hellenism

/ˈheləˌnɪzəm//ˈheləˌnɪzəm/

معنی: اصطلاح یونانی، یونانی مابی، اداب یونانی
معانی دیگر: واژه یا عبارت یا اصطلاح یونانی، سنت یونانی، ویژگی های (اندیشه و فرهنگ و غیره) یونان باستان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a Greek idiom, phrase, or the like.

(2) تعریف: the culture and civilization of ancient Greece.

(3) تعریف: imitation of Greek culture or ideas.

جمله های نمونه

1. Hellenism no longer represented a mortal danger.
[ترجمه گوگل]هلنیسم دیگر یک خطر مرگبار را نشان نمی داد
[ترجمه ترگمان]Hellenism دیگر یک خطر مرگبار را نشان نمی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Egypt on the eve of Islam Hellenism.
[ترجمه گوگل]مصر در آستانه اسلام هلنیسم
[ترجمه ترگمان]مصر در آستانه اسلام گرایی اسلامی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The period of Hellenism was the first large - scale interchanges of human civilization.
[ترجمه گوگل]دوره هلنیسم اولین تبادلات بزرگ تمدن بشری بود
[ترجمه ترگمان]دوره یونان گرایی، اولین مبادله بزرگ تمدن بشری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With the influence of Hellenism, Greek and Mesopotamian astronomy and astrology were introduced.
[ترجمه گوگل]با نفوذ هلنیسم، نجوم و طالع بینی یونانی و بین النهرینی معرفی شد
[ترجمه ترگمان]با نفوذ فرهنگ یونانی، نجوم یونانی و بین النهرین و علم احکام نجوم، آشنا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "Going back to Hellenism" is essentially a way of compensating the inadequacy of modern cultures by a rediscovery of original Greek wisdoms that have been concealed by traditions.
[ترجمه گوگل]«بازگشت به هلنیسم» اساساً راهی برای جبران نارسایی فرهنگ‌های مدرن با کشف مجدد حکمت‌های اصیل یونانی است که توسط سنت‌ها پنهان شده‌اند
[ترجمه ترگمان]\"بازگشت به یونان گرایی\" اساسا روشی برای جبران کردن ناکافی بودن فرهنگ های معاصر به وسیله a از wisdoms یونانی اصیل است که توسط سنت پنهان شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In a chapter of the book entitled Hebraism and Hellenism he traces the roots of these views.
[ترجمه گوگل]او در فصلی از کتاب با عنوان عبریت و هلنیسم به ریشه‌یابی این دیدگاه‌ها می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]در فصلی از کتاب تحت عنوان \"Hebraism\" و \"گرایی گرایی\" ریشه های این نظریات را رد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Yet Rome had originally been no more than just another city state on the western fringe of Hellenism.
[ترجمه گوگل]با این حال، رم در ابتدا چیزی بیش از یک ایالت شهری دیگر در حاشیه غربی هلنیسم نبود
[ترجمه ترگمان]با این وصف، روم در ابتدا بیش از یک کشور شهری دیگر در حاشیه غربی یونان گرایی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اصطلاح یونانی (اسم)
hellenism

یونانی مابی (اسم)
hellenism

اداب یونانی (اسم)
hellenism

انگلیسی به انگلیسی

• culture and ideals of the ancient greeks

پیشنهاد کاربران

یونانی گری
Collegiate Definition
1: GRECISM sense 1
2: devotion to or imitation of ancient Greek thought, customs, or styles
3: Greek civilization especially as modified in the Hellenistic period by influences from southwestern Asia
...
[مشاهده متن کامل]

4: a body of humanistic and classical ideals associated with ancient Greece and including reason, the pursuit of knowledge and the arts, moderation, civic responsibility, and bodily development
سنگ تراشی - اشاره داره به هنر و البسه و هنر یونان

بپرس