پیشنهادهای مریم سالک زمانی (٥,٨٨٤)
یک چیزی که معلوم نیست چیست
نابرده رنج گنج میسر نمی شود.
اوهو!
حلقۀ پاروگیر
( به طعنه ) سیاستمدار وارداتی - سیاستمدار غیرمحلی
( موضوع ) مورد بحث بودن، مطرح بودن ( شخص ) مورد سرزنش قرارگرفتن، توبیخ شدن، مورد بازخواست قرارگرفتن
ناکامی
ناکامی سیاسی
احساس مسئولیت در امر تعلیم و تعلم
تو هلفدونی
کج و معوج - یکوَری - نامتوازن
تصادفی برخورد کردن به - اتفاقی برخوردن به
سرراست - بی ریا - یکراست
تا اینجا درست
without further/more ado = بدون معطلی، بدون فوت وقت make much ado about sth= هیاهو به راه انداختن دربارۀ چیزی
این از این!
اراجیف - مزخرفات - زرّ و زرّ
احساس نگرانی - احساس دلواپسی - احساس دلشوره
با بی توجهی - با بی خیالی
رنگ وارنگ - پر زرق و برق
گوشۀ چشمی
از افراد مافوق - از افراد بالادست
play the buffoon = لودگی کردن - دلقک بازی درآوردن - مسخرگی کردن
مغرضانه - غرض ورزانه - پر از عداوت ( شخص ) : مغرض - بدجنس - بدخواه
هاج و واج نشست.
( قیمت ) : هنگفت - فوق العاده زیاد
ابعاد غول آسا
تاراجگر - ( در مورد حیوان ) دله دزد
تاراجگران
ریش مرتب
( محاوره ) بچه تخس - آتشپاره
[جمعیت]: ازدحام کردن - جمع شدن - غل زدن
توریست ها در لباس های تابستانی
شهری پهناور
پناه بر خدا!
بی نزاکت - بی شرم
( قید ) : به کلی - پاک - کاملا - یکسره - تماما برای مثال: stark naked - stark raving
خطرآفرین
موجود به کلی دیگری - یه آدم دیگه - آدمی کاملا متفاوت - چیزی کاملا متفاوت - یه چیز دیگه
همه دان
خودگماشتگان
از دیرباز
( هزاره ) ملانقطی شدن
تعیلمات موشکافانه
بنیادی - عمده - اصلی
خیر و صلاح
به خیر و صلاح
مدارا - تساهل - شفاعت
اکثریتی ناچیز
زجرآور - کشنده