پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)
قدرت نمایی
دوباره به کار گرفتن
سودمند افتادن
باطن، ضمیر، وجود، نهاد
هدفدار
تاب آوردن
از قلم انداختن
اراجیف روانشناسی، یاوه گویی های/دری وری های/شر و ورهای/چرت و پرت های/چرندیات روانشناسی صحبت با اصطلاحات دهن پرکن روانشناسانه ( صحبتی که کلمات قلبمه ...
نقش What involvement did you have in the disappearance of the missing book در گم شدن کتاب مفقودی چه نقشی داشتی؟
خارج ازدستور، خارج ازتجویز ( تجویز دارو برای مصرفی فراتر از مصرف رسمی تاییدشده )
همکاران
پول کلان/گنده/قلمبه/هنگفت/زیاد/عظیم/بسیار
همان
بی چیزها
( follow - through ( noun پایان بخشی، پایان دهی، پایان رسانی، خاتمه بخشی، خاتمه دهی، اتمام، تکمیل
کارمندان، کارکنان، کارگران، شاغلان
به چیزی جلوه مثبتی بخشیدن
کم اهمیت کردن، کم اهمیت سازی، کم اهمیت پنداری
رابطه/ارتباط فردی
هم حسی
پشتیبان، حفاظت کننده، حمایت کننده، حمایت گر، حامی، حافظ، محافظ، محافظتی، حمایتی
خودتخریبگری، خودآسیب زنی، خودآسیب رسانی
گهگدار، منقطع، قطع و وصل شونده
قطع و وصل شونده، منقطع
قطع و وصل شونده، منقطع
( از معرکه ) جان به در بردن
بی واهمه، تاثیرنپذیرفته
نامنظم، گهگدار
نقطه اتحاد متحدکننده، متحدساز، گردآورنده, عامل تجمیع، محل/نقطه تجمع
تبعات
مثبت اندیشی، مثبت نگری، مثبت بینی
ساز مخالف زدن، ساز مخالف کوک کردن ( دفاع سرسختانه از استدلال غیر قابل دفاعی برای داغ کردن مباحثه یا از روی بدعنقی )
مقهورنشدنی
( PMT مخفف ) تنش پیشاقاعدگی/پیش قاعدگی/پیش ازقاعدگی
تنش پیشاقاعدگی/پیش قاعدگی/پیش ازقاعدگی Pre Menstrual Tension ( PMT ) is a condition, occurring before and during a menstrual period, which is charact ...
پیشاقاعدگی، پیش قاعدگی، پیش ازقاعدگی
ازمابهتران
نقش بازی کردن
بی پایان
بلاانقطاع، بی وقفه، بلاوقفه
رابطه عاشقانه/عاطفی
عطش داشتن ( برای )
تاثیرنپذیرفته، نامتاثر
خوش پخت، کاملا پخته
عزیز
خردمندانه، سنجیده، بجا
کم طاقتی، بی صبری، ناشکیبایی، بیتابی
کم خوابی، بی خوابی
ناواردی، نابلدی
دوسر two - ended wrench : آچار دوسر