پیشنهاد‌های مالک میرزائی (٤٣٥)

بازدید
٤٩٤
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

غذایی که درست به اندازه پخته شده .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

به ادمی خیلی لاغر یا چیزای خیلی نازک می گن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

ادمی که خیلی احمقه ، آدمی که عقلش پاره سنگ برداره

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمی فهمم. درک نمی کنم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حالم خوبه. از این بهتر نمی شه. معادل خودمونی تر I'm fine.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حالت خودمونی تر عبارت thank you

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خواهش می کنم ، قابلی نداره. حالت خودمونی تره you're welcome

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Kick لگد زدن Ass kick. اردنگی زدن Ass kicker دهن سرویس کن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Mean to brag از خود تعریف کردن چسی اومدن پز دادن I don't mean to brag but. . . نمی خوام چسی بیام ولی. . .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

۱ - به معنای جهنم و دوزخ است. ۲ - به جمله معنای منفی می دهد. مثال ها: Sit down بنشین Sit the hell down بتمرگ Who did that? کی این کار رو کرد؟ W ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

باشه . اکی. موافقم. قبول

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عمرا دروغ باشه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف charisma

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عامیانه : به نحو احسنت انجام دادن. ترکوندن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

فوق العاده س.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

در عامیانه به معنای: عالی ، ، خارق العاده مترادف با کلماتی مثل : awesome

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

در زبان عامیانه : باور کردن I don't buy it. باور نمی کنم. تو کَتَم نمی ره.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در زبلن عامیانه یعنی فهمیدن و درک کردن. I got it. فهمیدم. I get it. می فهمم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

سوما ، ثالثا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ثانیا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گروهی از گوریل ها که با هم حرکت می کنند. a band of gorillas یه دسته گوریل

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به دسته ای از پرندگان یا حشرات که با هم حرکت می کنند گفته می شود. a swarm of flies یک دسته مگس

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گروهی متشکل از چند گ به گفته می شود. a litter of cats چند تا گربه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

به یک دسته ماهی گفته می شود. a school of fish یک دسته ماهی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهم خبر بده. منو در جریان بذار. بهم زنگ بزن خودمونی ترش میشه: hit me up

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

من پول همرام نییت. بی پولم. ورشکسته ام

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ازت خوشم میاد. روت کراش دارم.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشتباه از من بود. تقصیر من بود.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غمگینم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو هیچ گ. . . نمی تونی بخوری

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سربازان ارسالی برای خدمت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

مشروط کردن ، قید کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیش پا افتاده ، سطح پایین ، ضعیف از لحاظ کیفیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

راه انداختن. مثل land a job راه انداختن یک شغل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بچه - قوم و خویش نسبی - دوست و رفیق نزدیک برای این که به کسی بگی تو عزیز دل منی هم از این اصطلاح استفاده می شه.

پیشنهاد
٠

معنی تحت اللفظی :دم روی کول گذاشتن و رفتن ، دم رابین پاها گرفتن و رفتن. معنی کنایی: از ترس یا شرم بی سرو صدا جیم شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

بفرما همونی که می خواستی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در فوتبال : گلزن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

چه افتضاحی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

شوت کردن - لگد زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بله - البته - بسیار خوب - خیلی خوب - با کمال میل - آره. در صورتی که به شکل سوالی بیاید به معنی "درسته" و "واقعا" هم معنی می ده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واقعا؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مرد - انسان - آدم - مردم - دوست پسر - خاطرخواه - مزدور - نوکر - رفیق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لجباز - دمپایی راحتی - قاطر - مواد بر ( کسی که پول می گیره و موادمخدر جابجا می کنه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جدا شدن زن و شوهر از هم ( حالت ضعیف تر طلاق ) - separation با divorce فرق دارد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به معنی پی پی اسبه. اما مجازا به معنی چرند و پرند ، خالی بندی ، . . . شعر به کار می ره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کلید ساز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

به آدمی که ظاهر خوب ، موجه و با شخصیت داره اما باطن پلید و بد ذاته هم می گن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

جاذبه، نفوذ He has got a lot of pull. او نفوذ زیادی دارد.