پیشنهادهای مالک میرزائی (٢٠٦)
هر چی باشه. . .
سلام به همگی - سلام به اینی که می گم گوش کنید - به من توجه کنید.
بچه
مواد زدن ، مواد مصرف کردن
راستشو بخواهید. .
مورد نداره. اشکال نداره. I might as well hang with you guys if that's cool. اگه اشکال نداره منم پیش شماها تلپ میشم
حاشیه رفتن
راه و چاه چیزی را به کسی یاد دادن
در مورد شلوار : پاچه bottom of your pants are awful tight. پاچه شلوارت خیلی تنگه.
آدم قرتی ، اهل مد روز و . . .
عالیه که می بینمت
یه خورده زیاده رویه
به خاطر تو
حوصله کسی را داشتن
با هم خوش گذروندن ، صفا کردن
فکر کنم it's supposed to be bonkers. فکر کنم عقلش پاره سنگ بر می داره
ایول God damn, son! It's pretty nice, ایول داری پسر . خیلی خوشگل شده
حرف رو صریح و شفاف گفتن ، قایم نکردن حرف ، رک و پوست کنده حرف زدن
تقاص پس دادن
اجرای خوبی داشتن
چشم برداشتن did you lose sight of the defendant? آیا شما لحظه ای از متهم چشم برداشتید؟
همین دور و بر ، همین نزدیکی ، همین نقطه از کشور که ما زندگی می کنیم. It's so good to see you. What brings you to this neck of the woods? خیلی خوبه ک ...
قبوله ، حله ، خودشه ، اینه
تو مخمصه افتادن ، دندون آدم به سنگ خوردن ، گرفتار شدن
نخود هر آش شدن
کسل کننده I hate this stupid place! از این مکان کسل کننده متنفرم.
گه دونی
فیصله دادن ، جمع و جور کردن
اینم از. . . . ( موقع رونمایی از چیزی یا معرفی شخصی گفته می شه )
حرفی ندارم ( باهات موافقم )
خودش گویای همه چیزه
زد و بند کردن با دادستان و . . .
نمک گیر کردن
موندنی شدن
کمپوت گه. . . ( خطاب به طرف مقابل )
نوه ها
دیگه نه ، دیگه قرار نیست. . . ، بسه
دخالت
تو کوچه هر کسی بالاخره یک روز عروسی می شه. ( روز شانس هر کسی میاد )
بیش از اندازه
حالا خودمونیم
روسفیدم کن. مفتخرم کن
کلا بیخیالش شید.
مدرک برای دفاع در جلسه دادگاه
در صورت امکان . . .
آماده
خودمونی شدن
خودمونی شدن
تمومش کن
مجازا: عزیز دلم ، قربونت برم