پیشنهاد‌های حسین کتابدار (٢٠,٨١٤)

بازدید
١١,٢٤٧
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## **۱. آرام و راحت کردن کسی** این اصطلاح اغلب به معنای کمک کردن به فردی است که عصبی، مضطرب یا خجالت زده است تا آرام و راحت شود. **مثال:** - *Sh ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی را درست شناختن/ درک دقیق شخصیت، نیت ها یا رفتارهای فرد است. این عبارت نشان دهنده ی داشتن شناخت واضح از کسی یا پیش بینی رفتارهای او است. مترادف؛ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

/ʃtɪk/ تلفظ آن شتیک است. کلمه **"schtick"** ( همچنین به صورت **"shtick"** یا **"schtik"** نوشته می شود ) یک اصطلاح عامیانه و غیررسمی در زبان انگلیسی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"as good as"** در زبان انگلیسی یک اصطلاح رایج است و معمولاً به دو صورت زیر استفاده می شود: - - - ## **۱. مقایسه ( به خوبی ) ** برای مقای ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**"Mention - itis"** یک اصطلاح غیررسمی و طنزآمیز در زبان انگلیسی است که معمولاً برای اشاره به **تمایل افراطی یا وسواس گونه به ذکر کردن نام خود یا دیگ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه **"œuvre"** ( تلفظ: /ˈəːvrə/ یا /ˈɜːvrə/ ) یک واژه فرانسوی است که در انگلیسی و گاهی در زبان های دیگر ( از جمله فارسی ) برای اشاره به **کل آثار ه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه **"debased"** به فارسی به معنای **کم ارزش شده، تنزل یافته، تحقیرشده یا ناخالص شده** است. این واژه معمولاً برای توصیف چیزی یا کسی به کار می رود ک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه **"fucked - upness"** یک اصطلاح بسیار غیررسمی، عامیانه و حتی توهین آمیز در انگلیسی است که از ترکیب صفت **"fucked - up"** ( به معنای به هم ریخته، ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"click right off the bat"** یک اصطلاح غیررسمی و محاوره ای در زبان انگلیسی است که به معنای **در همان لحظه اول ارتباط برقرار کردن** یا **سریعاً ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه **necrophile** ( تلفظ: نِکروفایل یا نِکروفیلی ) در انگلیسی به فردی گفته می شود که به جسد انسان ها یا مردگان تمایل جنسی دارد. این اصطلاح از دو بخ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"flip one's shit"** یک اصطلاح خیلی غیررسمی و محاوره ای در زبان انگلیسی است که به معنای **به شدت عصبانی یا ناراحت شدن**، **کنترل خود را از دست ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## **معانی اصلی CHP** - **Combined Heat and Power ( تولید همزمان برق و گرما ) :** - به سیستم هایی گفته می شود که همزمان هم برق و هم گرما تولید می ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"have a brush with"** یک اصطلاح انگلیسی است که به معنای **تجربه کردن یک اتفاق یا مواجهه با چیزی ( معمولاً خطرناک، ناخوشایند یا هیجان انگیز ) ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. برانگیختن جنسی یا جذب کردن وقتی می گوییم چیزی یا کسی "turns someone on"، یعنی باعث می شود آن فرد از نظر جنسی تحریک شود یا جذب شود. مثال: She re ...

پیشنهاد
٠

مترادف؛ overwhelmed, buried in work, swamped, drowning in, stuck in مثال؛ She is up to her neck in deadlines at work. He found himself up to his ne ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 1. **معنای مربوط به سریع صعود کردن در سازمان ها ( رایج در محیط کاری و مدیریتی ) ** - **تعریف:** �Blue flamer� به فردی گفته می شود که به سرعت و ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**"Jive talk"** یک اصطلاح انگلیسی است که به نوعی زبان یا صحبت خاص اشاره دارد که معمولاً شامل اصطلاحات عامیانه، زبان غیررسمی، یا حتی حرف های بی معنی، ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "backroom boy" به صورت عامیانه به فردی اشاره دارد که در پشت صحنه و به شکل غیررسمی و پنهانی نقش مهمی ایفا می کند، معمولاً بدون اینکه دیده شود ی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"bliss out"** یک اصطلاح غیررسمی و محاوره ای در انگلیسی است که معنای آن **در حالت خوشی و آرامش کامل قرار گرفتن** یا **لذت بردن از چیزی به حد ا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"Fill the shoes of"** یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی است که به معنای **جایگزین شدن برای کسی در نقش یا موقعیت او** است، به ویژه زمانی که آن شخ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"Buzz in"** در زبان انگلیسی چند کاربرد مختلف دارد که بسته به زمینه می تواند متفاوت باشد: - - - ## **1. در مسابقات و برنامه های تلویزیونی* ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"Reach out to"** یک اصطلاح پرکاربرد در انگلیسی است که به معنای **تماس گرفتن با کسی**، **ارتباط برقرار کردن** یا **درخواست کمک یا حمایت از کسی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"Buzz up"** در زبان انگلیسی معانی مختلفی می تواند داشته باشد که بستگی به زمینه استفاده دارد. در ادامه، مهم ترین کاربردهای آن را بررسی می کنیم ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"Slide into DMs"** یک اصطلاح محاوره ای و رایج در شبکه های اجتماعی است که به معنی ارسال پیام خصوصی ( Direct Message یا DM ) به کسی، معمولاً با ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Drop altitude** اصطلاحی نظامی و هوانوردی است که به ارتفاع یک هواپیما از سطح دریا ( یا سطح زمین ) در لحظه ای اشاره دارد که محموله، تجهیزات یا پرسنل ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"Still kicking"** یک اصطلاح غیررسمی و محاوره ای در انگلیسی است که به معنای �هنوز زنده و سرحال� یا �هنوز فعال و پرانرژی� است. این عبارت معمولا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**"Age like fine wine"** یک اصطلاح انگلیسی است که به معنای بهبود، جذابیت یا ارزش پیدا کردن با گذشت زمان است—درست مانند شراب مرغوب که هرچه بیشتر نگهدا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سالمندان معمولاً به افراد مسن، معمولاً بالای ۶۰ سال، اشاره دارد. در محیط های آموزشی، این واژه همچنین به دانش آموزان یا دانشجویان سال آخر دبیرستان یا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تعداد زیاد یا مقدار قابل توجهی از چیزی است. این عبارت برای تأکید بر فراوانی به کار می رود. مترادف؛ a lot, a ton, a bunch, a heap, a mass, loads مثال ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مانند آفتاب پرست باش اصطلاحی است که به معنای سازگاری آسان با محیط ها، شرایط یا موقعیت های اجتماعی مختلف است. این عبارت به توانایی وفق دادن رفتارها یا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استعاره ای است که نشان دهنده ی انعطاف پذیری، استقامت و جریان یافتن در مواجهه با چالش ها است. این مفهوم توصیه می کند که بدون مقاومت خود را با شرایط وف ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تغییر فعالیت، روش یا طرز فکر، معمولاً به صورت سریع یا استراتژیک. این اصطلاح از رانندگی گرفته شده، جایی که تغییر دنده سرعت و قدرت را تنظیم می کند. ای ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هوشیار بودن و فعالانه مراقب چیزی بودن است، معمولاً برای خطر احتمالی، یک فرصت، یا یک رویداد مورد انتظار. مترادف: watch out, stay alert, keep an eye ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ah - ha moment یک اصطلاح رایج و غیررسمی در زبان انگلیسی است که به لحظه ای اشاره دارد که فرد ناگهان چیزی را می فهمد، راه حلی برای یک مشکل پیدا می کند ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "It hits me" در زبان انگلیسی یک اصطلاح غیررسمی و پرکاربرد است که به لحظه ای اشاره دارد که فرد ناگهان متوجه یا درک کننده چیزی می شود—مثلاً یک حق ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "Lightbulb goes off" یا "A lightbulb goes off" یک اصطلاح غیررسمی و تصویری در انگلیسی است که به لحظه ای اشاره دارد که فرد ناگهان ایده ای را درک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Thunderstruck یک صفت و اصطلاح انگلیسی است که به معنای به شدت شگفت زده یا مبهوت است. وقتی کسی را thunderstruck توصیف می کنند، منظور این است که او به د ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "Penny drops" یا "The penny dropped" یک اصطلاح غیررسمی و عمدتاً بریتانیایی است که به لحظه ای اشاره دارد که شخصی ناگهان موضوعی را درک یا متوجه م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Epiphanies** ( جمع epiphany ) به لحظات ناگهانی درک عمیق یا بینش ناگهانی درباره چیزی گفته می شود که معمولاً پس از مدتی تفکر یا تجربه به دست می آید و ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Deviancy** ( یا به شکل دیگر: **deviance** ) به معنای کیفیت یا حالت متفاوت بودن از هنجارها و استانداردهای پذیرفته شده اجتماعی است. این اصطلاح معمولا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک شکل غیررسمی از "postgraduate" است که به دانشجویی اشاره دارد که دوره کارشناسی را به پایان رسانده و در حال ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر مانند کارشناس ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برخی منابع عامیانه مانند Urban Dictionary، این عبارت را به عنوان اصطلاحی غیررسمی و طنزآمیز برای اشاره به یک �عامل معمولی� یا فردی که کار خاصی انجام ن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی که به وضوح متفاوت و برجسته است به چیزی یا کسی اشاره دارد که به وضوح متفاوت و برجسته است، معمولاً به شکلی نامتناسب یا غیرعادی. این اصطلاح اغلب در ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**گس لایتنیگ** ( Gaslighting ) یک اصطلاح روانشناختی است که به نوعی سوءاستفاده عاطفی و دستکاری روانی اشاره دارد. در این پدیده، فردی که معمولاً از نزدی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Oedipus** در روانشناسی و به ویژه در روانکاوی، عمدتاً به عنوان شخصیت اسطوره ای یونانی و منشاء نظریه ای معروف به �کمپلکس ادیپ� شناخته می شود. - - ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درک کامل یا فهمیدن یک مفهوم پیچیده، موقعیت یا ایده. این اصطلاح نیاز به تلاش ذهنی و تفکر عمیق برای فهم چیزی که در ابتدا دشوار به نظر می رسد را نشان می ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارائه ی فقط اطلاعات واقعی بدون نظرات شخصی، احساسات یا جزئیات غیرضروری است. این اصطلاح بر وضوح، بی طرفی و صراحت تأکید دارد و معمولاً در تحقیقات یا بحث ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دریافت چیزی به طور غیرمنتظره و بدون تلاش. این اصطلاح معمولاً برای فرصت ها، پاداش ها یا مزایایی که بدون زحمت به دست می آیند استفاده می شود. مترادف؛ c ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باتجربه کردن، آماده کردن یا مهارت دادن به فردی از طریق آموزش یا مواجهه با چالش ها است. این اصطلاح به تقویت توانایی ها و افزایش دانش فرد از طریق تجربه ...

پیشنهاد
٠

مجبور به بازنشستگی کردن، کنار گذاشتن مترادف؛ retire, phase out, replace, dismiss, sideline, move on from مثال؛ After 40 years at the company, they fi ...