پیشنهادهای حسین کتابدار (٢٢,٦٤٨)
مخفف عبارت Annual Fuel Utilization Efficiency 🔸 معادل فارسی: بازده سالانه مصرف سوخت / راندمان سالانه سوخت در زبان محاوره ای: میزان بهره وری سیستم گ ...
Ventilation ( تهویه ) به فرایند ورود هوا از محیط بیرون به داخل یک فضا و توزیع آن در داخل ساختمان یا اتاق گفته می شود. هدف اصلی تهویه، تامین هوای تازه ...
هوابندی ( Air Sealing ) به مجموعه اقداماتی گفته می شود که هدف آن جلوگیری از نفوذ یا خروج هوای ناخواسته از داخل یک ساختمان یا فضا است. هوابندی باعث می ...
هوابندی ( Air Sealing ) به مجموعه اقداماتی گفته می شود که هدف آن جلوگیری از نفوذ یا خروج هوای ناخواسته از داخل یک ساختمان یا فضا است. هوابندی باعث می ...
اِیچ وَک 🔸 ریشه شناسی: حرف "R" مخفف "Resistance" به معنی مقاومت هست. این واژه از دهه ی ۱۹۵۰ وارد ادبیات مهندسی شد و توسط مؤسسات استانداردسازی مثل AS ...
سلولز ( Cellulose ) یک پلی ساکارید طبیعی و مهم ترین ترکیب سازنده دیواره سلولی گیاهان است که از زنجیره های طولانی مولکول های گلوکز با پیوندهای بتا تشک ...
سلولز ( Cellulose ) یک پلی ساکارید طبیعی و مهم ترین ترکیب سازنده دیواره سلولی گیاهان است که از زنجیره های طولانی مولکول های گلوکز با پیوندهای بتا تشک ...
سپّوکو ( Seppuku ) یا هاراکیری ( Harakiri ) نوعی خودکشی آیینی در فرهنگ سامورایی های ژاپن است که قرن ها بین این جنگجویان رواج داشته است. سپوکو معمولاً ...
در پمپ حرارتی و سیستم های تبرید، مبرد ( Refrigerant ) سیالی است که بین بخش های مختلف سیستم گردش می کند و نقش انتقال دهنده گرما را ایفا می کند. مبرد ب ...
در پمپ حرارتی و سیستم های تبرید، مبرد ( Refrigerant ) سیالی است که بین بخش های مختلف سیستم گردش می کند و نقش انتقال دهنده گرما را ایفا می کند. مبرد ب ...
Heat pump یا پمپ حرارتی دستگاهی است که به کمک برق، گرما را از مکانی گرم تر به مکان سردتر انتقال می دهد یا بالعکس. این وسیله می تواند هم برای گرم کردن ...
انرژی هیدرولیکی یا انرژی برق آبی، انرژی است که از حرکت آب به دست می آید. این حرکت آب، اعم از جریان در رودخانه ها، نهرها یا سقوط آبشارها، انرژی جنبشی ...
مواد آلی یا آوگانی ( Organic materials ) به ترکیباتی گفته می شود که پایه کربنی دارند و عمدتاً از موجودات زنده یا بقایای آنها تشکیل شده اند. در زمینه ...
مواد آلی یا آوگانی ( Organic materials ) به ترکیباتی گفته می شود که پایه کربنی دارند و عمدتاً از موجودات زنده یا بقایای آنها تشکیل شده اند. در زمینه ...
زیست توده یا بیوماس ( Biomass ) منبع تجدیدپذیر انرژی است که از مواد زیستی به دست می آید. این مواد شامل موجودات زنده یا بقایای آن ها مانند چوب، محصولا ...
بیوماس ( Biomass ) یا زیست توده به مواد آلی و زیستی گفته می شود که می توان آنها را به عنوان منبع انرژی تجدیدپذیر و پایدار استفاده کرد. این مواد شامل ...
تفاوت اصلی انرژی پایدار با انرژی تجدیدپذیر این است که انرژی تجدیدپذیر تنها به قابل بازتولید بودن منابع اشاره دارد، اما انرژی پایدار علاوه بر بازتولید ...
انرژی پایدار ( Sustainable Energy ) نوعی انرژی است که می تواند نیازهای نسل کنونی را بدون به خطر انداختن توانایی نسل های آینده برای تامین نیازهایشان ب ...
انرژی تجدیدپذیر یا انرژی نوشدنی ( Renewable energy ) به انرژی مفیدی گفته می شود که از منابع طبیعی تجدیدپذیر به دست می آید؛ منابعی که به طور طبیعی و د ...
انرژی زمین گرمایی به گرمای طبیعی ذخیره شده در عمق زمین گفته می شود که از ترکیب گرمای خورشیدی ذخیره شده در زمین و واکنش های رادیواکتیو مواد معدنی به و ...
انرژی بادی به انرژی حاصل از حرکت باد گفته می شود که با تبدیل انرژی جنبشی باد به انرژی مکانیکی یا الکتریکی تولید می شود. این انرژی یکی از منابع پاک و ...
انرژی بادی به انرژی حاصل از حرکت باد گفته می شود که با تبدیل انرژی جنبشی باد به انرژی مکانیکی یا الکتریکی تولید می شود. این انرژی یکی از منابع پاک و ...
Photovoltaic یا فتوفولتایک به فناوری تبدیل مستقیم نور خورشید به برق با استفاده از مواد نیمه رسانا گفته می شود. این مواد توانایی ایجاد جریان الکتریکی ...
Photovoltaic یا فتوفولتایک به فناوری تبدیل مستقیم نور خورشید به برق با استفاده از مواد نیمه رسانا گفته می شود. این مواد توانایی ایجاد جریان الکتریکی ...
انرژی خورشیدی به انرژی منتشر شده توسط خورشید گفته می شود که به شکل نور و گرما ساطع می شود. این انرژی منحصربه فردترین منبع انرژی تجدیدپذیر در جهان است ...
انرژی سبز به انرژی تولید شده از منابع طبیعی و تجدیدپذیر گفته می شود که در طول زمان می توان آنها را دوباره تامین کرد و به محیط زیست آسیب کمتری نسبت به ...
🔸 معادل فارسی: خودنگری افراطی / درگیر خود بودن / غرق در خود شدن در زبان محاوره ای: فقط به خودش فکر می کنه، زیادی درگیر خودشه، همش تو فکر خودشه، خودش ...
🔸 معادل فارسی: به موقع / مناسب زمان / در زمان درست / به هنگام در زبان محاوره ای: سر وقت بود، خیلی به موقع رسید، زمان بندیش عالی بود، درست وقتی لازم ...
🔸 معادل فارسی: آغاز کردن ساخت وساز / شروع پروژه / نوآوری بنیادین در زبان محاوره ای: کلنگ زنی کردن، شروع رسمی یه پروژه، یه حرکت نوآورانه، یه کار جدید ...
🔸 معادل فارسی: در لحظه / غرق در حال / متمرکز بر اکنون / بی توجه به گذشته و آینده در زبان محاوره ای: فقط تو لحظه ست، حواسش کاملاً به الآنِ، غرق شده ت ...
🔸 معادل فارسی: مد روز / رایج / پرطرفدار / مُد شده در زبان محاوره ای: الان مد شده، همه دارن استفاده می کنن، خیلی ترند شده، الان رو بورسه 🔸 تعریف ها: ...
🔸 معادل فارسی: تازه منتشر شده / همین الان اومده / تازه عرضه شده در زبان محاوره ای: تازه پخش شده، داغه داغه 🔸 تعریف ها: 1. ( انتشار – رسانه ای ) ...
🔸 معادل فارسی: جدید و نوظهور / تازه مد / مدرنِ عجیب / نوگرای افراطی در زبان محاوره ای: چیزای تازه مد، این اختراعات جدید، تکنولوژی های عجیب غریب، چیز ...
🔸 معادل فارسی: عالی / بی نقص / همه چیز روبه راه / بدون مشکل در زبان محاوره ای: همه چی آرومه، اوضاع توپِه، مشکلی نیست، همه چی مرتبه 🔸 تعریف ها: 1. ...
🔸 تعریف ها: 1. ( رفتار – مثبت ) : توصیف کسی که رفتاری مؤدبانه، آرام، و جذاب داره—به ویژه در برخوردهای اجتماعی مثال: He’s so suave—he knows exactly ...
🔸 معادل فارسی: شاد / خوش رو / سرحال / بانشاط در زبان محاوره ای: خیلی سرحاله، خوش اخلاقه، همیشه خنده روئه، حال وهوای مثبتی داره 🔸 تعریف ها: 1. ( ...
🔸 معادل فارسی: باحال / خوش تیپ / شیک / خفن / امروزی در زبان محاوره ای: خیلی خفنه، تیپش حرف نداره، خیلی باکلاسه، استایلش عالیه 🔸 تعریف ها: 1. ( م ...
🔸 معادل فارسی: تهدیدکننده / خطرآفرین / عامل تهدید در زبان محاوره ای: اون که تهدید می کنه، کسی که خطرناکه، عامل دردسر 🔸 تعریف ها: 1. ( شخص – منفی ...
🔸 معادل فارسی: آزاردهنده / شکنجه گر / اذیت کننده / ستمگر در زبان محاوره ای: اون که همش اذیتت می کنه، کسی که رو اعصابه، آدمی که آزار می ده 🔸 تعریف ...
🔸 معادل فارسی: سرد و گزنده / تند و تیز / سریع و چابک در زبان محاوره ای: هوا یه کم سوز داره، یارو خیلی تند می ره، اون ماشین خیلی چابکه 🔸 تعریف ها: ...
🔸 معادل فارسی: آدم بداخلاق / بدجنس / بی ملاحظه / خسیس در زبان محاوره ای: بدجنسه، نامهربونه، آدم حسابی نیست، خسیسه، اذیت کنه 🔸 تعریف ها: 1. ( کود ...
🔸 معادل فارسی: نوشتن رسمی / ثبت کتبی / مکتوب کردن / روی کاغذ آوردن در زبان محاوره ای: بنویسش، بذار رو کاغذ، رسمی ش کن، حرفتو مکتوب کن 🔸 تعریف ها: ...
🔸 معادل فارسی: خبر داغ دادن / اطلاعات اختصاصی دادن / پشت پرده رو گفتن در زبان محاوره ای: خبر داغ بده، بگو چی شده، پشت پرده رو بگو، راستشو بگو 🔸 تع ...
🔸 معادل فارسی: مرگ / پایان / سقوط / واگذاری ( حقوقی ) در زبان محاوره ای: فوت، از بین رفتن، نابودی، واگذار شدن 🔸 تعریف ها: 1. ( فردی – رسمی ) : ...
🔸 تعریف ها: 1. ( نظامی – تاریخی ) : فرمانی در ارتش های قرون وسطی برای آغاز غارت پس از پیروزی مثال: In medieval warfare, to cry havoc meant to allo ...
🔸 معادل فارسی: ویرانی / آشوب / نابسامانی / خرابی گسترده در زبان محاوره ای: اوضاع قمر در عقربه، همه چی به هم ریخته، داغون شده، قاطی پاتیه 🔸 تعریف ه ...
🔸 معادل فارسی: افتضاح / آشفته بازار / وضعیت فاجعه بار / نمایش مسخره در زبان محاوره ای: یه افتضاح کامل، همه چی قاطی پاتیه، اوضاع داغونه، یه نمایش خند ...
🔸 معادل فارسی: وسط پریدن / حرف کسی رو قطع کردن / دخالت بی جا / فضولی کردن در زبان محاوره ای: پرید وسط حرف، خودشو قاطی کرد، بی دعوت نظر داد، فضولی کر ...
🔸 معادل فارسی: مداخله کردن / وارد عمل شدن / پا پیش گذاشتن / دخالت کردن در زبان محاوره ای: وسط اومدن، پا جلو گذاشتن، وارد شدن برای کمک یا حل مشکل 🔸 ...
🔸 تعریف ها: 1. ( خانوادگی – حمایتی ) : گردهمایی ای که در آن اعضای خانواده یا دوستان نزدیک با فردی که رفتار آسیب زا یا مشکل ساز داره، با صداقت و دل ...