پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)
کلنی وار، کلنی گونه relating to a colony or colonies
حدود limits or boundaries The limits of a space or area; the borders
املای دیگر localization، برای معانی بیشتر آن مدخل را ببینید
در قدیم اگر فرد حواسش نبود و پایش را روی دم حیوانی وحشی می گذاشت باعث می شد حیوان از درد عصبی و به او حمله ور شود برای همین است که پا روی دم گذاشتن ا ...
املایِ دیگرِ realiZed، برای معانی بیشتر آن مدخل را ببینید
نابِخِرَد Lacking in intelligence, stupid
سیتیِ لندن ( شهری مستقل درون شهر لندن است ) The City of London, widely referred to simply as the City, is a city, ceremonial county and local govern ...
با حروف پررنگ/درشت نوشتن cause ( a piece of text ) to appear in a bold typeface. "centre, embolden, and underline the heading"
linear : خطی leaner : صفت تفضیلی lean، برای معانی بیشتر به مدخل lean رجوع کنید
پیوند زدن، پیوند دادن، پیونددهنده چیزی بودن Music is something that unifies people in their experience موسیقی پدیده ایست که مردم را در تجربه شان به ه ...
شرمندگی، دستپاچگی embarrassment; abashment
برخاسته از، برگرفته از، حاصل از، ماحصلِ، ناشی از، منتج از، نتیجه ی
دارای پتانسیلِ a potentially emotional stimulus = محرک دارای پتانسیل هیجانی
قابل استناد
به طور منفرد
فرضیه پردازی کردن، فرض گرفتن
طرح ( کردن )
نظر به ( اینکه ) ، با توجه به
نابسته
سابق الذکر
تشکل
تقابل
زبان وری
زبان وری
کنش گرایانه
واکنش مدارانه، واکنش گرایانه
نظریه پردازش دوگانه ( روان شناسی ) نظریه ای که می گوید ذهن از دو نظام مجزا و متفاوت تشکیل شده است. یکی نظامی که پردازش آن ناخودآگاه و ناآشکار ( خودک ...
پردازش دوگانه
خلاصه موجز
سریع الرشد، سریعا روبه رشد
در را تو روی کسی کوبیدن/بستن
مطرح، مطروحه
تنیس باز
گوناگونی
تعدادی ( از ) ، یک دست
راغب/کنجکاو/مایل بودن به، خواهان چیزی بودن
ر. ک ( به معنای �رجوع کنید به�، چون کلمه انگلیسی به صورت مخفف است بهتر است ما هم به صورت مخفف ر. ک آن را بگوییم )
"informal for "try to عامیانه ی try to کوشیدن، تلاش کردن، سعی کردن، سعی داشتن در
تسهیلگر
بانی/پایه گذار چیزی بودن پایه ریزی/پایه گذاری کردن
سرآغاز
پیش شناخته
دوگانه
چندکارگی، چندکارکردی بودن، چندقابلیتی بودن
پایه ریزی/پایه گذاری کردن