پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٢٢)
طبقات
تفاوت گذاشتن
صد در صد خود را گذاشتن، صد خود را گذاشتن
از منظر زمان
غیرسودمند، غیرمفید، غیرموثر، ناموثر
غیرکاربردی، ناکارا، ناکارامد، ناموثر، غیرموثر
حواس پرتی
هدف دار
بی جهت، غیرجهت دار
خودآزارگری
خودفراموشی
خودسرزنشگری
خودحمایتگری، خودمحافظتی
پسوند محور task - focused تکلیف محور
تفکر با صدای بلند
رهاشدگی
اطمینان بخش
روحیه بخشی
به کرات
خودبازخورددهی
پس آیند
مانندِ
نمونه هایی از چیزی را نشان دادن
مسیر پژوهشی
نمونه های چیزی را نشان دادن
با مثال نشان دادن
گذرگاهِ، راستایِ، مسیرِ
ارتباط هراسی، ارتباط گریزی
سخنرانی در جمع
آینده نگر
انحراف استاندارد
به معنای/به معنی چیزی بودن
از کار افتادن
از کار افتاد
خیر دنیا و عقبی، خیر هر دو جهان
ندای انجام وظیفه
مغازه دزدی
مغازه دزدها
مغازه دزدی کردن، بلند کردن جنس از مغازه
مغازه دزد
( لحاف ) چهل تکه
احساس محرومیت
تزریق ( داروی ) آرامبخش/مسکن
عاطل
غیرشاغل، بی شغل
بس بودن، کافی بودن I'd had enough of the neighbors' noise, so I called the police. سروصدای همسایه ها دیگه بسم بود/ دیگه کافی بود، برای همین به پلیس ...
تصور، تجسم
شکسته نویسی، محاوره نویسی، عامیانه تویسی، خودمانی نویسی
تحلیل مساله/مشکل
فوت وقت