help out

/hɛlp aʊt//hɛlp aʊt/

(در انجام کاری) کمک کردن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to assist.

- He helps out in his daughter's class once a week.
[ترجمه گوگل] او هفته ای یک بار در کلاس دخترش کمک می کند
[ترجمه ترگمان] او هفته ای یک بار به کلاس دخترش کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I help out with the secretarial work.
[ترجمه گوگل]من در کار منشی کمک می کنم
[ترجمه ترگمان]من کمک می کنم با منشی کار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She's always willing to help out.
[ترجمه نرگس] اون همیشه حاضر به کمک کردنه
|
[ترجمه گوگل]او همیشه مایل به کمک است
[ترجمه ترگمان]اون همیشه دوست داره که کمک کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Stella has very kindly offered to help out with the food for the party.
[ترجمه گوگل]استلا بسیار مهربانانه پیشنهاد کرده است که در مورد غذای مهمانی کمک کند
[ترجمه ترگمان]استلا \"خیلی لطف کرده که به این مهمونی کمک کنه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I was only trying to help out.
[ترجمه گوگل]من فقط سعی کردم کمک کنم
[ترجمه ترگمان]من فقط می خواستم کمک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It wouldn't kill you to help out once in a while.
[ترجمه Rose] این نمی کشدت اگر یه چند وقت یکبار یه کمکی بکنی
|
[ترجمه گوگل]کمک کردن هر چند وقت یک بار تو را نمی کشد
[ترجمه ترگمان]تا یه مدتی تو رو برای کمک به بیرون کشیدن نمیکشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I asked him to help out, but he wasn't having any of it.
[ترجمه گوگل]از او خواستم کمک کند، اما او هیچ کمکی نداشت
[ترجمه ترگمان]من از او خواستم که به بیرون کمک کند، اما او هیچ کدام از آن ها را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He refused to help out of sheer/pure cussedness.
[ترجمه گوگل]او به دلیل ناسزاگویی محض از کمک امتناع کرد
[ترجمه ترگمان]او از کمک به خارج شدن از cussedness محض خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I've read that you've enlisted some 12-year-olds to help out in your campaign.
[ترجمه گوگل]من خوانده ام که شما از چند نوجوان 12 ساله دعوت کرده اید تا در کمپین خود کمک کنند
[ترجمه ترگمان]من خوانده ام که شما از کودکان ۱۲ ساله ای برای کمک در کمپین خود استفاده کرده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Do you need anyone to help out in the shop?
[ترجمه علی حجتی] کسی رو لازم داری که تو مغازه بهت کمک کنه
|
[ترجمه گوگل]آیا به کسی برای کمک در مغازه نیاز دارید؟
[ترجمه ترگمان]کسی رو لازم داری که تو مغازه بهم کمک کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He refused to accept help out of a false sense of pride.
[ترجمه گوگل]او به دلیل غرور کاذب از پذیرش کمک خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]او قبول نکرد که از یک حس غرور ساختگی کمک بخواهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I will help out on my farther's farm this summer.
[ترجمه Vahid sh] من این تابستان در مزرعه پدرم کمک خواهم کرد
|
[ترجمه گوگل]من در این تابستان در مزرعه دورترم کمک خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]من در این تابستان به مزرعه بیشتری کمک خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He's always willing to help out.
[ترجمه گوگل]او همیشه مایل به کمک است
[ترجمه ترگمان]اون همیشه دوست داره که کمک کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He's always willing to help out when we're short of staff.
[ترجمه Vahid.sh] او همیشه تمایل به کمک کردن دارد وقتی ما کمبود کارمند داریم
|
[ترجمه گوگل]او همیشه مایل است در مواقعی که ما با کمبود پرسنل مواجه هستیم کمک کند
[ترجمه ترگمان]او همیشه مایل است به بیرون آمدن از کارکنان اینجا کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She refused their help out of pride.
[ترجمه Vahid.sh] او کمک مغرورانه انها را رد کرد
|
[ترجمه گوگل]او از سر غرور از کمک آنها امتناع کرد
[ترجمه ترگمان]او از کمک آنان خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. To help out, the second player holds up the mirror so that the first player can see his reflection.
[ترجمه گوگل]برای کمک، بازیکن دوم آینه را بالا می گیرد تا بازیکن اول بتواند انعکاس خود را ببیند
[ترجمه ترگمان]برای کمک به بیرون، بازیکن دوم آینه را بالا می برد تا بازیکن اول بتواند بازتاب خود را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• aid, assist; extricate, save

پیشنهاد کاربران

به فریاد کسی رسیدن
به داد کسی رسیدن
Help me out
به فریادم برس.
به دادم برس.
Help me out یه مرحله بالاتر از help me هست. یعنی فعل help رو یه مرحله بالاتر نشون میده.
پسوند out و up وقتی به فعل ما بچسبند معنی اون فعل رو به حد کمال می رسونن.
...
[مشاهده متن کامل]

مثلاً listen یعنی گوش کن اما وقتی میگیم listen up یعنی با تمام وجود گوش کن و حواست رو بده به من.
یا مثلاً those animals died many years ago اون حیوانات سالها پیش مردند اما وقتی میگیم those animals died out many years ago یعنی اون حیوانات سالها پیش منقرض شدند.
sold فروخته شد، sold out فروخته شد حتی یه دونه هم نمونده.
My house burned یعنی خونه م سوخت اما my house burned out یعنی خونه م جزغاله شد.

معنای دوستان:
✔️ ( در انجام کاری ) کمک کردن
✔️ گره از مشکل کسی باز کردن ( در زمان یا موقعیت بخصوص )
One helpful person I know is my neighbor, Mr. Johnson. He is a retired teacher and has been living in the neighborhood for over 30 years. I got to know him when I moved into the area a few years ago. He’s always willing to ⭐help out⭐ in any way he can
...
[مشاهده متن کامل]

For example, when my car broke down one time, he offered to take me to work until it was fixed. He’s also helped me with some yard work and repairs around my house. He never expects anything in return, he’s just a genuinely kind and helpful person
. . .

این عبارات مترادف هستند
pitch in
help out
lend a hand
lend a helping hand
همه به معنی :کمک کردن
کمک در انجام کتری، دستی رسوندن
help و help out یک معنی میدهند اما تفاوت هایی جزیی بین help وhelp out وجود دارد :
Help out اشاره به انسان داره که یک انسان وقتی کمک میکنه میگن
Help هم برای انسان میتونه به کار بره و هم برای اشیا و یا غیر انسان
...
[مشاهده متن کامل]

Help out :برای موارد خیلی مهم مثلا کمک خواستن از پلیس استفاده نمیشود
برای کمک خواستن از یک دوست معمولا از help out استفاده میشود و مرسوم تر است ولی میتوان از هر دو نیز استفاده کرد
help out در واقع مسیولیت دیگران را به دوش میکشد که اون کار برای طرف مقابل راحت تر شود و باری از دوش مسولیتش برداشته شود
Definition of help out
: to do something so another person's job or task is easier
I can't do this myself. Won't someone please help me out?
I sometimes help out in the kitchen.
help out :
برای مثال کمک دادن به انجام تکالیف دیگران که مسولیت خودشان است ولی ما به انها کمک میکنیم , fو باری از دوش مسولیتشان بر میداریم
کمک دادن در نگهداری بچه که وظیفه خودشون هست ولی ما باری از دوشش مسولیتشان بر میداریم
They can help out by looking after the baby while the wife is doing something else, e. g. doing the ironing.
If we were really short of money I'm sure my parents would help us out.
بنابراین :
Helping somebody out means shouldering the burden of doing a task usually done by them.
It's like someone is assisting or aiding in someone else's life, and we can only use "help out" to talk about actions done by other people. This is a key difference with the verb "help. " Because this is used only to talk about people, we can't use this for objects. That means an object cannot help out.
Help Out: usually this means that you personally know who you are helping and often work with this person to get something.
How can I help? Send money. Thanks for your help
How can I help ? Here's your shovel, let's dig. Thanks for helping out.
However, help and help out can be used interchangeably informally

کمک فی سبیل الله
give help to somebody at the time of need
کمک کردن به کسی از روی خیر خواهی
در ضمن اگر کسی میخواد انگلیسی صحبت کنه و انگلیسیش بهتر بشه میتونیم با هم صحبت کنیم از طرق مختلف چون من 4 سال هند بودم با پدر مادرم و اونجا رشته commerce میخوندم من مهدی از تهران متولد اردیبهشت
تلگرام:irangolchin@
کمک کردن در انجام کاری ( معمولا داوطلبانه و از روی خیرخواهی )
به داد کسی رسیدن
Do a kind or useful thing for someone
مرام زدن
کاری که مجبور نیستی در آن کمک کنی ولی برای اینکه خوب باشی و خوب جلوه کنی آن را انجام میدهی
گره از مشکل کسی باز کردن ( در زمان یا موقعیت بخصوص )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس