معنی: حضور و غیاب، حضور و غیاب سازمانی، حاضر و غایب شیپور جمع، نامیدنمعانی دیگر: حاضر غایبی، ثبت حضور و غیاب، نامیدن افراد، نامش، حاضر و غایب نظ، شیپور جمع، حضور و غیاب، افراد، حضور و غیاب سازمانی
بررسی کلمه
اسم ( noun )
• (1)تعریف: the reading aloud of a list of names of those expected to be present, such as students in a classroom, soldiers in a unit, or members at a meeting.
• (2)تعریف: a time designated for such a reading or a signal, such as a bugle call, announcing that time.
جمله های نمونه
1. At the roll call, the students answered up to their names.
[ترجمه فیروزآبادی] در حضور وغیاب ، دانش آموزان به نامشان پاسخ دادند
|
[ترجمه گوگل]در فراخوان، دانش آموزان به اسامی خود پاسخ دادند [ترجمه ترگمان]در این مکالمه تلفنی، دانش آموزان به اسامی آن ها پاسخ دادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They turned up missing at the roll call.
[ترجمه گوگل]آنها در تماس تلفنی گم شدند [ترجمه ترگمان] اونا موقع تماس گرفتن گم شدن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Staff evacuated the building and a roll call was taken outside.
[ترجمه Fatima] کارکنان ساختمان رو تخلیه کردند و یک حصور و غیاب بیرون گرفته شد
|
[ترجمه گوگل]کارکنان ساختمان را تخلیه کردند و یک تماس تلفنی از بیرون گرفته شد [ترجمه ترگمان]کارکنان ساختمان را تخلیه کردند و یک تلفن همراه بیرون آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Three senators missed the roll call.
[ترجمه گوگل]سه سناتور این فراخوان را از دست دادند [ترجمه ترگمان]سه سناتور از فراخوان رول استعفا دادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Meanwhile, a roll call was being taken.
[ترجمه گوگل]در همین حین، فراخوانی در حال انجام بود [ترجمه ترگمان]در همین حال، یک تماس roll گرفته شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A roll call of just some of our people who have achieved something special.
[ترجمه گوگل]فراخوانی از تنها تعدادی از افراد ما که به دستاوردهای ویژه ای دست یافته اند [ترجمه ترگمان]گروهی از افراد ما که به چیز خاصی دست یافته اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Price was reading the roll call.
[ترجمه گوگل]قیمت در حال خواندن فراخوان بود [ترجمه ترگمان]پرایس مشغول خواندن آهنگ رقص بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Throughout the hourlong roll call, Republicans looked grim.
[ترجمه گوگل]در طول این تماس تلفنی یک ساعته، جمهوری خواهان ترسناک به نظر می رسیدند [ترجمه ترگمان]در طول زنگ ساعت یک ساعته، جمهوری خواهان عبوس به نظر می رسیدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And the long roll call begins.
[ترجمه HlnA] و حضور و غیاب شروع می شود
|
[ترجمه گوگل]و تماس تلفنی طولانی آغاز می شود [ترجمه ترگمان]و صدای بلند بلند شروع می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. When the alphabetical roll call vote for speaker began, members dutifully voted for Gingrich or Gephardt until Rep.
[ترجمه گوگل]هنگامی که رای گیری نامی الفبایی برای سخنران آغاز شد، اعضا با وظیفه شناسی به Gingrich یا Gephardt رای دادند تا اینکه Rep [ترجمه ترگمان]زمانی که رای گیری به ترتیب الفبایی به مجلس شروع شد، اعضا به طور وظیفه شناسی برای گینگریچ یا Gephardt رای دادند تا زمانی که نماینده مجلس [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Anyway, here are the brave volunteers at roll call.
[ترجمه گوگل]به هر حال، در اینجا داوطلبان شجاع هستند [ترجمه ترگمان] به هر حال، این داوطلبان شجاع برای تماس گرفتن هستن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The teacher made a roll call.
[ترجمه F] معلم حضور و غیاب کرد
|
[ترجمه گوگل]معلم یک تماس تلفنی برقرار کرد [ترجمه ترگمان]معلم به یک تلفن زنگ زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The teacher did the roll call in reverse order.
[ترجمه گوگل]معلم فراخوانی را به ترتیب معکوس انجام داد [ترجمه ترگمان]معلم فراخوانی را به ترتیب معکوس انجام داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The platoon mustered for roll call.
[ترجمه گوگل]جوخه برای فراخوان جمع شد [ترجمه ترگمان]افراد جمع را احضار کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید