پیشنهاد‌های حسین کتابدار (١٥,٩٥٧)

بازدید
٥,٢٣٣
تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

This term is commonly used in military or institutional settings to refer to a large dining facility where meals are served to a large number of peop ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

This phrase is used to describe a sudden and intense desire or craving for snacks or small food items. میل یا ولع ناگهانی و شدید برای تنقلات یا موا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

This phrase is often used to describe the act of eating to refuel or gain energy. It can refer to having a full meal or simply grabbing a quick snack ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “I’m going to fill up on this buffet of delicious food. ” “I haven’t eaten all day. I need to fill up on some good food. ” “Time to fill up on ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

This slang term is used to refer to a meal or food. It can be used in a general or playful manner. اصطلاح عامیانه، اسم یک وعده غذایی یا غذا می تو ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

This term is a casual way of referring to food or a meal. It is often used in a laid - back or informal context. غذا یا یک وعده غذایی اغلب در یک زم ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Goofies or goofy teeth is a slang term used to describe misaligned or crooked teeth. It is often used in a lighthearted or teasing manner. Goofies ی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Gnashers is a slang term used to refer to teeth. It can be used in a playful or casual context. اصطلاح عامیانه اشاره به دندان. می توان از آن در ی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

This term refers to teeth that resemble the small, square shape of Chiclets gum. It is often used to describe straight, evenly spaced teeth. دندان ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

This term means to break down or separate something into its individual parts for closer examination or analysis. تجزیه یا جدا کردن چیزی به بخش های ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “We need to look into the case further to find additional evidence. ” “I’ll look into the issue and get back to you with a solution. ” “I want ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

This slang phrase means to carry out mathematical calculations or analysis on a set of numbers or data. عبارت عامیانه انجام دادن محاسبات یا تجزیه ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

محاسبه یا تجزیه و تحلیل کردن داده های عددی، اغلب به شیوه ای کامل و دقیق. این امر مستلزم انجام محاسبات ریاضی یا تجزیه و تحلیل آماری است. مثال؛ “I n ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٢

مثال؛ “I need to figure out who committed the crime. ” “I need to figure out the solution. ” “I need to figure out how all the pieces fit together. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

This phrase means to review or examine something carefully. It can refer to going through information or details again to ensure understanding or to ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

فعل کاوش عمیق کردن در یک موضوع یا مطلب به منظور جمع آوری اطلاعات یا کشف جزئیات. اغلب برای توصیف یک معاینه یا بررسی کامل استفاده می شود. مثال؛ “I pla ...

پیشنهاد
٠

To carefully and meticulously examine something, leaving no detail unnoticed or unexamined. بررسی کردن دقیق و موشکافانه چیزی مثال؛ For example, a d ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ For example, a film critic might pick apart a movie’s plot holes or inconsistencies. A professor might pick apart a student’s argument to help ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال؛ “I’m going to dig into this story and uncover the truth. ” A researcher might dig into a topic to gather evidence for their study. In a conver ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چیزی که بسیار چالش برانگیز یا دشوار برای مدیریت است و اغلب به صورت اغراق آمیز استفاده می شود دندان شکن مترادف؛ Extremely hard, tough مثال؛ Iran claim ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

استراحت کردن، آرام گرفتن، یا یک استراحت کوتاه در بین کار، اغلب پس از فعالیت فیزیکی یا یک روز طولانی. مترادف: Work, exert oneself, remain active مثال ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح عامیانه توصیف یک کارمند جوان، معمولاً تازه کار، که وظیفه اصلی اش انجام کارهای کوچکی مانند آوردن قهوه برای مدیران است. کسی که در نقش زیرمجموع ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

A sarcastic or humorous way to say that something will never happen or be done. روشی طنزآمیز یا نیش دار برای گفتن اینکه چیزی هرگز اتفاق نخواهد افتا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

/mʊk/ اصطلاح عامیانه توصیف فردی احمق، بی کفایت یا پست و حقیر کسی که به دلیل کمبود هوش یا احترام به خود، به راحتی توسط دیگران مورد استفاده یا کنتر ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

متقاعد کردن یا مجبور کردن کسی به انجام کاری که از آن راضی نیست استفاده از فشار یا نفوذ برای وادار کردن کسی به موافقت با چیزی این اصطلاح اغلب در مکا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

داشتن همه چیزهایی که فرد آرزو دارد یا نیاز دارد، از جمله موفقیت، ثروت، خوشبختی، یا تعادل در جنبه های مختلف زندگی. اغلب حس بلند پروازی و تعادل را منت ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"در فصل جفت گیری" /دوره فعالیت جنسی و رفتار جفت گیری در برخی پستانداران، به ویژه گوزن ها، که در این دوره نرها بسیار فعال و تهاجمی می شوند. دوره ای ا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

This slang phrase means to keep something hidden or confidential. It suggests the need for secrecy and discretion, often to prevent information from ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

This phrase means to keep something secret or to not disclose it to others. It emphasizes the need for silence and discretion in order to prevent inf ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

This expression means to prioritize something less important or to temporarily set a task or project aside. It suggests that the action or decision i ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

"در پس زمینه ماندن" / ناآشکار یا در مرکز توجه نبودن نگرفتن نقش برجسته یا جلب نکردن توجه به خود انتخاب فرد برای نادیده ماندن یا فعالانه شرکت نکردن در ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

To “keep it mellow” means to stay calm and relaxed. It is often used when someone wants to maintain a peaceful or low - stress environment. آرام و ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ For instance, if someone is trying to avoid being noticed in a social setting, they might say, “I’m just trying to keep a low profile. ” In a c ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

"سوار موج شدن"/ استفاده کردن از روند یا حرکت فعلی برای دستیابی به موفقیت همراهی کردن با روندها یا فرصت های موجود و بهره برداری از آن ها مترادف؛ Go w ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

"بی خیال شدن" / نادیده گرفتن یا چشم پوشی کردن از یک مشکل یا مسئله و اجازه دادن به آن که بدون پرداختن به آن ادامه یابد. انتخاب عدم اقدام یا مداخله د ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عقب نشینی کردن و اجازه دادن به شخص دیگری که کنترل کار را در دست بگیرد یا مسیر را رهبری کند. می توان آن را در زمینه های مختلف، تحت اللفظی و مجازی استف ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

استراحت کردن، آرامش یافتن یا کاهش دادن سرعت فعالیت ها برای جلوگیری از فرسودگی یا لذت بردن از لحظه است. معمولاً برای پیشنهاد به کسی استفاده می شود که ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “I need some time alone to decompress after a busy day. ” In a conversation about self - care, someone might say, “Taking a long walk in nature ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “I need a few minutes to cool off after that argument. ” In a discussion about managing emotions, someone might say, “Taking a walk outside can ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"گذاشتن چیزها به حال خود" به معنای اجازه دادن به یک وضعیت برای پیشرفت یا بدتر شدن بدون اقدام برای کنترل یا تأثیرگذاری بر آن است. این نشان دهنده یک ن ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “Don’t worry about the small details. Just hang loose and enjoy the moment. ” In a conversation about dealing with stress, someone might say, “ ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حس امنیت کاذب یا خودرضایتی بدون انتقاد که اغلب منجر به غفلت یا عدم پیشرفت می شود. معمولاً برای توصیف کسی استفاده می شود که بیش از حد خودراضی یا بی ت ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

پیش گویی کردن/استنتاج یا نتیجه گیری چیزی از قبل یا پیشاپیش بر اساس دانش یا اطلاعات قبلی انجام فرضیات یا نتیجه گیری ها قبل از مواجهه یا تجربه کردن چی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال؛ “He was labeled a bigot for his hateful comments about immigrants. ” A person might say, “It’s important to challenge and confront bigots to pr ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

To profile someone means to make assumptions or judgments about them based on certain characteristics, such as their race, gender, or appearance. It ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

"پروفایل کردن" به معنای توصیف، تحلیل یا دسته بندی یک فرد بر اساس ویژگی ها یا رفتارهای خاص است. ایجاد یک شرح یا درک دقیق از فرد که اغلب برای پیش بین ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"در آن مقطع" / در آن لحظه خاص در زمان یا در آن لحظه خاص در توالی رویدادها. یک نقطه بحرانی یا نقطه عطف در توالی رویدادها یا فرآیند تصمیم گیری مترادف؛ ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

"در این فاصله" / در دوره زمانی بین دو رویداد معمولاً برای اشاره به یک دوره موقت که در آن برنامه ها یا ترتیبات جایگزین وجود دارد، استفاده می شود. متر ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

مثال؛ “After the incident, she decided to be more cautious from then on. ” A person might say, “I used to eat junk food every day, but from then on, ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

4T This is an abbreviation for “for tomorrow” and is often used to refer to something that will happen or be dealt with in the future. این مخفف "برا ...