پیشنهاد‌های مالک میرزائی (٦٩٨)

بازدید
٩٢٠
تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

زیره کفش

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

گاز فردار

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

ضربه گیر در وسیله ای که پشت در و چسبیده به دیوار نصب می کنند تا ضربه در را بگیرد و از آسیب زدن به دیوار جلوگیری کند

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

پشت بند در ، چفت در

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

حواس جمع بودن مثال: . ?Are you confused No , I'm clear گیج شدی؟ نه . حواسم جمعه.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جدی مثال: ?Are you for real جدی هستی؟ جدی می گی؟

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حالت تهوع. مثال: I feel sick حالت تهوع داشتن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

معنی اصلی : مغناطیسی ، اهنربایی معنی عامیانه : جذاب و تو دل برو

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اجرا کننده ، مجری

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گاز بزرگ زدن به میوه ، بیسکوییت ، غذا و. . . . در مقابل nibble

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گاز کوچولو زدن به میوه ، بیسکوییت و . . .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ست لباس هاییکه تنمون هست مثال: I check out my outfit من لباس ها ( یی که تنم هست ) رو برانداز می کنم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرتب کردن مثل مرتب کردن لباس. مثال: I tuck in my shirt دارم پیراهنم ر. مرتب می کنم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باد کردن چیزی مثال: Pumping air into a baloon باد کردن یک بادکنک

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I know rigt? دقیقا همینه. نه؟

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[صرفا] جهت اطلاع

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Asap

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Broken : شکست عشقی خورده ، غمگین Broke : ورشکسته و بی پول

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صورت حساب مثال: ?can we get the check please می شه صورت حساب رو به ما بدید؟

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آمیختن ، ترکیب کردن. مثال: Coffee with a splash of milk قهوه با ترکیبی از شیر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بافتن مو مثال: I'm braiding my daughter's hair دارم موی دخترم رو می بافم.

پیشنهاد
٠

به چیزی حساسیت داشتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سازگار بودن ، با مزاج ادم سازگار بودن مثال: The cow milk dosen't agree with me شیر گاو به من سازگار نیست

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکر ، قند ، شیرینی جات ، غذاهای دارای شیرینی و مواد قندی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مایل بودن به چیزی ، میل داشتن به چیزی مثال: I'm all set , but sorry میل دارم. اما نه متاسفم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیشنهاد ، تعارف کردن چیزی مثال I appreciate the offer but I don't care it از تعارفتون ممنونم اما از این خوشم نمیاد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کم کردن مصرف چیزی. I'm cutting down on food دارم غذامو کم می کنم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قبول نکردن ، نپذیرفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اب گازدار معادل fizzy water

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این دیگه چیه؟ این دیگه چه کوفتیه؟

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ساندویچی ها به ترکیب چیپس و همبرگر و نوشیدنی سافت که با هم برای مشتری سرو شود meal می گویند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امریکایی ها خودمونی به همبرگر می گن burger

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به رنگ موی سرخ یا نارنجی گفته می شود. به جای ginger از اصطلاح red hair هم استفاده می شود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱ - به رنگ پوست سبزه می گویند. A brunete girl یک دختر سبزه ۲ - رنگ موی قهوه ای یا خرمایی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

آبکش شدن ، آبکشی کردن مثال: The water drains from the bottom آب از ته [ظرف] خالی می شه. ( آبکشی می شه )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی تحت اللفظی : روح ازاد ، روح سرگردان معنی اصطلاحی: معادل سینگل بودن ، مرد یا زنی که در هیچ رابطه ای نباشد ، چه دوست دختری و دوست پسری چه ازدواج ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلاه سیلندری، زمانی مد بود مردها به سر می گذاشتند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلاه بالاکلاوا. مخصوص نیروهای ویژه پلیس

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستشویی کشتتی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به دستشویی هواپیما می گویند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سرویس بهداشتی می گن. تو جاهای عمومی مثل پارک ها و. . .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستشویی مردانه در کافه یا رستوران معادل men's room

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستشویی زنانه تو رستوران و کافه. معادل ladies room

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به دستشویی زنونه تو کافه و رستوران می گویند. معادل powder room

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مجرای تنفسی.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نوازش کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاچه خواری کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

روی سگ کسی رو بالا آوردن