stash

/ˈstæʃ//stæʃ/

معنی: پنهانگاه، ذخیره کردن، انباشتن، انبار کردن
معانی دیگر: (در محل مخفی) برای روز مبادا ذخیره کردن، پنهان کردن، قایم کردن، اندوختن، هر چیز نهفته شده، نهانگاه، محل پنهان کردن، مخفیگاه، انبار، گنجینه، ذخیره کردن درمحل مخفی برای اینده، محبوس کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: stashes, stashing, stashed
• : تعریف: to hide or store secretly (sometimes fol. by away).
مشابه: cache, hoard

- He stashed his money in the cupboard.
[ترجمه گوگل] پولش را در کمد گذاشت
[ترجمه ترگمان] پول خود را در گنجه پنهان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: that which is or has been stashed.
مشابه: cache, hoard

جمله های نمونه

1. the police discovered a stash of old coins in a well
پلیس تعدادی سکه ی قدیمی نهفته در یک چاه را پیدا کرد.

2. In the basement there's no room to stash.
[ترجمه گوگل]در زیرزمین جایی برای نگهداری وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]تو زیرزمین جایی برای انبار کردن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Police discovered a large stash of drugs while searching the house.
[ترجمه National Socialist] پلیس انبار بزرگی از مواد مخدر را در هنگام جست و جوی خانه کشف کرد
|
[ترجمه گوگل]پلیس در بازرسی از خانه مقدار زیادی مواد مخدر کشف کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس یک مقدار زیادی مواد مخدر در حین جستجوی خانه کشف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A large stash of drugs had been found aboard the yacht.
[ترجمه گوگل]انبار بزرگی از مواد مخدر در داخل قایق تفریحی کشف شده بود
[ترجمه ترگمان]یه انبار مواد مخدر توی کشتی پیدا شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You can stash your gear in here.
[ترجمه گوگل]شما می توانید وسایل خود را در اینجا ذخیره کنید
[ترجمه ترگمان] می تونی وسایلت رو اینجا جمع کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They discovered a stash of money hidden at the back of a drawer.
[ترجمه گوگل]آنها انباری از پول را کشف کردند که در پشت یک کشو پنهان شده بود
[ترجمه ترگمان]اونا یه انبار پول در پشت یه کشو پیدا کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Stash a plastic spray bottle with a mixture of bleach and water under the sink.
[ترجمه گوگل]یک بطری اسپری پلاستیکی را با مخلوطی از سفید کننده و آب در زیر سینک قرار دهید
[ترجمه ترگمان]یک بطری اسپری پلاستیک با مخلوطی از سفید کننده و آب زیر سینک تخلیه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He would pull over later and stash the manual in the compartment beneath the battery.
[ترجمه گوگل]بعداً می‌کشید و دفترچه راهنما را در محفظه زیر باتری می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]او بعدا خودش را جمع و جور می کرد و در کوپه را زیر باتری ذخیره می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What's the most startling stash you've found in some one's house?
[ترجمه گوگل]شگفت‌انگیزترین انباری که در خانه یک نفر پیدا کرده‌اید چیست؟
[ترجمه ترگمان]- عجیب ترین جایی که تو خونه یکی پیدا کردی چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Somewhere around there she can stash Jamie's things.
[ترجمه گوگل]جایی در آنجا می تواند وسایل جیمی را پنهان کند
[ترجمه ترگمان]یه جایی اون اطراف میتونه وسایل جیمی رو قایم کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Stash old plastic or paper shopping bags near the rubbish or garbage bin and then you can re-cycle them as bin liners.
[ترجمه گوگل]کیسه های خرید پلاستیکی یا کاغذی قدیمی را در نزدیکی سطل زباله یا سطل زباله نگه دارید و سپس می توانید آنها را به عنوان سطل زباله دوباره چرخش کنید
[ترجمه ترگمان]کیسه های پلاستیکی قدیمی یا کیسه های خرید کاغذ را در کنار زباله ها یا سطل آشغال قرار دهید و سپس می توانید آن ها را به عنوان bin در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Where did you stash the drugs?
[ترجمه گوگل]داروها را کجا ذخیره کردی؟
[ترجمه ترگمان]مواد رو از کجا قایم کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His pocketed stash of newspaper clippings apparently fuelled vivid conversations.
[ترجمه گوگل]ذخایر بریده روزنامه‌های او ظاهراً به گفتگوهای واضح دامن زد
[ترجمه ترگمان]پولی که در جیب داشت ظاهرا به حرف های واضح و واضح آن ها دامن زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The latter grudgingly handed over a stash of notes.
[ترجمه گوگل]دومی با اکراه تعدادی از یادداشت ها را تحویل داد
[ترجمه ترگمان]شاهزاده با بی میلی مقداری یادداشت به دست او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It's not as if there was a stash of notes that he could extort from Stone and take away with him.
[ترجمه گوگل]اینطور نیست که انبوهی از یادداشت ها وجود داشته باشد که بتواند از استون اخاذی کند و با خود بردارد
[ترجمه ترگمان]انگار یک انبار پر از یادداشت بود که او می توانست از استون اخاذی کند و با او از آنجا بیرون برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پنهانگاه (اسم)
stash, hide-out

ذخیره کردن (فعل)
stock, lay in, hoard, store, stash, lay by

انباشتن (فعل)
assemble, accumulate, stack, fill, stuff, cumulate, hoard, bulk, agglomerate, hill, garner, stash, stow

انبار کردن (فعل)
stock, store, barn, garner, stash, warehouse, yard, ensile

انگلیسی به انگلیسی

• collect, gather, accumulate
if you stash something valuable somewhere, you store it there to keep it safe; an informal word.

پیشنهاد کاربران

To store in a hidden place
جاساز
مثالی دیگر از ذخیره کردن
There’s a lot more to the ritual than filling your wine bottles and stashing them away at a dark corner.
احتکار
جاساز کردن
در جیب لباس قرار دادن

اصطلاحی منطقه ای برای مخفیگاه مواد مخدر یا خود دارو و مواد
برای استفاده در آینده در یه جای مخفی ذخیره کردن،
to hoard
to stockpile,
to store away
Save up for future use
stow away to use it later
مخفیانه نگهداری کردن
to put in a hidden or secret place
...
[مشاهده متن کامل]

( noun ) چیزای ارزشمند یا غیر قانونی که یه جا مخفی و نگهداری شده: مثل پول، مواد، اسلحه و . . .

. Save sth. =Stash sth
مخفیگاه
مخفی کردن
مواد نمیشه گفت در اصل مخفی کردن
why u try to stash the drug

Stash:
( اصطلاح کف خیابونی ) مواد مخدر ( برای استفاده شخصی )
Australian slang:👇👇👇
Cache of drugs for personal use
Eg: I want my stash, locke.
لاک، من موادم رو میخوام.
( غیررسمی ) مواد ( معمولاً به مقداری برایِ استفاده شخصی اشاره داره )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس