تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

در حد کمال بودن معنی این کلمه بستگی به اسمی داره که بعدش میاد. تو این مثال ها برای اشاره به "در حد کمال بودن" اسم یا صفت بعد از خودش به کار میره. T ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

در یک فرار جلو بودن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بسیج کردن تمام نیروی مقاومتی چه برای یک فرد ( که میشه شجاعت و شهامت و قدرت اون فرد ) چه برای یک ارتش ( که میشه سرباز هاش، نیرو هاش و تسلیحاتش )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوش سبک

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اقامت گاه گروهی هم نوع

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

سنگین قدم برداشتن ناشی از خستگی یا وخامت اوضاع

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

شخصیت جنگی عالی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلاطم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگاه از بالا به پایین به کسی ریز دیدن کسی ( یا چیزی ) مثلا he was often overlooked and neglected

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عمق ِدید

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متفاوتانه ( اگه تو فارسی چینین لغتی باشه )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باز پس گرفتن نتیجه ی اعمال ( معمولا بد ) they may one day find themselves on the receiving end همون لرزی که از خربوزه خوردن حاصل میشه.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1_صدای پیوسته 2_کار پیوسته ( غیر رسمی ) مثلا the team was humming along یعنی تیم یکنواخت پیش می رفت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کج و کوله he couldn't hide the wonky cut

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تاب دادن چیزی مثلا چوب طوری که صدا ایجاد کنه swishing back and forth

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با قدم های کوچک فرز دویدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

it suggests that خاطر نشان می کند که. . .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

هر چیزی که بتونه در یک مدت کوتاه بسیار موثر واقع بشه. مثلا یه بازی حین استراحت. the game is also enjoyable in short bursts

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

از این کلمه میشه زمانی استفاده کرد که مثلا یه نفر داره کتاب میخونه و راه هم میره و در این حین به جایی برخورد میکنه. She stumbled over the uneven pav ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از لحاظ کلامی زور زدن برای به کرسی نشاندن یک ادعا

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

دستبرد ( نه به معنی سرقت ) منظور دست بردن به کاری یا قصد کاری کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

قرارداد کار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

امور اقتصادی گسترده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٦

نسبت دادن یک راه حل به یک موضوع یا معضل ( در یک سخنرانی برای گروهی از افراد )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مواد روان گردان که شبیه تریاک هستند. مثلا شربت opium که کلینیک های ترک اعتیاد میفروشن.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

یکنواختی بی فایده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در رابطه با آب ( یا مایعات ) " زلال " هم معنی میده.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تبدیل کردن باوری به خرافه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

مبتذل

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستورالعمل ها و چارچوبی که یک فرد بالا دست در یک سازمان در اختیار مجریان یا صاحبت اختیاران مراتب پایین تر قرار می دهد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

کلمه ی recognize از جنس همین کلمه ــست.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وارونگی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی حیا

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

چیز یا ایده ای که شکست در آن آشکار است

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که توانایی ها و یا خدماتش به دستمزدی که میگیره می ارزه.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

لباس خاص مخصوص مناسبتی خاص سخت میشه معادل خاصی واسه این کلمه تو زبون فارسی پیدا کرد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

رو هوا زدن ( فرصت ها )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

تلقی شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با گردن کلفتی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

fuel قُوا fueled تقویت شده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیش دستانه پیش بینی برای اقدام بعدی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

املای صحیح invade هست

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مختصر مفید

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بی هیاهو

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مقدار تجلل جشن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

خشک و خالی مثلا یه چشن خشک و خالی منظور چیزیه که ایراد نداره ولی پربار هم نیست. مثل شخصی که سلامت هست ولی لاغره و هیکل زیبا نداره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بستن راه it's always better if the driver in front knows whose truck they're cutting off همیشه بهتره راننده جلو بدونه ( راه ) کامیون کیو میبنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

انتصاب ( چیزی/کسی را در جایی گماشتن/قرار دادن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به مشکل خوردن where a lot of people get tripped up is when try to think of some practical examples for the solution بسیاری از مردم در جایی که سعی می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تو بازی snooker به توپ قرمز هم گفته میشه.