پیشنهادهای حسین کتابدار (٢٥,٣٦٢)
اسمورگِسبورد ________________________________________ 🔸 معادل فارسی: - سفره ی متنوع / میز غذاهای گوناگون - در معنای استعاری: مجموعه ی گسترده و ...
اصطلاح Gun Nut به طور تحقیرآمیز به شخصی گفته می شود که بیش از حد و گاهی وسواسی به اسلحه و فرهنگ اسلحه علاقه مند است. این عبارت معمولاً برای توصیف افر ...
اصطلاح Bible Thumper به صورت تحقیرآمیز برای توصیف فردی به کار می رود که بیش از حد متعصب و پرشور در ایمان مسیحی خود بوده و به طور مکرر و اصرارآمیز به ...
عبارت Trumplican ترکیبی از Trump و Republican است و به صورت تحقیرآمیز برای اشاره به جمهوری خواهان آمریکایی به کار می رود که به شدت از دونالد ترامپ حم ...
راینو ________________________________________ 🔸 معادل فارسی: جمهوری خواهِ قلابی / جمهوری خواهِ ظاهری در زبان محاوره ای: �جمهوری خواهِ دروغین� ...
بیسات ________________________________________ 🔸 معادل فارسی: - شیفته کردن / مدهوش ساختن / عقل را ربودن - در زبان محاوره ای: دیوانه ی کسی شدن، ...
🔸 معادل فارسی: - مصمم شدن / عزم خود را جزم کردن - روی چیزی ایستادن / مخالفت سرسختانه نشان دادن - چهره را به سمت چیزی گرفتن ( در معنای ادبی ) ...
🔸 تعریف ها: 1. ** ( بازی های کارتی – ریشه ) :** وقتی بازیکن بیش از حد به کارت هایش اعتماد کند و با بازی اشتباه موقعیتش را خراب کند. مثال: He over ...
🔸 معادل فارسی: - چیز خیلی باحال - کار خیلی خوب - محصول درجه یک - در محاوره: فلان چیز ترکونده، خیلی خفنه ____________________________________ ...
🔸 معادل فارسی: هنوز نتیجه ای نگرفتم / باز هم فایده نداشت / دوباره به جایی نرسیدم ________________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ** ( ...
اصطلاح a blessing in disguise به فارسی یعنی خیر در باطن شر که به موقعیتی اشاره دارد که ابتدا منفی یا ناخوشایند به نظر می رسد ولی در نهایت نتیجه ای مث ...
حالت بحرانی و بالقوه کشنده ای است که وقتی الکل به حدی زیاد در خون برسد که عملکرد اندام های حیاتی به خطر بیفتد، اتفاق می افتد و نیاز به کمک اورژانسی د ...
اصطلاح "Binge Intoxication" به معنی تغلیظ مصرف الکل یا مواد مخدر در بازه کوتاه است. ### تعریف Binge Intoxication - Binge Intoxication به وضعیتی گف ...
Anhedonia به معنای ناتوانی در تجربه لذت و شادی است و یکی از علائم مهم در بسیاری از اختلالات روانی از جمله افسردگی و اعتیاد محسوب می شود. ### تعریف ...
پدیده Withdrawal Negative Affect به معنای بروز علائم روانی منفی و حالت های هیجانی ناخوشایند در دوره ترک یا محرومیت از مواد اعتیادآور است. ### تعریف ...
Anticipation در حوزه اعتیاد به معنای انتظار و اشتیاق شدید برای مصرف مجدد ماده است. این حالت از نظر روانی و هیجانی، زمانی اتفاق می افتد که فرد به شدت ...
Preoccupation در زمینه اعتیاد به معنای دل مشغولی شدید و مداوم به مصرف ماده مخدر یا رفتار اعتیادآور است. این حالت زمانی رخ می دهد که فرد به صورت وسواس ...
🔸 معادل فارسی: با مخالفت مواجه شدن / به مقاومت برخوردن / روبه رو شدن با مخالفت یا مانع ________________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ...
چرخه اعتیاد یک فرایند سه مرحله ای است که ویژگی های رفتاری و نوروبیولوژیکی فرد مصرف کننده مواد را توصیف می کند و شامل این مراحل است: ### 1. مرحله مصر ...
اندویورولوژی/ Endourology شاخه ای تخصصی از رشته اورولوژی است که با استفاده از روش های کم تهاجمی ( آندوسکوپی و جراحی های بسته ) به درمان بیماری های دس ...
اندویورولوژی/ Endourology شاخه ای تخصصی از رشته اورولوژی است که با استفاده از روش های کم تهاجمی ( آندوسکوپی و جراحی های بسته ) به درمان بیماری های دس ...
سندروم محرومیت طول کشیده یا اختلالات پس از ترک اعتیاد ( Protracted Withdrawal Syndrome یا Post - Acute Withdrawal Syndrome - PAWS ) مجموعه ای از علائ ...
در حوزه اعتیاد، مدل KAP به معنای Knowledge, Attitude, and Practice یا دانش، نگرش و رفتار است که یک چارچوب مفهومی برای ارزیابی دانش افراد، نگرش ها و ر ...
🔸 معادل فارسی: شراب ارزان و بی کیفیت / شراب دم دستی _______________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ** ( شراب شناسی – عامیانه ) :** اصط ...
🔸 معادل فارسی: خود را به روز کردن با خبرها / خبرها را دنبال کردن / اخبار عقب مانده را جبران کردن ________________________________________ 🔸 تعر ...
🔸 معادل فارسی: گرد و غبار آلوده به مواد شیمیایی / غبار شیمیایی / گرد و خاک سمی ________________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ** ( زیس ...
در پاسخ به خانم انتظاری گرامی - در انگلیسی، jogging هم به عنوان اسم ( فعالیت ورزشی ) و هم به عنوان فعل ( شکل استمراری ) استفاده می شود. - در فارس ...
مخفف Young Men’s Christian Association؛ یک سازمان غیرانتفاعی جهانی که در سال ۱۸۴۴ در لندن تأسیس شد و هدفش ارتقای سلامت جسمی، معنوی و اجتماعی جوانان ب ...
Risperdal نام تجاری داروی ریسپریدون ( Risperidone ) است؛ یک داروی ضدروان پریشی غیرتیپیک که برای درمان اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، و تحریک پذیری مرتبط ...
________________________________________ SAC 🔸 معادل فارسی: بسته به زمینه: - Strategic Air Command ( فرماندهی هوایی راهبردی – نظامی ) - Specia ...
🔸 معادل فارسی: بسته به زمینه: - Dairy Queen ( رستوران زنجیره ای ) - Disqualified ( محروم شده/ردصلاحیت شده ) - Drama Queen ( آدم لوس و نمایشی ...
🔸 معادل فارسی: مدرک قطعی / سند غیرقابل انکار / شاهد محکم ________________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ** ( جنایی – حقوقی ) :** مدرک ...
🔸 معادل فارسی: فراری بودن / ناپدید شدن / در دسترس نبودن / در حال حرکت بی ثبات ________________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ** ( غی ...
🔸 معادل فارسی: عملیات / بخش عملیات / مخفف سازمانی یا فنی ( بسته به زمینه ) در زبان محاوره ای: �عملیات�، �بخش اپس�، �سیستم OPS� ________________ ...
Covenant House یک سازمان غیرانتفاعی بزرگ در قاره ی آمریکا است که از سال ۱۹۷۱ برای حمایت از جوانان بی خانمان و قربانیان قاچاق انسان فعالیت می کند. مقر ...
مخفف عبارت **High Intensity Drug Trafficking Area** است. هایدتا ________________________________________ 🔸 معادل فارسی: منطقه ی با شدت بالای قاچ ...
🔸 معادل فارسی: کندو / اجتماع / مرکز فعالیت / گروه متحد در زبان محاوره ای: جمع متحد، مرکز شلوغی، گروه هم هدف _____________________________________ ...
🔸 معادل فارسی: انجمن خواهرانه / انجمن دانشجویی زنانه / گروه همبستگی زنان ________________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ** ( دانشگاهی ...
🔸 معادل فارسی: برادری / انجمن برادری / گروه هم پیمان / اتحادیه دوستانه ________________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ** ( اجتماعی – ع ...
🔸 معادل فارسی: اسم: پیوند / رابطه / عهد / ضمانت / اوراق قرضه فعل: پیوند دادن / متحد کردن / متعهد کردن در زبان محاوره ای: رابطه داشتن، به هم وصل ...
🔸 معادل فارسی: اسم: صدای پُف مانند / صدای بخار یا دم / فرد بی اهمیت ( قدیمی، تحقیرآمیز ) فعل: صدای پُف کردن / حرکت کردن با صدای بخار / خوشحال شدن ...
🔸 معادل فارسی: ساییدن / تمیز کردن شدید / جست وجو کردن همه جا / شستن با شدت ________________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ** ( تمیزکار ...
🔸 معادل فارسی: عیناً / مو به مو / دقیقاً طبق دستور / بدون کم وکاست ________________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ** ( رسمی – دستورالع ...
🔸 معادل فارسی: از خودراضی / تازه به دوران رسیده / کسی که ناگهان به مقام یا موقعیتی رسیده و رفتار متکبرانه دارد در زبان محاوره ای: �تازه به دوران ...
🔸 معادل فارسی: به شدت سرزنش شدن / دعوا شدن / حسابی گوشمالی گرفتن / سخت تنبیه شدن ________________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ** ( م ...
________________________________________ 🔹 واژه/اصطلاح: **Cry uncle** ( عبارت – محاوره ای، طنزآمیز، آمریکایی ) 🔸 تلفظ و تلفظ فارسی: /kraɪ ˈʌŋ. ...
🔸 معادل فارسی: یورش بردن به یک مکان / حمله پلیس به پاتوق / ریختن سر یک محل ________________________________________ 🔸 تعریف ها: 1. ** ( پلیسی – ...
🔸 تعریف ها: 1. ( انگیزشی – عملی ) : به معنای استفاده کردن از فرصت در همان لحظه ای که شرایط مساعد است. مثال: You should strike while the iron is ho ...
کنایه از عدم صلاحیت فرد مسئول، آدمی خبیث، خسیس، فردی که به هبچ صراطی مستقیم نیست، رفاه و آسایش را برای کسی روا ندارد، به بد دیگران راضی می باشد، لجوج ...
🔸 معادل فارسی: کارشناس حقوق زمین و منابع معدنی / کارشناس قراردادهای نفت و گاز در زبان محاوره ای: کارشناس زمین، نماینده ی شرکت نفت برای قرارداد زم ...