پیشنهادهای بهمن حکمتی زاده (٩٧)
ظهر - حوالی ظهر https://www. ldoceonline. com/dictionary/midday توضیح: noon به زمان دقیقی اشاره می کند یعنی ساعت 12 ظهر https://www. ldoceonline. com ...
ابتدای شب ، آغاز شب، اول شب https://www. britannica. com/dictionary/nightfall : the time of day when the sky gets dark : the time when night begins ...
واژه trial به صورت فعل هم به کار می رود و در این حالت مفهوم آن آزمودن رسمی موثر یا مناسب بودن چیزی است . ( مثلاً یک دارو ) trial verb [ T ] to test ...
به طور نامنظم ، به طور پراکنده ، گاه به گاهی ، هراز گاهی، به طور گهگاهی، به طور متناوب � نقل از فرهنگ معاصر هزاره �
1. به زحمت، به زور، به سختی a room barely furnished 2. تنها، فقط، همین قدر . we barely had time to catch the train 3. صاف و پوست کنده، سر راست؛ به ا ...
شرور ، شریر https://www. collinsdictionary. com/us/dictionary/english/bully
به یاد ماندن https://www. vocabulary. com/dictionary/go down verb be recorded or remembered “She will go down as the first feminist”
یبوست دهنده https://www. urbandictionary. com/define. php?term=constipator
دوستان - معاشرین https://www. ldoceonline. com/dictionary/company
در انگلیسی بریتانیایی به معنی � تمام کردن چیزی � است. https://www. collinsdictionary. com/us/dictionary/english/to - be - out - of - something
در نتیجه :as a result of . The company lost the order through production delays
( عامیانه، عمدتاً در شمال آمریکا ) گند، مزخرف، خیلی بد، مأیوس کننده https://www. lexico. com/en/definition/craptacular
خیلی خنده دار ، خیلی بامزه توضیحات: منظور از knee slapper جوک یا لطیفه یا حکایت یا. . . است که خیلی خنده دار یا بامزه باشد. https://www. collinsdic ...
شرح کلی و اجمالی، توصیف کلی و اجمالی https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/overview?q=overview
در جستجوی کار - جویای شغل توضیح : عبارت be between jobs دلالت بر آن دارد که شخص فعلاً بیکار است ولی به طور فعال به دنبال کار می گردد. لذا این عبارت ر ...
شانس بالائی برای به دست آوردن شغلی یا جایزه ای را داشتن https://www. collinsdictionary. com/dictionary/english/be - in - the - running
به طور رسمی اظهار کردن و یا تصمیم گرفتن که چیزی غیر ممکن است یا واقع نخواهد شد یا این که چیزی یا شخصی مناسب نیست. https://dictionary. cambridge. org ...
داروی نیازمند نسخه منظور از عبارت prescription medication دارویی است که داروخانه صرفاً با تجویز پزشک مجاز به دادن آن است. https://www. lawinsider ...
منظور از prescription medications داروهائی هستند که داروخانه فقط با تجویز پزشک مجاز به دادن آن ها است.
ضمیر پرسشی ضمایر پرسشی در زبان انگلیسی عبارتند از who, whom, what, which, whose https://commongroundinternational. com/learning - english/interrogati ...
excluded و نه ecluded
قطعه پایانی، تکه آخر https://www. merriam - webster. com/dictionary/outro
سبیلو، سبیل دار، دارای سبیل https://www. ldoceonline. com/dictionary/moustached
نگاه کردن با دشواری و دقت ( به دلایلی مانند دوری مسافت، تاریکی ، مه و . . . ) مثال ها : . The driver was peering into the distance trying to read th ...
( در کامپیوتر ) فرایند، روند، روال ، روش مستند: در آدرس کامپیوتری https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/function به عنوان یکی از معان ...
دوست داشتن، عزیز شمردن، عشق ورزیدن https://idioms. thefreedictionary. com/care about
صدای ضبط شده https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/audio
خیلی خنده دار https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/laugh - out - loud
او سه روز زیر سِرُم بود
خیلی - بشدت https://dictionary. cambridge. org/us/dictionary/english/uncommonly
شروع به کار کردن ( به ویژه به طور مصمم یا با اشتیاق ) https://www. macmillandictionary. com/dictionary/british/set - to - work
عمداً اذیت کردن، از روی قصد آزار دادن، تعمداً ناراحت کردن https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/spite مثال: . I almost think he died ...
هوای کسی را داشتن، از کسی حمایت کردن https://www. businessinsider. com/15 - common - phrases - civilians - stole - from - the - us - military - 2015 ...
. . . [ جمله استفهامی ] میل دارید که . . . ؟ ، موافقید که . . . ؟، اجازه می دهید که . . . ؟، آیا. . . ؟ نقل از فرهنگ انگلیسی - فارسی محمد رضا جعفری ...
زالو صفت https://www. vocabulary. com/dictionary/leechlike
زیرِ سِرُم بودن مثال: . He was on a drip for three days https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/drip
واژه ای که دو معنای متناقض دارد. https://www. merriam - webster. com/dictionary/contronym
people pleaser انسانی است که بسیار برایش اهمیت دارد دیگران در مورد او چه می اندیشند. وی می خواهد همواره محبوب و مورد تائید باشد. معادل فارسی مناسبی ب ...
ویژگیِ غیرعادی، ویژگیِ عجیب، عادتِ عجیب، روشِ عجیب، رفتارِ عجیب https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/idiosyncrasy
سخت گیر، مقرراتی، متعصب، خشکه مقدس https://www. collinsdictionary. com/dictionary/english/strait - laced https://www. dictionary. com/browse/strait ...
دوست و رقیب دوستِ متعارض https://www. lexico. com/en/definition/frenemy
شخصی که بین 10 لغایت 19 سال سن دارد https://www. collinsdictionary. com/submission/20786/denarian
هزار پای علف خوار، هزارپای گیاه خوار توضیح: دو نوع هزارپا داریم. وقتی می گوئیم هزارپا معمولاً آن چه در ذهن مخاطب فارسی زبان مجسم می شود هزارپائی است ...
( با ورزش ) عضلانی تر کردن ، نیرومندتر کردن، قوی تر کردن _ عضلانی تر شدن، نیرومندتر شدن، قوی تر شدن مستند: https://www. merriam - webster. com/dictio ...
فردِ حاضر مستند: https://findwords. info/term/stander - by
protection racket
باجگیری
پوشاندن یا مبهم کردن با ماده ای سفید رنگ مستند: در آدرس اینترنتی https://idioms. thefreedictionary. com/white out به عنوان یکی از معانی white out نو ...
� در فروشگاه های بزرگ � ردیف توضیح: در فروشگاه های بزرگ مشتری، در بین راهروهای باریکی که دو طرف آن قفسه هائی از اجناس است حرکت می کند تا اجناس مورد ن ...
برای محکم کاری مستند: http://edmontonenglishschool - learningenglishonline. com/free - training/for - good - measure/
بهره برداری کردن از استفاده کردن از مستند: در آدرس اینترنتی https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/tap - into - sth به عنوان معنی عبار ...
در ارتباط با دربارۀ در موردِ در رابطه با مستند: در آدرس اینترنتی https://www. merriam - webster. com/dictionary/as far as در موردِ یکی از معانی as ...
آزمونِ دشوار more challenging آزمونِ دشوارتر most challenging دشوارترین آزمون توضیح: در آدرس اینترنتی https://dictionary. cambridge. org/dictionary/e ...
کسی را دست انداختن توضیح: در آدرس اینترنتی https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/put - someone - on به عنوان معنی عبارت put someone ...
به ظاهر، ظاهراً توضیح: در آدرس اینترنتی https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/looking به عنوان معنی looking - نوشته شده: :having the ...
مینِ زمینی
چسبِ زخم
هدر رفتن ، تلف شدن ، از بین رفتن، ضایع شدن توضیح : در آدرس اینترنتی https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/down - the - drain در مورد ...
به طور اختیاری، به طور انتخابی
مدفوع کردن، ریدن توضیح : در آدرس اینترنتی https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/defecate به عنوان معنی واژه defecate نوشته شده: to pa ...
پیف توضیح 1 : واژه pooh هنگام استشمام بوی بد برای بیان کراهت گفته می شود بنا بر این معادل فارسی آن را می توان � پیف � در نظر گرفت توضیح 2: در آدرس ...
عقیده توضیح: در آدرس https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/proposition به عنوان یکی از معانی واژه proposition نوشته شده: an idea or o ...
life imprisonment
مُهلت - فُرجه مثال : seventeen days' notice مهلتِ هفده روزه - فُرجۀ هفده روزه
مواد غذائی توضیح: در آدرس اینترنتی https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/victuals به عنوان معادل واژه victuals نوشته شده :food and d ...
صدای مخملی، صدای گوش نواز
صرفه جویی
مخفف extrasensory perception به معنی � حس ششم � است.
حس ششم
بنیان نهادن توضیح: با مراجعه به https://www. merriam - webster. com/dictionary/conceive مشاهده می شود که به عنوان یکی از معادل های واژه conceive نوش ...
مجموعه اقدامات، مجموعه فعالیت ها، مجموعه مبارزات مثال: a political campaign
stew
نیِ بوریا، علفِ حصیر - ( صفت گونه ) حصیری مثال: a rush mat
در آخرین لحظه، در دقیقه نود مثال: . We got there just in the nick of time
در محاوره به عنوان مخفف برای دو عبارت زیر به کار می رود: 1 - have got a مثال: "I gotta licence" 2 - have got to مثال: "you gotta be careful"
قهقهه قهقهه زدن
در علوم کامپیوتری یکی از معانی dev مخفف developer به معنی طراح و توسعه دهنده نرم افزار، برنامه نویس است. مثال ها: a game dev a web dev Linux’s de ...
در GIT که مربوط به علوم کامپیوتر ی می شود منظور از واژه commit ارائه کردن نسخه بازنگری شده ای است به مخزن که قبلاً تحت عنوان working copy در دست تغیی ...
تو . . . نیستی توضیح: اصطلاح if it isn't برای ابراز تعجب هنگامی به کار می رود که به طور غیر منتظره کسی را ببینیم. مثال: ! Well, if it isn't my old f ...
خنده کوتاه - پوزخند - خنده زیر لبی - پوزخند زدن - به طور زیر لبی خندیدن _ آهسته و کوتاه خندیدن توضیح: tee - hee در مقابل قهقهه یعنی belly laugh قرار ...
گند کاری های کسی را برطرف کردن مثال ها: . I clean up after these people . I'm fed up with cleaning up after you all the time
چیزی نمانده بود که مثال 1: . I almost missed the bus مثال 2: . I almost killed myself yesterday
ببین مثال: Look here, you can’t say things like that to me توضیح: اصطلاح look here هنگامی به کار می رود که بخواهیم توجه کسی را جلب کنیم تا چیزی بگوئ ...
تعیینِ حدود
پیش گزیده
محو get caught up محو شدن مثال : You know sometimes people get so caught up on the little picture that they can't see the big picture that's right i ...
be up for sth آماده بودن برای چیزی مثال . It's a little intimidating but I'm up for the challenge
احتمال زیادی دارد که
در اکثر زبان های برنامه نویسی کامپیوتر، متغیر نوع boolean به متغیری گفته می شود که صرفاً یکی از دو ارزش �درست� یا �غلط � را می تواند به خود بگیرد.
به حساب آوردن در مثال: You must factor insurance payments into the cost of maintaining a car
به حساب نیاوردن
به حساب آوردن
به عنوان راه دیگر ، راه دیگر، به عنوان گزینه دیگر، گزینه دیگر، به عنوان امکانی دیگر، امکانی دیگر توضیح: برای ملاحظه مستند پیشنهاد فوق می توان به آدر ...
مجوز هنری توضیح : عبارت artistic licence ( یا artistic license ) اصطلاحی است محاوره ای. منظور از آن مجوزی است که فرض شده هنر به هنرمندان داده است که ...
مجوز هنری توضیح : عبارت artistic licence ( یا artistic license ) اصطلاحی است محاوره ای. منظور از آن مجوزی است که فرض شده هنر به هنرمندان داده است که ...
( به هنگام برآوردن تقاضای کسی ) بفرما، بفرمایید توضیح : به جای there you go در معنای فوق ، there you are هم به کار می رود. مثال: ? Natalie Trudeau: ...
زینت دادن، زیور کردن، آراستن توضیح: با عنایت به آن چه در https://en. oxforddictionaries. com/definition/accessorize درج گردیده.