پاسخهای Sm (٨٣٤)
میشه گفت چشم امید دوختن کنایه از امیدوار بودن به چیزیه؟
درود به شما کاملا درسته،، چشم از چیزی دوختن هم نظر گرفتن و برداشتن از چیزی است
سلام کسی معنی این بیت رو میدونه؟ برو سعدیا دست و دفتر بشوی به راهی که پایان ندارد مپوی
ما شیرازیها میگیم دفتر دستکت جمع کن
سلام کسی معنی این بیت رو میدونه؟ برو سعدیا دست و دفتر بشوی به راهی که پایان ندارد مپوی
منظور از دست و دفتر در کل حساب و کتاب است
" صهبای تو" در بیت : مستم از یک لحظه دیدارت هنوز وه چه مستی هاست در صهبای تو! به چه معناست ؟
شاید منظور از صهبا دیدار سرخ و سفید یار است
درود به او آشکار کر د و نشان داد،راهنمایی کرد #نمونه،الگو،راهکار،رهنمود
"سازگاری نکند آب و هوای دگرم" در بیت : خاک من زنده به تأثیر هوای لب توست سازگاری نکند آب و هوای دگرم به چه مفهومه؟
درود با دیار و آب و هوای دیگری خوی و عادت نگیرم در کل میگوید دلیل زنده بودن من تو هستی
"بالاش نداریم " اصطلاح روزمره فارسی چه معنایی داره ؟
درود بهتر و نکوتر و پسندیده تر نداریم همان رو دست نداشتن است
" صهبای تو" در بیت : مستم از یک لحظه دیدارت هنوز وه چه مستی هاست در صهبای تو! به چه معناست ؟
درود صهبا شراب و می است
درود کار عبث و بیهوده
تیکه شعر : "می زنم نفس در هوای تو " کنایه از چیه؟
درود عشق وعلاقه مفرط
سلام کسی معنی این بیت رو میدونه؟ برو سعدیا دست و دفتر بشوی به راهی که پایان ندارد مپوی
درود میگوید شمردن نعمتهای بیشمار خداوند غیر ممکن است پس از این کار بیهوده دست بردار
درود همخانواده است
معادل این کلمه که بیان کننده اولویت یا برتری داشتن کاری نسبت به کار دیگر باشد چیست
بیشی،پیشی ،،افزونی،
"یک روز ز بند عالم آزاد نیم" کنایه از چیست ؟ یک روز ز بند عالم آزاد نیم یک دمزدن از وجود خود شاد نیم شاگردی روزگار کردم بسیار در کار جهان هنوز استاد نیم
میگوید از اندیشه کردن درعلت به وجود امدن خویش و این جهان چون زندان فارغ نمیشوم با این که درباره روزگار بسیار تحقیق کرده ام و آموخته ام،اما هنوز چیزی نمی دانم
مفهوم کلی شعر: پرِ هَفتا ثَله جُونی میکُند عَشغِ مقری وَ خُیْ بِنی چِشِ رُوشْت زور باید نه زر که بانو را گزری دوستتر که ده من گوشت
پیر هفتاد ساله جوانی می کند و آرزوی جوانان دارد چنان که عشق قرآن خوان کور را به داشتن چشم روشن میبینی (دکتر خزایلی) ،،در بیت دوم میگوید زن جوانی طرف مقابلش رو به مال ثروت ترجیح میدهد همان گونه که الت مردانه رو به ده من گوشت ،گزر همان زردک یا هویج است و منظور الت مردانه است
کدام سلسله در ایران توسط مغولها تاسیس شد؟
درود سلسله ایلخانان
خشم و ناخشنودی نهانی که چشم به رویدادی دارد تا خودنمایی کند
درود میخاییل گورباچوف
تیکه شعر : "می زنم نفس در هوای تو " کنایه از چیه؟
درود به امید رسیدن به تو زنده ام و نفس میکشم
خیام به ستایش کدام اخلاق تو این بیت می پردازه ؟ هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت روزی که نیامدهست و روزی که گذشت
درود شاید بتوان گفت وارستگی یا عدم دلبستگی،و خشنود بودن
"آب از آب تکان نخوردن" کنایه از چیه؟
درود آرامش و سکون،
میدان نقش جهان اصفهان در کدام دوره از تاریخ ایران بنا شده است؟
درود شاه عباس صفوی
درود به شما قدرت و توان
مکر ،حیله،غدر،تلبیس،دورنگی،دورویی،
درود ماه کشند،مد (فرا کشند )جزر (فرو کشند)
درود به معنی فرهنگ است
قالب شعری این بیت از حافظ چیه و آرایه های ادبی شو بگید لطفا هر روز دلم به زیر باری دگر است در دیدهٔ من ز هجر خاری دگر است من جهد همیکنم قضا میگوید بیرون ز کفایت تو کاری دگر است
مفعول مفاعیل مفاعیل فعل هزج مثمن اخرب مکفوف مجبوب
" دکان وحدت " به چه معناست ؟ مثنوی ما دکان وحدت است غیر وحدت هر چه بینی آن بت است
درود می گوید مثنوی محل عرضه یکتایی و جلوگاه خدای یگانه است و هر نقش دیگری که ببینی بت است
درود گوهر جان تشبیه بلیغ است
مفهوم بیت : "انا من اهوی و من اهوی ان نحن روحان حللنا بدنا"
درود،من کسی هستم که دوستش دارم و کسی که دوستش دارم منم، مادو روحیم که در یک بدن زندگی می کنیم
درود باید در تبریز باشد
منظور مولانا در این متن چیه ؟ ما همچون کاسهایم بر سر آب؛ رفتنِ کاسه بر سر آب به حکم کاسه نیست، به حکم آب است
درود میگوید ما مثل کاسه ای هستیم که بر آب شناور است و هیچ اختیاری از خود نداریم یعنی سرنوشت ما بی خواست ما از پیش معین شده است
مفهوم بیت اخر این رباعی از خیام: چون عمر به سر رسد چه شیرین و چه تلخ پیمانه چو پر شود چه بغداد و چه بلخ می نوش که بعد از من و تو ماه بسی از سَلخ به غٌرّه آید از غره به سلخ
درود از کمال به نقصان و نقصان به کمال از هلال به قرص و برعکس غره ماه ،هلال ماه است شب اول ماه سلخ ،،پوست کندن به سلخ رفتن ماه ،رک و پوست کنده و اشکار شدن ماه است
درود استمرار به معنی پیوسته رفتن و همیشه روان بودن است
کلمه تی که توصیف کننده ادم بی فایده و بی ثمر باشد
درود بیکاره جناب مولوی در این بیت به معنی بی ادب به کار گرفته بی ادب تنها نه خود را داشت بد بلکه آتش در همه آفاق زد
در کتاب ادیبات دوازدهم در بخش لغات کلمه صفوت را به معنای برگزیده نوشته است این کلمه چگونه ترجمه میشود؟
درود Safvat از صافی به چم برگزیده و خالص چیزی
منظور از " سبک بالان ساحل ها " در بیت : شبِ تاریک و بیمِ موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حالِ ما سبکبارانِ ساحلها
درود سبکباران ساحل ،در اینجا کسانی هستند که عشق رو نیازمودن و بار سنگین درد و رنج عشق رو به دوش نکشیدن منظور عافیت طلبان هستند
شراعی بزد شاه و بنهاد تخت بر تخت شد هر که بد نیکبخت در این بیت شراع معنی به غیر از خیمه و سایه بان میدهد؟
درود شراع زدن ،،خیمه و سایبان به پا کردن درست است
سلام، از بین دو معنی تو باید و بر تو لازم است برای کلمه علیک بِ کدام یک بهتر است ؟
درود تفاوتی ندارد
پنداشتی با زبان بی زبانی میخواهد عرض تبریک تهنیت کند لطفا معنای این جمله رو بگین
درود زبان بی زبان با رفتار و حرکات وطرز نگاه چیزی را بیان کردن