پیشنهادهای حسین کتابدار (٢٠,٨٠٧)
1. ** ( اصطلاح عامیانه ) :** عبارت *plow on* به معنای **ادامه دادن کاری با پشتکار و تلاش، حتی در شرایط سخت یا خسته کننده** است. یعنی بدون توقف یا ...
1. **اصطلاح عامیانه:** عبارت *fly off the handle* به معنای **ناگهان و بدون کنترل عصبانی شدن** است. یعنی فرد به سرعت از کوره در می رود و واکنش شدی ...
🔹 بی حال بودن / سرحال نبودن / کلافه یا بد خلق بودن / در وضعیت روحی یا جسمی ناپایدار بودن ( زمینه ی احساسی و فرهنگی ) : این اصطلاح در انگلیسی غیررسم ...
یک اصطلاح عامیانه در زبان انگلیسی است که به معنی **مبتلا شدن به یک بیماری عفونی، معمولاً بیماری های ویروسی یا باکتریایی مانند سرماخوردگی یا آنفلوآنزا ...
عبارت **"come down with something"** یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی است که به معنی **مبتلا شدن به یک بیماری یا ناخوشی، معمولاً بیماری های عفونی مثل س ...
### 🔸 **تعریف:** **Chocohangover** به **احساس ناخوشایند جسمی یا روحی** گفته می شود که پس از **مصرف بیش از حد شکلات** به وجود می آید. این احساس می ت ...
**Chocoholicism** یا **Chocoholism** به معنی **وضعیتی است که فرد به شکلات اعتیاد دارد یا به شدت به خوردن شکلات علاقه مند است**. این واژه به صورت غیرر ...
**Chocoholism** به معنی **وابستگی یا اعتیاد به شکلات** است. این واژه به صورت طنزآمیز برای توصیف حالتی به کار می رود که فرد علاقه و اشتیاق شدیدی به خو ...
- عبارت **"No jive"** به معنی **"شوخی نمی کنم"، "جدی می گویم" یا "بدون حقه و فریب"** است. - این اصطلاح عمدتاً در زبان عامیانه انگلیسی آمریکایی و به ...
1. ** ( صادق و درستکار بودن ) :** *On the square* به معنای **صادق، درستکار، قابل اعتماد و منصف بودن** است. وقتی کسی *on the square* باشد، یعنی به ط ...
- عبارت **"No B. S. "** مخفف **"No Bullshit"** است که به صورت غیررسمی و عامیانه به کار می رود و معنی آن **"بدون حرف بی معنی، بدون دروغ یا بدون حاشیه" ...
1. ** ( عامیانه بریتانیایی ) :** *Pukka* به معنی **اصیل، واقعی، معتبر، باکیفیت و درجه یک** است. وقتی چیزی یا کسی را *pukka* می نامند، یعنی آن چیز ...
- عبارت **"never been laid"** به صورت غیررسمی و عامیانه به کسی گفته می شود که **هرگز رابطه جنسی نداشته است**. - این اصطلاح معمولاً در مکالمات غیررس ...
در برخی موارد، green به صورت غیررسمی و عامیانه برای اشاره به کسی به کار می رود که در زمینه جنسی بی تجربه یا باکره است. این کاربرد معمولاً در زبان محا ...
This term refers to someone who has not yet had sexual intercourse or any other sexual experiences. It can also be used metaphorically to describe so ...
🔹 خراب کاری کردن با سوتی بزرگ / اشتباه احمقانه و فاجعه بار / ناشیانه عمل کردن 🔹 مثال ها: He blundered up the whole presentation by forgetting his ...
🔸 تعریف ها: ( فعل – عامیانه ) : Botch up به معنی خراب کردن، بد انجام دادن یا ناقص انجام دادن کاری است. وقتی کسی کاری را botch up می کند، یعنی آن ک ...
✍️ ( عامیانه – اشتباه کردن یا خراب کردن ) : عبارت fudge up به معنی اشتباه کردن، خراب کردن یا به هم ریختن کاری است. وقتی کسی fudge up می کند یعنی کار ...
🔹 لرزش مختصر و ناگهانی / تلو تلو خوردن / اشتباه لحظه ای ( در حالت اسمی: توپک پارچه ای / پرز لباس ) 🔹 مثال ها: He bobbled the ball and missed the ...
🔹 لغزش کردن / اشتباه کردن ناگهانی / گیر افتادن در اشتباه / زمین خوردن ( به صورت استعاری ) 🔸 تعریف ها: ( معنای عمومی ) : این اصطلاح زمانی استفاده ...
🔄 از کسی مشورت گرفتن / از کسی راهنمایی خواستن 🔹 مثال ها: Can I pick your brains about this project? می تونم درباره این پروژه ازت مشورت بگیرم؟ She ...
مثال ها: Money is a common bone of contention in many marriages. پول در بسیاری از ازدواج ها یک موضوع اختلاف رایج است. The new policy became a bon ...
1 - ( تاریخی و اصلی – آمریکا اوایل قرن بیستم ) : Muckraker به گروهی از روزنامه نگاران و نویسندگان اصلاح طلب گفته می شود که در دوره ی پیش از جنگ جهانی ...
( عامیانه – انگلیسی ) : 1 - به شخصی گفته می شود که بیش از حد حساس، وسواسی، یا نگران جزئیات بی اهمیت است. این فرد معمولاً به خاطر دقت و حساسیت زیادش ...
🔹 غم زده / افسرده حال / بی حوصله و دل مرده / کسی که دائم غصه می خوره 🔹 مثال ها: Don’t be such a moper—come out and have fun! این قدر غصه نخور—بیا ...
🔹 عزیزم خوشگل / عروسکی نازنین / صورت عروسکی / خانم دل ربا / دختر ناز 🔹 مثال ها: “You sure are pretty, dollface. ” �واقعاً خوشگلی، عروسکی نازم. � ...
🔹 دختر جذاب ( لقب عامیانه ) / زن دل ربا / موضوع میل جنسی / دنبال دختر بودن ( در کاربرد فعلی ) 🔹 مثال ها: He spent the whole night trying to get s ...
🔹 سکه ده سنتی / پول ناچیز / پاس دقیق در بسکتبال یا فوتبال / زن بسیار جذاب - ( عامیانه خیابانی – مواد مخدر ) : در برخی زمینه ها، dime به بسته ای از ...
🔹 زن زیبا و درشت اندام / زن پلاس سایز جذاب / خانم خوش اندام و پرجسم / زن تپل و دل ربا 🔹 مثال ها: BBW fashion brands are redefining beauty standard ...
🔹 واقعاً؟! / جدی می گی؟! / نه بابا! / نگو دیگه! / بعله دیگه! ( در حالت طعنه آمیز ) 🔹 مثال ها: “He’s dating the boss’s daughter. ” → “You don’t sa ...
🔹 شوخی نمی کنم! / جدی می گم! / دارم راستشو می گم! / سر به سر نمی ذارم! 🔹 مثال ها: No pulling your leg—I really got the job! شوخی نمی کنم—واقعاً او ...
🔹 شستن و پاک کردن / لغو شدن به خاطر باران / از دور خارج شدن / رد شدن از دوره یا آزمون / فرسایش یا تخریب توسط آب 🔹 مثال ها: I hope this stain will ...
🔹 از پا افتاده ام! / خسته و کوفته ام! / نای حرکت ندارم! / تا مرز غش کردن! 🔹 مثال ها: After hiking all day, we were ready to drop. بعد از یه روز کا ...
🔹 از پا انداختن / خسته و کوفته کردن / بی رمق کردن / خسته شدن شدید 🔹 مثال ها: That hike really tuckered me out. اون پیاده روی واقعاً خستم کرد. She ...
🔹 مثال ها: I totally fagged out after running errands all day. بعد از کل روز خرید رفتن، کاملاً از پا افتادم. Chasing the kids around the park rea ...
👈 مست و پاتیل! / تلوتلوخوران! / سه تا بادبان در باد! / کاملاً از کنترل خارج شده! 🔹 مثال ها: She stumbled into the room, clearly three sheets to th ...
🔹 بی دردسر! / بدون حاشیه! / آروم و بی تنش! / بدون دعوا و جنجال! 🔹 مثال ها: She told her friends she wanted a no - drama birthday party. به دوستاش ...
🔹 پای کارم! / موافقم! / حاضرم انجامش بدم! / باهاشم! 🔹 مثال ها: I’m totally down for it—count me in! کاملاً باهاشم—رو من حساب کن! She said she’s d ...
احساسات، تلاش یا حرف هایش را بدون سانسور یا محدودیت بیان می کنه با تمام توان و انرژی وارد عمل می شه از چیزی نمی ترسه یا عقب نشینی نمی کنه 🔹 مثال ه ...
🔹 پول تاخورده / اسکناس / پول نقد کاغذی 🔹 مثال ها: He laid down some serious folding stuff for that new car. برای اون ماشین جدید کلی اسکناس خرج کر ...
🔹شِکِل ( واحد پول اسرائیل ) / سکه نقره ی باستانی / پول نقد / ثروت / درآمد 🔹 مثال ها: She’s saving up her shekels for a trip to Europe. داره پولاشو ...
🔹 هزار پوند / کیسه شن / لقب طنز برای سینه زنانه ( در فیلم ) / حرکت بی اثر یا ناآگاهانه 🔹 مثال ها: He asked for a bag of sand to settle the debt. ب ...
🔹 پول نقد ( لقب غیررسمی ) / بوسه ی محکم و بلند / اسکناس / دلار / پوند / ماچ آبدار! 🔹 مثال ها: He won 500 smackers at the poker table. سر میز پوکر ...
🔹 پول برد شرط بندی / سود حاصل از قمار / پول نقد ( لقب غیررسمی ) / درآمد حاصل از برد 🔹 مثال ها: She made some decent scratchings at the dog track l ...
🔸 تعریف ها: 1 - ( اسم – کارخانه سکه سازی ) : مکانی که در آن سکه های فلزی تولید و ضرب می شوند. مثلاً: The Royal Mint ( سکه سازی سلطنتی در بریتانیا ) ...
🔹 پول / ثروت / مال / درآمد ( معمولاً با بار منفی طمع یا فساد ) اغلب در متون ادبی و انتقادی به کار می رود تا به طمع، حرص یا کسب درآمد ناپاک یا غیر ا ...
🔹 ثروت نامشروع / مال حرام / دزدی یا غنیمت / پول بادآورده 🔹 مثال ها: He amassed great pelf through dishonest dealings. او ثروت زیادی از طریق معامل ...
بی خانمان / آدم ولگرد / کسی که در خیابان یا پناهگاه های ارزان می خوابد 🔹 مثال ها: He’s just a dosser who sleeps in cheap hostels and avoids work. ...
🔸 تعریف کاربردی: 1 - ( شیمی و صنعت ) : مایعی که از طریق تقطیر به دست میاد؛ یعنی بخار حاصل از جوشاندن ماده ای جمع آوری و تبدیل به مایع خالص می شه. ...
🔸 تعریف کاربردی: در زبان غیررسمی، به ویژه در زمینه ی نوشیدنی ها: Hard Stuff به نوشیدنی های الکلی با درصد بالا اطلاق می شه معمولاً شامل ویسکی، ودکا ...