go easy

جمله های نمونه

1. Go easy on/with the cream - I haven't had any yet.
[ترجمه مریم حسینی] توی خوردن خامه زیاده روی نکن، من هنوز نخوردم.
|
[ترجمه مریم حسینی] همه ی خامه ها رو تموم نکن، من هنوز نخوردم.
|
[ترجمه گوگل]با خامه راحت برو / با کرم - من هنوز هیچی نخوردم
[ترجمه ترگمان]با خامه خیلی راحت شروع کن - هنوز هیچی نخوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hi,July, please go easy on me!
[ترجمه گوگل]سلام، جولای، لطفا با من راحت باشید!
[ترجمه ترگمان]! سلام، \"جولای\"، لطفا به من سخت نگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Go easy on the milk; we all want some.
[ترجمه گوگل]به راحتی از شیر استفاده کنید همه ما مقداری می خواهیم
[ترجمه ترگمان]زود باش شیر را بخور، ما همه دلمان می خواهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "Go easy on him," Sam repeated, opening the door.
[ترجمه گوگل]سام در حالی که در را باز کرد تکرار کرد: "به او راحت برو "
[ترجمه ترگمان]سم در را باز کرد و تکرار کرد: بهش سخت نگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Go easy on salty foods such as bacon.
[ترجمه Samar] در خوردن غذاهای شور مثل بیکن زیاده روی نکن
|
[ترجمه گوگل]به راحتی از غذاهای شور مانند بیکن استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]غذاهای salty مثل چربی خوک را آسان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Go easy on the milk—that's all we've got till Monday.
[ترجمه گوگل]با خیال راحت از شیر استفاده کنید - این تمام چیزی است که تا دوشنبه داریم
[ترجمه ترگمان]با شیر راحت برو - این تمام چیزی است که تا دوشنبه داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Go easy on her-she's having a really hard time at the moment.
[ترجمه گوگل]راحت باش - او در حال حاضر زمان بسیار سختی دارد
[ترجمه ترگمان]به او سخت نگیر او در حال حاضر خیلی اوقات سختی را می گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Go easy on the new students.
[ترجمه گوگل]با دانشجویان جدید راحت باشید
[ترجمه ترگمان]با دانش آموزان جدید راحت باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Go easy on Peter for a while - he's having a hard time at school.
[ترجمه گوگل]برای مدتی با پیتر راحت باشید - او در مدرسه روزهای سختی را می گذراند
[ترجمه ترگمان]برای مدتی به پیتر سخت نگیرید - او در مدرسه اوقات سختی را می گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You should go easy, you're getting tired.
[ترجمه گوگل]باید راحت بروی، داری خسته می شوی
[ترجمه ترگمان]تو باید به راحتی بری، خسته میشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. please go easy on me.
[ترجمه گوگل]لطفا راحت برو
[ترجمه ترگمان]لطفا به من سخت نگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We can go easy on him with the questions, but I want Nate to be impressed.
[ترجمه گوگل]ما می‌توانیم با سؤالات او را راحت کنیم، اما من می‌خواهم ناتی تحت تأثیر قرار بگیرد
[ترجمه ترگمان]ما می تونیم با این مسائل براش راحت باشیم، اما من می خوام \"نیت\" تحت تاثیر قرار بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And go easy on the sugar, salt and alcohol.
[ترجمه گوگل]و شکر، نمک و الکل را راحت کنید
[ترجمه ترگمان]و در زمینه شکر، نمک و الکل راحت باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Go easy on the mayo!
[ترجمه گوگل]با مایونز راحت برو!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Go easy on the alcohol.
[ترجمه گوگل]الکل را راحت کن
[ترجمه ترگمان] با الکل آروم باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• deal lightly with, act with moderation

پیشنهاد کاربران

همشو نخور
همه رو تموم نکن
همشو استفاده نکن to not use too much of something
احتیاط کن to act or handle with caution
زیاده روی نکن
محتاط باش
سخت نگیر take it easy
بهش سخت نگیر to treat someone in a way that is not harsh
To treat someone gently
آروم باش

بپرس