پیشنهادهای nader rostami (٦١٨)
انتصاب ( چیزی/کسی را در جایی گماشتن/قرار دادن )
به مشکل خوردن where a lot of people get tripped up is when try to think of some practical examples for the solution بسیاری از مردم در جایی که سعی می ...
تو بازی snooker به توپ قرمز هم گفته میشه.
1 - برخورد 2 - وارد آمدن ( بر چیزی ) ( ینی یه جورایی تاثیر ) مثلا برای تاثیری که ادویه بر طعم غذا وارد میکنه میشه از کلمه impact استفاده کرد.
آسیب حاصل از فشار بیش از حد عموما برای اعضای بدن استفاده میشه ولی میتونه واسه غیر جاندار هم استفاده بشه. مثلا: The old bridge strained under the wei ...
قابل به کار گیری
طرز کار کِشی
ضغیف در سرویس دهی
رونق دادن
مدارا در گفتار از لحاظ احترام مثلا he is not mincing his words یعنی: او کلماتش را محترمانه ( اصلاح ) نمیکند.
alter
چیزی که بعد از یک بار استفاده بیرون ریخته میشه.
بیشتر پرداختن به چیزی
برانداز
نیّت، مقصود
سپردن کار یا مسئولیتی به کسی یا چیزی دیگر
افراد هم فاز
راغب شدن