پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)
دست وپا زدن
شفاف سازی برای معانی بیشتر مدخل put the record straight را ببینید
خودابرازگری
خودآسیب رسانی، خودآسیب زنی
خودآسیب رسانی، خودآسیب زنی
رفتار خودآسیب رسان/خودآسیب زن
مفروضه
وقع نهادن/گذاردن
هیچ نظری/ایده ای/ذهنیتی ندارم، هیچ چیزی به ذهنم نمی رسد، بی نظرم
I have ) no idea ) هیچ نظری/ایده ای/ذهنیتی ندارم، هیچ چیزی به ذهنم نمی رسد، بی نظرم
ساعت دَهی
منفی نگری، منفی بینی، سیه فکری، سیه اندیشی، سیاه اندیشی، منفی بافی، تفکر منفی
عقب رفتگی، پس رفتگی، عقب برگشتگی، جابجایی خلفی
دانشجویان
دانشجویان، محصلان، محصلین، فراگیران
فراگیر
شهرهای بزرگ
leave to the mercy of : Leave someone or something exposed to probable danger or harm To allow one to face the punishment or rebukes of something o ...
ملاطفت
برچیدگی، انحلال
کلان فرگشت
حصول، دستیابی
موانست، شفقت، صمیمیت، الفت، موافقت
برنامه کمک های دولتی
مالکیت کسب وکار
( noun ) ماده قابل بازیافت، ماده بازیافت پذیر
مواد آلی سبز
غبرقابل بازیافت، بازیافت ناپذیر، بازیافت نشدنی، بازیافت ناشدنی، غیرقابل بازیابی، بازیابی ناپذیر
مصرف برق
خرده فروشی
برهوت غذایی
رده بالاتر، بالارتبه تر
مانع/بازدارنده/تضعیف کننده/تضیف گر چیزی بودن
به کار بستن/رفتن/آمدن برای، اجرا/استعمال کردن برای، مناسب/کاربردی بودن برای، مربوط بودن به، زدن/ مالیدن به، صدق کردن برای، مصداق/کاربرد داشتن برای
نقش آفرینان
ازپیش تعیین شده
زمان گذشته فعل run out؛ برای معانی بیشتر آن مدخل را ببینید.
. . . چه؟
سالن های اجرا
اماکن تفریحی
حق اظهار نظر داشتن
انسجام اجتماعی
دموکراسی محلی
به طور هفتگی
مجتمع مسکونی
باامنیت، باایمنی
کیلومتر طی شده خودروها ( مخففِ vehicle kilometers of travel ) a unit of measure of traffic flow, determined by multiplying the number of vehicles o ...
مخفف VKT: کیلومتر طی شده خودروها a unit of measure of traffic flow, determined by multiplying the number of vehicles on a given road or traffic netw ...
زمان شروع کار، زمان باز شدن جایی
( تعدادِ ) بیش از اندازه، بیش از حد، زیادی