذشته برای پیدا کردن چیزی خاص بررسی خاطرات، تجربیات، یا داده های تاریخی برای استخراج اط ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

C - list "فهرست C": اصطلاحی برای توصیف افراد مشهور که در مقایسه با افراد مشهور فهرست A و B از شهرت یا شناخت کمتری برخوردارند. آن ها ممکن است در برخ ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

"بروشور"/ یک تکه کاغذ حاوی اطلاعات یا محتوای تبلیغاتی که معمولاً برای تبلیغ رویدادها، محصولات یا خدمات توزیع می شود. مترادف: Leaflet, brochure, pamp ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

کسی که در خانواده ای ثروتمند به دنیا آمده یا ثروت زیادی به ارث برده است. داشتن ثبات مالی و مزایایی از بدو تولد، که اغلب به معنای مزیت ها و موقعیت ا ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

"Gorge On": To eat a large amount of food greedily; to overeat. "پرخوری کردن": به طور زیاد و با حرص غذا خوردن؛ زیاد خوردن. مصرف چیزی در مقادیر زیا ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

جشن های شاد و پرصدا، به ویژه آن هایی که شامل نوشیدن و رقصیدن هستند. حالت جشن و شادی با نشاط و خوشی بدون محدودیت، عیاشی مترادف: Festivity, celebratio ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

به طور استعاری، به معنای آرام شدن، افشا کردن یا بررسی چیزی باشد که معمولاً پنهان یا خصوصی است. این عبارت به معنای راحت تر شدن یا بازتر و صادق تر شد ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

Nitazenes are a class of synthetic opioids. They were first developed in the 1950s as potential pain relievers but were never approved for medical ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

ONS stands for the Office for National Statistics. It is the UK's largest independent producer of official statistics and the recognized national sta ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

شکلی قدیمی از فعل "comes, "، که در متون قدیمی انگلیسی و ادبیات، معمولاً از قرون وسطی یا کتاب مقدس کینگ جیمز استفاده می شود. مثال؛ "He that cometh af ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

شخصی که حضور یا اعمال او احتمالاً باعث مشکلاتی می شود یا دیگران را در وضعیت نامناسب قرار می دهد. کسی که یک ریسک یا بار احتمالی برای یک گروه یا وضعیت ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

This slang term is used to describe someone who is under the influence of drugs, particularly stimulants like methamphetamine or amphetamines. It con ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

This phrase is used to describe being under the influence of hallucinogenic drugs or experiencing intense hallucinations. It can also be used to desc ...