پیشنهادهای مالک میرزائی (٥٣٣)
زبونتو گاز بگیر. ساکت باش ، این چه حرفیه؟
عالی ، درجه یک ، نامبر وان ، بی حرف و حدیث
ادم عشق مطالعه
موافقم
سر صحبت رو باز کردن
توی یک چشم بهم زدن آماده کردن چیزی
آب دماغ سبز و زشتی که آویزون می شه. در گویش استان گلستان : خِلمِش
ماده چرک و لزج مثال: Eye gunk چرک گوشه چشم
چرکی که کنار چشم جمع می شود. معمولا گوشه چشم جنب بینی
صحبت کردن با
کم شدن. مترادف با decrease متضاد go up و increase
حاشیه رفتن ، از واقعیت دوری جستن
دکه ، غرفه فروش ، مغازه کوچک
محاسبه کردن
داد و بیداد کردن
سوگندی که رئیس جمهور در مراسم تحلیف می خورد
جریحه دار کردن. مثال A wise man never hurts girls feelings یک مردعاقل هرگز احساسات دختران را جریحه دار نمی کند.
به وجد آمدن مثال: The little girl keen mind pleased the audiance هوش شدیدا بالای دختر کوچولو حضار رو به وجد آورد.
بریدن ، قطعه کردن و تکه تکه کردن مثال: The keen knife cut throyh the meat چاقوی تیز ، گوشت رو تکه کرد.
دست تنگ بودن ، بی پول بودن مثال: I'm out of money right now در حال حاضر دستم تنگه
سنگدل مثال: I'm sorry. I was so hard on you متاسفم. من نسبت به تو خیلی سنگدل بودم.
رو براه بودن ، اکی بودن مثال Everything is getting right همه چیز روبراهه.
تلفظ سریع عبارت miss you
تلفظ سریع عبارت did you like that? ازش خوشت اومد؟
فرم تلفظ سریع did you eat? غذا خوردی؟
قصد دارم، قراره تلفظ سریع I am going to
با ادم پولدار ازدواج کردن ، در گویش شرق گلستان به مردانی که با زنان یا دختران پولدار ازدواج می کنن می گن: ک. . ر طلا
آدم فضول و نخود هر آش
ادم دورو
آدم سرد و بی احساس ، آدم یُبس و نچسب ، به قول امروزی ها " آدم تو ک. . ن نرو"
قیام ، شورش
ضربه
رو راست باش ، صادق باش
مرخصی مثال: I'm on leave من مرخصی ام. I'm on sick leave من در مرخصی استعلاجی ام. I'm on maternity leave من در مرخصی زایمانم.
باز شدن دهان به قصد گفتن ناکفته ها مثال: Don't get me started نذار دهنم رو باز کنم.
تلفظ سریع ?did you have
چکار کرد؟ تلفظ سریع عبارت زیر: ?What did he
تلفظ سریع و عامیانه عبارت زیر: ?Why did you lie چرا دروغ گفتی؟
تلفظ خودمونی ?is she
حالت خودمونی ?is he
تلفظ سریع و کوچه بازاری ?will he
حالت سریع let"s go بیا بریم
پشم ریزون شدن ، برگ ریزون شدن ، پرچ ریزون شدن. ( نشان دادن تعجب و شگفتی بیش از حد ) مثال: It will knock your socks off برگات می ریزه
به مثال: Moment by moment لحظه به لحظه Side by side پهلو به پهلو بعضی وقت ها هم معنی "به" را در عبارت داریم: مثال: Little by little کم کم Bit ...
بالا رفتن سن و سال ، افزایش سن. مثال: I'm turning 45 دارم ۴۵ ساله می شم.
تنه درخت قسمت های مختلف درخت : Branch شاخه Stick سر شاخه شکسته درخت Bark پوست درخت Trunk بدنه درخت Root ریشه Stump کنده ، ته مانده درخت توی زمین بع ...
پک بیرون بر ، پک غذای بیرون بر مثال: Give me a to go box please بی زحمت به من غذا رو به صورت بیرون بر بدید. یا به طور ساده تر: لطفا بیرون بر بدید.
یه لقمه بزن