jinx

/ˈdʒɪŋks//dʒɪŋks/

معنی: ادم که بدشانسی میاورد، ادم بد شانس، شانس نیاوردن
معانی دیگر: بدبیاری، بد شانسی، نحسی، دچار نحسی کردن، دچار بدبیاری کردن، شوربخت کردن، (عامیانه) شخص یا چیزی که موجب بدبیاری می شود، شوم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person, thing, or set of circumstances that is believed to cause bad luck.
مشابه: bane, charm, conjuration, curse, evil eye, hex, malediction, spell

- The players called their new uniforms a jinx after they lost their first game.
[ترجمه Fatima] بعدازاینکه بازی کنان اولین بازیشونو باختن، گفات یونیفرم جدید براشون بدشانسی آورده
|
[ترجمه maryam] بعد از اینکه بازیکنان اولین مسابقه خود را باختند لباسهای فرم جدید خود را ( یوییفرم ) مایه بدشانسی خود پنداشتند.
|
[ترجمه گوگل] بازیکنان پس از شکست در اولین بازی خود، لباس های جدید خود را جینکس نامیدند
[ترجمه ترگمان] بازیکنان بعد از اینکه اولین بازی خود را از دست دادند، یونیفرم جدید خود را باز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: jinxes, jinxing, jinxed
• : تعریف: to cause to have bad luck or turn out badly.
مشابه: conjure, curse, hex

- Don't make plans with my winnings; you'll just jinx me.
[ترجمه حسین] وقتی دو نفر یک کلمه را با هم میگویند به این کلمه اشاره میشود
|
[ترجمه گوگل] با بردهای من نقشه نکش تو فقط من رو بهم میزنی
[ترجمه ترگمان] تو با جایزه من برنامه ای نکن فقط بدشانسی میاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. i finally overcame my jinx
من بالاخره بدبیاری خود را برطرف کردم.

2. somebody seems to have put a jinx on this radio; it breaks down for no reason
مثل اینکه یک کسی این رادیو را طلسم کرده است ; بی خودی خاموش می شود.

3. The team seems to have shaken off the jinx that's been dogging them for months.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسد که این تیم ژولیده‌ای را که ماه‌ها درگیر آن‌ها بوده است، رها کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد تیم از \"جینکس\" که چند ماهه اونا رو تعقیب می کرده تکون خورده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The injury jinx has struck Real Madrid.
[ترجمه گوگل]جراحت آسیب دیدگی رئال مادرید را درنوردیده است
[ترجمه ترگمان]طلسم صدمه و صدمه به ریال مادرید اصابت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There's a jinx on/Someone's put a jinx on this car: it's always giving me trouble.
[ترجمه گوگل]یک جینکس روشن است/یکی روی این ماشین جینکس گذاشته است: همیشه برای من دردسر ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]بد شانسی هست، یه نفر یه بدشانسی توی این ماشین گذاشته: همیشه به من دردسر می ده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There's a jinx on this computer - it's gone wrong three times this morning!
[ترجمه گوگل]یک جینکس در این رایانه وجود دارد - امروز صبح سه بار اشتباه کرده است!
[ترجمه ترگمان]یه بدشانسی توی این کامپیوتر هست که سه بار امروز صبح اشتباه کرده!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I'm sure there's a jinx on this car.
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که یک جینکس در این ماشین وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مطمئنم یه بدشانسی توی این ماشین هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They reckon it's a jinx after last night.
[ترجمه گوگل]آنها فکر می کنند این یک جنکس بعد از دیشب است
[ترجمه ترگمان]خیال می کنن بعد از دیشب یه بدشانسی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Contrary to all that gar-bage about being a jinx, she brought me nothing but good luck.
[ترجمه گوگل]بر خلاف آن همه هوسبازی در مورد یک جنکس بودن، او برای من چیزی جز خوش شانسی به ارمغان آورد
[ترجمه ترگمان]برخلاف همه اون gar که در مورد بد بودن حرف می زد، اون هیچی به جز خوش شانسی آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Muttering some vulgar exorcism to avert the jinx, Juron tore the panel open.
[ترجمه گوگل]جورون با زمزمه کردن جن گیری مبتذل برای جلوگیری از جنس، پانل را پاره کرد
[ترجمه ترگمان]بعضی از جن گیری مبتذل را زیر لب زمزمه می کنم تا طلسم بد را دفع کنم، و دریچه را باز کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Trip Jinx doesn't stop movement so much as interfere with it.
[ترجمه گوگل]Trip Jinx آنقدر حرکت را متوقف نمی کند که در آن دخالت می کند
[ترجمه ترگمان]The سفرم به اندازه مداخله در این کار متوقف نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Do you believe in jinx or superstition?
[ترجمه گوگل]آیا به جنکس یا خرافات اعتقاد دارید؟
[ترجمه ترگمان]تو به طلسم یا خرافات اعتقاد داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There must be a jinx go this house. Everything's always in a mess.
[ترجمه گوگل]حتماً یک زن به این خانه می رود همه چیز همیشه به هم ریخته است
[ترجمه ترگمان]باید یه \"جینکس\" باشه که از این خونه بیاد بیرون همه چیز همیشه درهم و برهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These high tech high jinx will keep your family bewildered as you laugh when their desktop goes haywire or their speech recognition software only responds to Klingon.
[ترجمه گوگل]وقتی دسکتاپ آن‌ها خراب می‌شود یا نرم‌افزار تشخیص گفتارشان فقط به کلینگون پاسخ می‌دهد، این جینکس‌های با فن‌آوری بالا خانواده‌تان را گیج نگه می‌دارند وقتی می‌خندید
[ترجمه ترگمان]این جادوی بالا با تکنولوژی برتر باعث حفظ خانواده شما خواهد شد وقتی که دسکتاپ آن ها به هم ریخته می شود یا نرم افزار تشخیص گفتار آن ها فقط به Klingon پاسخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Jinx: It is, isn't it ? Too bad it's lost on everybody else.
[ترجمه گوگل]جینکس: هست، اینطور نیست؟ حیف که برای بقیه از دست رفته است
[ترجمه ترگمان]هستم، مگه نه؟ خیلی بد شد که بقیه رو از دست دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادم که بدشانسی میاورد (اسم)
jinx

ادم بد شانس (اسم)
jinx

شانس نیاوردن (فعل)
jinx

انگلیسی به انگلیسی

• something or someone who brings bad luck
bring bad luck upon, cast an evil spell upon; place a jinx on
a jinx is bad luck, or something that is thought to bring bad luck.

پیشنهاد کاربران

ادم بد شانس، ادم که بدشانسی میاورد، شانس نیاوردن
معنی دیگه: نفوس بد زدن
مثال:
Don't jinx it
مایه نکبت و بدبختی
علاوه بر معانی داده شده توسط عزیزان، ذکر این نکته شاید مفید باشد که این کلمه در سه ساختار دستوری زیر بکار می رود:
New Oxford American Dictionary🔻
1 - Exclamation: said when two people inadvertently say the same thing at once
...
[مشاهده متن کامل]

۱ - گاهی اوقات وقتی دو نفر همزمان یک حرف را می زنند، این کلمه برای بیان تعجب بکار می رود.
Example:👇
“What happened?” we both say at exactly the same time. “Jinx!”
هر دو با هم گفتیم *چی شد؟* *اِه چه با هم!*
2 - ( v - tr usually be jinxed ) to be or put a jinx; cast an evil spell on.
۲ - وقتی این کلمه در ساختار دستوری *فعل* است، دو خصوصیت دارد: متعدّی است و معمولاً در جمله مجهولی بکار می رود. به عبارت دیگر معنی کلمه بیشتر *طلسم شدن* است اگر چه می تواند در جمله ی معلوم هم بکار رود.
Example:👇
The play is jinxed.
بازی طلسم شده.
3 - ( n ) an unlucky or malevolent force, person, or thing.
زمانی که این کلمه در ساختار دستوری *اسم* است به معنی چیز یا فردِ شوم و نحس و یا شبیه معنای کلمه در جمله ی مجهولی، یعنی *طلسم شده* است.
Example:👇
ROBBIE: Isn’t Reilly’s still for sale?
BILL: You gotta be kidding. That’s all I need. Ride around the high seas in a dead man’s boat. That’d be real cute.
ROBBIE: I didn’t know you were superstitious.
BILL: The guy’s a jinx. Look at the way he went out. His boat goes down three times at the dock, and he gets splattered all over the highway. . . . it’s so stupid. *Fishing - a play by Micheal Weller
رابی: قایقِ رایلی هنوز برای فروش هست؟
بیل: حتماً شوخیت گرفته. این همه ی اون چیزی که من لازم دارم: در دریاهای مواج با قایقِ یه آدم مرده گشت بزنم. واقعاً محشره.
رابی: نمی دونستم خرافاتی هستی.
بیل: این یارو طلسمه ( نحس یا شومه ) . ببین چه اوضاعی داشت. قایقش کنار اسکله سه بار رفت زیر آب. خودشم که تو بزرگراه آش و لاش شد. واقعاً [خرید این قایق] خیلی احمقانه است.
* گفتگوی انتخابی: از نمایش نامه ی *ماهیگیری، * اثر مایکل وِلِر

jinx
She jinxes every job : اون هر کاری رو دچار نحسی می کنه
کدوم شهرها موهای همدیگر رو میکشن؟!
۱_ ( فعل ) نفوس بد زدن؛راجع به یه اتفاق بدی که ممکنه بیفته حرف بزنی، یه جورایی مثلا انرژی منفی بدی.
۲_تو ایران گاهی تو بعضی شهرها وقتی دو نفر همزمان یه چیزی رو میگن ، یکی موهای اون یکی رو میکشه. حالا تو انگلیسی وقتی دو نفر همزمان یه حرف رو بزنن یکی زودتر میگه jinx و براش شانس میاره، در مقابل اونی که نگفته بد شانس درنظر گرفته میشه.
...
[مشاهده متن کامل]

۳_گاهی هم معنی نظر، چشم بد یا چشم زخم میده
i dont want to jinx it نمیخوام چشمش بزنم.

طلسم
نحسی

نماد بد شانسی
چشم زدن

بپرس