پیشنهادهای حسین کتابدار (١٥,٩٦٨)
مثال؛ “I’ll be right back, I need to use the pot. ” In a casual conversation, a person might ask, “Do you know where the pot is in this place?” When ...
اصطلاح عامیانه برای توالت، که بیشتر در آمریکای شمالی استفاده می شود. اصطلاح "Johnnie" به عنوان عامیانه برای توالت، مثالی از چگونگی تحول زبان با توجه ...
اتاق یا بخشی با توالت و دستشویی؛ اغلب به حمام اشاره دارد. در اصطلاحات هوانوردی حمام های هواپیما کلمه "lavatory" از کلمه لاتین "lavatorium" به معنا ...
توالت خارج از ساختمان یا مستراح مترادف؛Outhouse مثال؛ The old cabin had a privy in the backyard. They built a small privy behind the farmhouse.
یک توالت قابل حمل که اغلب در زمینه های پزشکی استفاده می شود. The patient used a commode chair during recovery.
با سلام و سپاس. لطفا، اگر حمل بر بی ادبی من نشود، دوستان بفرمایند این معانی را به چه استناد و منبع انگلیسی ذکر کردید. سپاسگزارم.
مترادف: Personal, individual, unique متضاد: Common, shared, general مثال؛ "She finally has her very own car. " "Welcome to your very own home!" "Ev ...
کسی که در معرض زبان زشت، محتوای صریح یا موضوعات نامناسب قرار نگرفته است. نشان دهنده معصومیت یا ساده لوحی در زمینه مواجهه با محتوای بالغ یا صریح است. ...
While not exclusively related to virginity, this term can be used to describe someone who is inexperienced or new to a particular activity or environ ...
This term refers to someone who has not yet engaged in sexual activity or has limited experience in romantic relationships. It can also be used more ...
This slang term describes someone who has not engaged in sexual activity or has remained sexually inexperienced. It emphasizes the idea of being clea ...
This word refers to someone who has not engaged in sexual activity or has maintained their virginity. It conveys the idea of being pure and without a ...
This term refers to someone who has not engaged in sexual activity or has remained sexually inexperienced. It emphasizes the idea of being untouched ...
This term suggests that someone lacks knowledge or experience in sexual activities. It implies a lack of familiarity or understanding in the realm of ...
This term describes someone who is inexperienced or lacking practice in sexual activities. It implies that the person is “unseasoned” or new to the r ...
This term suggests that someone has not yet had sexual experiences or relationships. It implies that the person is “unbroken” in terms of their sexua ...
This term is often used to describe someone who has not yet engaged in sexual activities. It implies that the person is “pure” or untouched in terms ...
In slang for virgin, “Virgo” is a term used to refer to someone who has not yet had sexual intercourse. . زبان عامیانه باکره/ کسی که هنوز رابطه جنس ...
This phrase refers to engaging in sexual intercourse with the intention of procreating or having children. برقراری رابطه جنسی به قصد تولید مثل یا ب ...
Do it This phrase is a euphemism for having sex. It is a casual and colloquial way to refer to the act of sexual intercourse. داشتن رابطه جنسی. این ...
تجربه کردن خوشبختی یا موفقیت، اغلب به طور غیر منتظره است. همچنین می تواند به معنای داشتن یک برخورد عاشقانه یا جنسی موفق باشد. مثال؛ "He managed to g ...
I Don't Give A Fing Minute مخفف عبارت "حتی یک دقیقه هم برام مهم نیست" است. این عبارت برای بیان بی علاقگی یا عدم تمایل شدید به اختصاص دادن هر گونه وق ...
I Don't Want To مخفف عبارت "نمی خواهم" است. این عبارت اغلب در ارتباطات غیررسمی برای بیان عدم تمایل یا رد انجام چیزی استفاده می شود. نشان دهنده بی می ...
I Don't Want To Know. مخفف عبارت "نمی خواهم بدانم" است. این عبارت اغلب در ارتباطات غیررسمی برای بیان عدم تمایل به دانستن اطلاعات یا جزئیات خاصی است ...
IDW ( I Don't Want ) "IDW" مخفف "I Don't Want" ( نمی خواهم ) است که اغلب در ارتباطات غیررسمی برای بیان عدم علاقه یا عدم تمایل به مشارکت در چیزی استف ...
سیستم درمان جامع اعتیاد ( IDTS ) : رویکردی جامع برای مدیریت و درمان افراد با اختلالات مصرف مواد مخدر، که ترکیبی از مداخلات پزشکی، روان شناختی، و اجتم ...
IDTS در حوزه اعتیاد نیز معنا دارد و به عنوان مخفف "Integrated Drug Treatment System" استفاده می شود. این سیستم برای مدیریت و بهبود درمان افرادی که با ...
*** کسی که چیزی را علامت گذاری یا برچسب گذاری می کند، اغلب به فردی اطلاق می شود که با اسپری رنگ بر روی ساختمان ها، دیوارها یا سطوح دیگر دیوارنگاری/gr ...
اصطلاح عامیانه *** هدر دادن وقت یا مشغول شدن به فعالیت های بی هدف یا غیرمولد *** جدی نگرفتن امور یا اجتناب از وظایف مهم با مشغول شدن به فعالیت های جز ...
*** مواجه شدن یا پذیرفتن یک وضعیت ناخوشایند، واقعیت یا حقیقت به صورت مستقیم *** این عبارت اغلب برای تشویق کسی به مواجه شدن با یک وضعیت دشوار یا چالش ...
*** کشتن حیوانات برای غذا؛ همچنین می تواند به معنای قتل عام تعداد زیادی از مردم به صورت خشونت آمیز باشد. *** این اصطلاح اغلب در زمینه های واقعی و اس ...
*** حصار بزرگ برای نگهداری پرندگان که به آنها فضای پرواز و زندگی در یک محیط طبیعی تر را فراهم می کند. *** اغلب در باغ وحش ها، باغ های گیاه شناسی و پ ...
*** در اساطیر یونان، آمبروزیا اغلب به عنوان غذای خدایان به تصویر کشیده می شود که به آن ها جاودانگی و قدرت های الهی می بخشد. این نماد چیزی کامل و فراب ...
*** پولی است که بدهکار هستید و باید قبلاً پرداخت می شد؛ نشان دهنده بدهی های معوق یا تعهدات است *** این اصطلاح اغلب در زمینه های مالی و حقوقی برای توص ...
*** باغ گیاه شناسی که به کاشت درختان برای حفاظت، پژوهش و اهداف آموزشی اختصاص *** اغلب بخشی از باغ های گیاه شناسی بزرگتر هستند و به عنوان منابع مهمی ب ...
اس سیتالوپرام نوعی داروی ضد افسردگی است که به عنوان یک مهارکننده باز جذب انتخابی سروتونین ( SSRI ) شناخته می شود و معمولاً برای درمان اختلال افسردگی ...
انجام دادن کارها به ترتیب نادرست یا برعکس کردن ترتیب صحیح وقایع. این عبارت اغلب برای توصیه به کسی استفاده می شود که لازم است رویکرد خود را بازبینی و ...
** این عبارت اغلب برای توصیف اختلافاتی که منجر به قطع روابط می شود یا توصیف چیزی که به طور فیزیکی از یک ظرف بیرون می افتد، استفاده می شود. نشان دهند ...
/ˈvaɪbi/ ** داشتن یک جو یا حال و هوای متمایز، که اغلب به یک فضای مثبت، انرژی بخش یا جذاب اشاره دارد ** این اصطلاح اغلب در مکالمات غیررسمی برای توصیف ...
حیله یا هوش فریبکارانه که برای رسیدن به اهداف خود استفاده می شود. این اصطلاح اغلب برای توصیف کسی استفاده می شود که اهداف خود را از طریق روش های هوشم ...
/daɪˈ�ɡənəli/ زاویه دار از محور عمودی یا افقی، که معمولاً شامل یک جهت مایل که دو گوشه غیرهم جوار یک شکل را به هم متصل می کند. این اصطلاح معمولاً در ...
** بازگرداندن چیزی به وضعیت اصلی آن یا جبران خسارت یا ضرر ** این اصطلاح اغلب در زمینه های قانونی و اخلاقی برای توصیف عمل جبران خسارت یا ضرر استفاده ...
** تجزیه شدن به قطعات کوچک یا اجزا، معمولاً به دلیل تجزیه، ضربه یا یک فرایند شیمیایی. ** فرایند فروپاشی، از دست دادن یکپارچگی یا پایان یافتن ** این ...
** چیزی پیچیده یا مفصل، اغلب برای توصیف داستان ها یا وضعیت هایی با تغییرات غیرمنتظره زیاد استفاده می شود. ** این اصطلاح اغلب برای توصیف مسیرها یا جا ...
** "ساده نباش"/ عبارتی برای گفتن به کسی که ساده لوح، ساده دل یا به راحتی فریب خور نباشد. ** محتاط تر بودن، شکاک تر بودن یا آگاه بودن از احتمال فریب ...
** فردی در وضعیت بسیار ناخوشایند یا بدبخت؛ همچنین می تواند به کسی اشاره کند که نفرت انگیز یا قابل تحقیر است. ** این اصطلاح اغلب برای توصیف کسی در وض ...
مکانی که فرد در آنجا احساس راحتی و آرامش می کند، درست مانند خانه خود خانه دوم یا مکانی که در آن فرد احساس راحتی و آشنایی می کند مترادف: Second home, ...
** یک نهر خشک، بستر رودخانه یا دره که به طور موقت پس از باران سنگین پر از آب می شود. ** نشان دهنده یک وضعیت گذرا یا موقت است. ** این اصطلاح اغلب در ...
** یک ترکیب آوازی با همراهی سازها است که معمولاً در چند بخش اجرا می شود و اغلب شامل یک گروه کر است. ** نشان دهنده ترکیب ساختاری و هماهنگ از عناصر مخ ...
** یک حرف یا سوت بلند، جنسی یا تحقیرآمیز که معمولاً برای کسی، به ویژه یک زن، در مکان عمومی ابراز می شود ** این اصطلاح اغلب در بحث های مربوط به آزار خ ...