پیشنهادهای بهمن حکمتی زاده (٩٧)
بهره برداری کردن از استفاده کردن از مستند: در آدرس اینترنتی https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/tap - into - sth به عنوان معنی عبار ...
در ارتباط با دربارۀ در موردِ در رابطه با مستند: در آدرس اینترنتی https://www. merriam - webster. com/dictionary/as far as در موردِ یکی از معانی as ...
آزمونِ دشوار more challenging آزمونِ دشوارتر most challenging دشوارترین آزمون توضیح: در آدرس اینترنتی https://dictionary. cambridge. org/dictionary/e ...
کسی را دست انداختن توضیح: در آدرس اینترنتی https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/put - someone - on به عنوان معنی عبارت put someone ...
به ظاهر، ظاهراً توضیح: در آدرس اینترنتی https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/looking به عنوان معنی looking - نوشته شده: :having the ...
مینِ زمینی
چسبِ زخم
هدر رفتن ، تلف شدن ، از بین رفتن، ضایع شدن توضیح : در آدرس اینترنتی https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/down - the - drain در مورد ...
به طور اختیاری، به طور انتخابی
مدفوع کردن، ریدن توضیح : در آدرس اینترنتی https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/defecate به عنوان معنی واژه defecate نوشته شده: to pa ...
پیف توضیح 1 : واژه pooh هنگام استشمام بوی بد برای بیان کراهت گفته می شود بنا بر این معادل فارسی آن را می توان � پیف � در نظر گرفت توضیح 2: در آدرس ...
عقیده توضیح: در آدرس https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/proposition به عنوان یکی از معانی واژه proposition نوشته شده: an idea or o ...
life imprisonment
مُهلت - فُرجه مثال : seventeen days' notice مهلتِ هفده روزه - فُرجۀ هفده روزه
مواد غذائی توضیح: در آدرس اینترنتی https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/victuals به عنوان معادل واژه victuals نوشته شده :food and d ...
صدای مخملی، صدای گوش نواز
صرفه جویی
مخفف extrasensory perception به معنی � حس ششم � است.
حس ششم
بنیان نهادن توضیح: با مراجعه به https://www. merriam - webster. com/dictionary/conceive مشاهده می شود که به عنوان یکی از معادل های واژه conceive نوش ...
مجموعه اقدامات، مجموعه فعالیت ها، مجموعه مبارزات مثال: a political campaign
stew
نیِ بوریا، علفِ حصیر - ( صفت گونه ) حصیری مثال: a rush mat
در آخرین لحظه، در دقیقه نود مثال: . We got there just in the nick of time
در محاوره به عنوان مخفف برای دو عبارت زیر به کار می رود: 1 - have got a مثال: "I gotta licence" 2 - have got to مثال: "you gotta be careful"
قهقهه قهقهه زدن
در علوم کامپیوتری یکی از معانی dev مخفف developer به معنی طراح و توسعه دهنده نرم افزار، برنامه نویس است. مثال ها: a game dev a web dev Linux’s de ...
در GIT که مربوط به علوم کامپیوتر ی می شود منظور از واژه commit ارائه کردن نسخه بازنگری شده ای است به مخزن که قبلاً تحت عنوان working copy در دست تغیی ...
تو . . . نیستی توضیح: اصطلاح if it isn't برای ابراز تعجب هنگامی به کار می رود که به طور غیر منتظره کسی را ببینیم. مثال: ! Well, if it isn't my old f ...
خنده کوتاه - پوزخند - خنده زیر لبی - پوزخند زدن - به طور زیر لبی خندیدن _ آهسته و کوتاه خندیدن توضیح: tee - hee در مقابل قهقهه یعنی belly laugh قرار ...
گند کاری های کسی را برطرف کردن مثال ها: . I clean up after these people . I'm fed up with cleaning up after you all the time
چیزی نمانده بود که مثال 1: . I almost missed the bus مثال 2: . I almost killed myself yesterday
ببین مثال: Look here, you can’t say things like that to me توضیح: اصطلاح look here هنگامی به کار می رود که بخواهیم توجه کسی را جلب کنیم تا چیزی بگوئ ...
تعیینِ حدود
پیش گزیده
محو get caught up محو شدن مثال : You know sometimes people get so caught up on the little picture that they can't see the big picture that's right i ...
be up for sth آماده بودن برای چیزی مثال . It's a little intimidating but I'm up for the challenge
احتمال زیادی دارد که
در اکثر زبان های برنامه نویسی کامپیوتر، متغیر نوع boolean به متغیری گفته می شود که صرفاً یکی از دو ارزش �درست� یا �غلط � را می تواند به خود بگیرد.
به حساب آوردن در مثال: You must factor insurance payments into the cost of maintaining a car
به حساب نیاوردن
به حساب آوردن
به عنوان راه دیگر ، راه دیگر، به عنوان گزینه دیگر، گزینه دیگر، به عنوان امکانی دیگر، امکانی دیگر توضیح: برای ملاحظه مستند پیشنهاد فوق می توان به آدر ...
مجوز هنری توضیح : عبارت artistic licence ( یا artistic license ) اصطلاحی است محاوره ای. منظور از آن مجوزی است که فرض شده هنر به هنرمندان داده است که ...
مجوز هنری توضیح : عبارت artistic licence ( یا artistic license ) اصطلاحی است محاوره ای. منظور از آن مجوزی است که فرض شده هنر به هنرمندان داده است که ...
( به هنگام برآوردن تقاضای کسی ) بفرما، بفرمایید توضیح : به جای there you go در معنای فوق ، there you are هم به کار می رود. مثال: ? Natalie Trudeau: ...
زینت دادن، زیور کردن، آراستن توضیح: با عنایت به آن چه در https://en. oxforddictionaries. com/definition/accessorize درج گردیده.