floss

/ˈflɑːs//flɒs/

معنی: کژ، ابریشم خام، نخاله ابریشم
معانی دیگر: (دندان ها را) با نخ دندان پاک کردن، (الیاف زبری که جدار بیرونی پیله ی ابریشم را تشکیل می دهد) کژ، نخاله ی ابریشم، لاس، الیاف نرم و کوتاه ابریشم خام، نخ ابریشم، نخ کم تاب، ریسمان شل تاب (از پنبه یا ابریشم) (floss silk هم می گویند)، نخ نرم (که در سوزن دوزی به کار می رود) (embroidery floss هم می گویند)، (به ویژه در گیاه شناسی) هر رویش یا لایه ی نرم و ابریشم مانند، پرندینه، پرنگینه، (دندانپزشکی) نخ دندان (بیشتر می گویند: dental floss)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: silky thread with little twist used esp. in embroidery work.

(2) تعریف: soft thread used for cleaning between the teeth; dental floss.

(3) تعریف: any silky or cottony fiber such as corn silk.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: flosses, flossing, flossed
• : تعریف: to clean between teeth with dental floss.
فعل گذرا ( transitive verb )
مشتقات: flosser (n.)
• : تعریف: to use dental floss to clean (teeth).

جمله های نمونه

1. i brush and floss my teeth everynight
من هرشب دندان های خود را مسواک می زنم و نخ می کشم.

2. Craft Resources also sells yarn and embroidery floss.
[ترجمه گوگل]Craft Resources همچنین نخ و نخ گلدوزی می فروشد
[ترجمه ترگمان]صنایع دستی also را به فروش می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Draw the floss backwards and forwards between the teeth.
[ترجمه گوگل]نخ دندان را به سمت عقب و جلو بین دندان ها بکشید
[ترجمه ترگمان]the را بین دندان ها به عقب و جلو بکشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's important to floss every day.
[ترجمه کیوان] استفاده هر روزه از نخ دندان خیلی مهم است.
|
[ترجمه گوگل]مهم است که هر روز نخ دندان بکشید
[ترجمه ترگمان]هر روز با نخ نخ خیلی مهمه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Brush your teeth after each meal and floss daily.
[ترجمه کیوان] بعد از صرف هر وعده غذایی دندان های خود را مسواک کنید و نخ بکشید.
|
[ترجمه گوگل]بعد از هر وعده غذایی دندان های خود را مسواک بزنید و هر روز از نخ دندان استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]مسواک خود را هر روز مسواک بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the bathroom she slid dental floss in and out between her teeth.
[ترجمه گوگل]در حمام او نخ دندان را بین دندان هایش داخل و خارج می کرد
[ترجمه ترگمان]در دست شویی یک نخ دندان مصنوعی از لای دندان هایش بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Scones were her speciality and light as floss.
[ترجمه گوگل]اسکون تخصص او و سبک نخ دندان بود
[ترجمه ترگمان]Scones تخصص او بود و به عنوان نخ ابریشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I run into the bathroom and floss deodorize brush spray the works the usual.
[ترجمه گوگل]من وارد حمام می شوم و با استفاده از نخ دندان، برس را به روش معمول اسپری می کنم
[ترجمه ترگمان]به دست شویی و موهای کج و معوج، که مثل همیشه آب را خیس می کند، وارد حمام می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He's trying to floss his teeth now.
[ترجمه گوگل]او اکنون سعی می کند دندان هایش را نخ دندان بکشد
[ترجمه ترگمان]حالا دارد سعی می کند دندان هایش را نخ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I manoeuvre the dental floss into place in front of an aghast Lucker, and whip them away, as Laverne instructed.
[ترجمه گوگل]من نخ دندان را جلوی چشم لاکر وحشت زده در جای خود مانور می دهم و طبق دستور لاورن آنها را دور می کنم
[ترجمه ترگمان]the را به جلو تکان دادم تا جلوی کافه ای که مات و مبهوت مانده بود قرار بگیرم لاورن دستور داد آن ها را کنار بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Use dental floss to sew buttons on to heavy fabric such as coats.
[ترجمه گوگل]برای دوختن دکمه ها روی پارچه های سنگین مانند کت از نخ دندان استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]برای دوختن دکمه روی پارچه ضخیم مانند coats، از floss دندان استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I was awakened shortly after dawn by Floss and Tibbs.
[ترجمه گوگل]کمی بعد از سحر توسط فلوس و تیبز بیدار شدم
[ترجمه ترگمان]کمی بعد از طلوع آفتاب از خواب بیدار شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Floss your teeth in public: at the opera, in major metropolitan museums.
[ترجمه گوگل]دندان های خود را در مکان های عمومی نخ دندان بکشید: در اپرا، در موزه های بزرگ شهری
[ترجمه ترگمان]Floss را در ملا عام Floss: در اپرا، در موزه های اصلی شهری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some dental floss will help to loosed the grip of the old adhesive.
[ترجمه گوگل]مقداری نخ دندان به از بین رفتن چسب قدیمی کمک می کند
[ترجمه ترگمان]برخی از floss دندان به جدا شدن از چسب کهنه کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کژ (اسم)
floss

ابریشم خام (اسم)
floss, sleave silk

نخاله ابریشم (اسم)
floss

تخصصی

[زمین شناسی] رود
[نساجی] ابریشم خام - نخاله ابریشم - موعی لیف دانه ای گیاهی

انگلیسی به انگلیسی

• fiber from the silk-cotton tree; silk thread; something which resembles silky threads; dental thread
clean one's teeth with dental floss
floss is soft threads of some kind, for example hair.

پیشنهاد کاربران

۱. نخ دندان
۲. نخ دندان کشیدن ( فعل )
۳. نخ
۴. نوعی آب نبات در آمریکا که به آب نبات پنبه ای هم معروفه
۵. به رخ کشیدن و پز دادن
attact attention
جلب توجه کردن
نخ دندان
ابریشم

بپرس