پیشنهادهای مالک میرزائی (٥١١)
سنگدل مثال: I'm sorry. I was so hard on you متاسفم. من نسبت به تو خیلی سنگدل بودم.
رو براه بودن ، اکی بودن مثال Everything is getting right همه چیز روبراهه.
تلفظ سریع عبارت miss you
تلفظ سریع عبارت did you like that? ازش خوشت اومد؟
فرم تلفظ سریع did you eat? غذا خوردی؟
قصد دارم، قراره تلفظ سریع I am going to
با ادم پولدار ازدواج کردن ، در گویش شرق گلستان به مردانی که با زنان یا دختران پولدار ازدواج می کنن می گن: ک. . ر طلا
آدم فضول و نخود هر آش
ادم دورو
آدم سرد و بی احساس ، آدم یُبس و نچسب ، به قول امروزی ها " آدم تو ک. . ن نرو"
قیام ، شورش
ضربه
رو راست باش ، صادق باش
مرخصی مثال: I'm on leave من مرخصی ام. I'm on sick leave من در مرخصی استعلاجی ام. I'm on maternity leave من در مرخصی زایمانم.
باز شدن دهان به قصد گفتن ناکفته ها مثال: Don't get me started نذار دهنم رو باز کنم.
تلفظ سریع ?did you have
چکار کرد؟ تلفظ سریع عبارت زیر: ?What did he
تلفظ سریع و عامیانه عبارت زیر: ?Why did you lie چرا دروغ گفتی؟
تلفظ خودمونی ?is she
حالت خودمونی ?is he
تلفظ سریع و کوچه بازاری ?will he
حالت سریع let"s go بیا بریم
پشم ریزون شدن ، برگ ریزون شدن ، پرچ ریزون شدن. ( نشان دادن تعجب و شگفتی بیش از حد ) مثال: It will knock your socks off برگات می ریزه
به مثال: Moment by moment لحظه به لحظه Side by side پهلو به پهلو بعضی وقت ها هم معنی "به" را در عبارت داریم: مثال: Little by little کم کم Bit ...
بالا رفتن سن و سال ، افزایش سن. مثال: I'm turning 45 دارم ۴۵ ساله می شم.
تنه درخت قسمت های مختلف درخت : Branch شاخه Stick سر شاخه شکسته درخت Bark پوست درخت Trunk بدنه درخت Root ریشه Stump کنده ، ته مانده درخت توی زمین بع ...
پک بیرون بر ، پک غذای بیرون بر مثال: Give me a to go box please بی زحمت به من غذا رو به صورت بیرون بر بدید. یا به طور ساده تر: لطفا بیرون بر بدید.
یه لقمه بزن
مهمون من. به حساب من. مترادف با : it's on me
دنگی حساب کردن مثال: Let's go dutch بیا دنگی حساب کنیم.
یکی از معانی cook انجام دادن کاری به نحو احسنته. مثلا وقتی یکی کارش رو خوب بلده به سایرین می گیم: Let him cook بذارید کار خودشو بکنه. یعنی اون ب ...
ماسک پزشکی یک بار مصرف
دستکش یک بار مصرف
رفتن مثال: . I'm heading off دارم می رم.
باران و رگبار شدید
بسیار غم انگیز ، جانسوز ، جانگداز
لنز چشمی مثال: . I wear contact lenses من لنز می دارم چشمام.
آدم تعطیل المغز
کوررنگ مثال: . I'm color blind من کور رنگم.
عزت زیاد
دو تا معنی متداولش: _ فیلمبرداری کردن _ ای داد بی داد
تمومش کن. بسه دیگه
برام فرقی نداره. مثال: ?Coffee or tea I'm easy چای یا قهوه؟ برام فرقی نداره.
بجنب ، عجله کن
غمت نباشه. مثال: Chin up bro. I'm here غمت نباشه داداش. من اینجا هستم
چه خبر مبرا؟ حالت خیلی خودمونی و صمیمانه what's up
حال و احوالت چطوره؟ حالت خیلی خودمونی برای جمله how are you
خیلی ها این کلمه را ترجمه می کنند "دوگانگی". این ترجمه غلطه. ترجمه درست "دوگانی" است. یعنی همزمان دو چیز بودن