تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to put ones name on a list as a member of group نام نویسی - ثبت نام کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

something that can be bought or sold کالا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

support or suggest something in public حامی - طرفدار - دفاع کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

easily harmed by تاثیر پذیر - حساس - مستعد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

The loss of the ability to move all or part of your body فلج - از کار افتاده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

extremely small and not important جزئی - ناچیز - کم اهمیت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The act of becoming worse بدتر شدن - زوال

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Disagreement or fighting between people or groups نزاع - دعوا - کشمکش

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

someone who know what will happen or what people think رمال - پیشگو - فالگیر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

To improve something and make it very good Lisa honed her chess skills through hours and hours of practice تقویت کردن - بهتر کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To gratify someone means to please them خشنود و راضی کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

solid waste material produced by animals کود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The act of lying or tricking someone فریب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

someone or something that can believed or trusted

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

The study of plants

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

violent incidents resulting from traffic disputes خشونت /خشم/عصبانیتی که به دلیل ترافیک به وجود می اید

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To make simple /typical journeys سفر های عادی و پیش پا افتاده بین دو مکان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To make simple /typical journeys سفر های عادی و پیش پا افتاده بین دو مکان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

At a decisive moment in its history دوراهی مهم ( سرنوشت ساز )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In a very isolated place دور افتاده - دور از هیاهو و مردم و شهر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

It was good , but it is not any longer = to become worse over time با گذر زمان کیفیت خود را از دست دادن بد شدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It was good , but it is not any longer = to become worse over time با گذر زمان کیفیت خود را از دست دادن بد شدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A very difficult task یه کاره سخت و پر چالش

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Neither left - wing nor right - wing = has no radical views کسی که افراطی نیست - میانه رو

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Perfect for you = exactly what interests you راسته کارته. . . It is just what the doctor ordered= ( sometimes these two idioms can be the same mean ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in a boring situation , with no hope of excitement , or future prospects قرار گرفتن در یک روتین یکنواخت و بی امید و اینده. . . .

پیشنهاد
٠

Meet someone again گذرمون باز به کسی خوردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Consider carefully به دقت فکر کردن - تامل کردن ( به دقت برسی کردن )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Story coming from the past, which many people have believed = what is written on a coin or below a picture افسانه اسطوره نوشته روی سکه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Lay open=uncover=leave unprotected = show openly در معرض قرار دادن - فاش کردن - لو دادن - نمایش دادن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Very great anger= rage خشم - غیض - اوقات تلخی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Keep =keep up= carry on=uphold=support=declare to be true

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

lack of interest, care, attention بی اعتنا - بی توجه :example Allen's indifference to his schoolwork worried his parents

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Took up all the attention دل مشغول - پریشان -

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Possibility as opposed to actuality = capability of coming into being or action پتانسیل انجام دادن کاری را داشتن - توانایی انجام کاری - توانمندی - قا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

name as candidate for office = appoint to an office نامزد کردن - منصوب کردن ( پیشنهاد/معرفی کردن )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Straight up and down with reference to the horizon عمودی - قائم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Word of honor =conditional freedom = to free ( a prison ) under certain condition ازادی مشروط - ( قول شرف )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Restore to good condition = Make over in a new form = restore to former standing, rank, reputation ترمیم - نوسازی - اعاده حیثیت - ( به زندگی عادی بر ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

An insect with a slender body and powerful sting زنبور

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Rich= Having material wealth پر رونق - ثروتمند - غنی - ( فراوان )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Defense =sponsorship = A shield حمایت - سپر - محافظت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثل - ضرب المثل : for example " Haste makes waste " =عجله کاره شیطونه " A stitch in time saves nine " =پیشگیری بهتر از درمان است " A penny saved is ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

To regard with extreme distaste

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To decrease in force or intensity = To decrease in value or amount فروکش کردن کاهش یافتن ( تخفیف دادن ) =example " when the wind changed direction ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Spoken= using speech= of the mouth

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بعد از ساختار "so well funded" از "that" استفاده میکنیم. well funded=از نظر مالی به خوبی تامین شده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خدای متعال

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

رئیس جمهور برگزیده ( منتخب )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

oblong=rectangular مستطیلی