self destruction

/ˈselfdəˈstrəkʃn̩//selfdɪˈstrʌkʃn̩/

خودکشی، خودویرانگری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or process, or an instance, of destroying oneself or itself.

(2) تعریف: the taking of one's own life; suicide.

انگلیسی به انگلیسی

• performing actions that cause harm to oneself

پیشنهاد کاربران

خویش - انهدامی - خودنابودسازی
خودزنی
حذف به صورت خودکار
حذف اوتومات
حذف خودکار
( مجازاً ) انتحار
خود تخریبی
One minute to self - destruction
در خویشتن افتادن ؛ بخود حمله کردن و بد گفتن : سخت ضجر شده از فوت شدن این فرصت و درخویشتن و مردمان می افتد. ( تاریخ بیهقی ص 617 ) .
خودآسیب رسانی، خودآسیب زنی
خود تخریبی

بپرس