nutter

/ˈnətər//ˈnətə/

گردو جمع کن - فندق جمع کن

جمله های نمونه

1. He's a bit of a nutter.
[ترجمه گوگل]او یک کمی دمدمی مزاج است
[ترجمه ترگمان]او یک ذره دیوانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was a bit of a nutter.
[ترجمه گوگل]او کمی دمدمی مزاج بود
[ترجمه ترگمان] اون یه کم خل و چل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Burns can be a nutter - especially when he's had a few drinks.
[ترجمه گوگل]سوختگی می تواند دردناک باشد - به خصوص وقتی که او چند نوشیدنی نوشیده است
[ترجمه ترگمان]برنز می تونه خل و چل باشه مخصوصا وقتی که چند تا نوشیدنی خورده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That's got to be some kind of a nutter.
[ترجمه گوگل]این باید یه جورایی دلگیر باشه
[ترجمه ترگمان] باید یه جورایی خل و چل باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He's a complete nutter. He's got no sense whatsoever.
[ترجمه گوگل]او یک دلسرد کامل است اون هیچ حسی نداره
[ترجمه ترگمان]او یک دیوانه تمام عیار است اصلا با عقل جور در نمیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To call some one a nutter, however, is not to use what they would see as a term of abuse.
[ترجمه گوگل]با این حال، گفتن یک نفر به معنای استفاده از آن چیزی نیست که آنها به عنوان یک اصطلاح سوء استفاده می بینند
[ترجمه ترگمان]با این حال برای نامیدن کسی که یک دیوانه است استفاده از آنچه آن ها به عنوان یک اصطلاح سو استفاده خواهند دید استفاده نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This man, whoever he is, isn't your normal nutter.
[ترجمه گوگل]این مرد، هر کی که هست، آدم معمولی شما نیست
[ترجمه ترگمان]این مرد، هر کی که هست، دیوانه your
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Let them figure out the connection between the nutter at the funeral and the man who was hanged all those years ago.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید آنها ارتباط بین مرد در مراسم خاکسپاری و مردی را که تمام آن سال ها پیش به دار آویخته شد، دریابند
[ترجمه ترگمان]بگذارید بین دیوانه سازها در مراسم تدفین و مردی که همه این سال ها را دار آویخته بودند، ارتباط برقرار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To most of his contemporaries Blake was a nutter or simply inept.
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از معاصرانش، بلیک یک آدم بی‌نظم یا ساده بود
[ترجمه ترگمان]به نظر بسیاری از معاصران وی، بلیک یک دیوانه بود و یا بسیار نالایق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was a nutter, Tony.
[ترجمه گوگل]او تونی بود
[ترجمه ترگمان]او یک دیوانه بود، تونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Is he a nutter, or is he a genius?
[ترجمه گوگل]آیا او یک نابغه است؟
[ترجمه ترگمان]آیا او دیوانه است یا نابغه است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "Manufacturing is fizzling out here," says Ken Nutter, a laid-off 54-year-old who worked as a glass cutter in the 1970s but not since.
[ترجمه گوگل]کن ناتر، یک مرد 54 ساله اخراجی که در دهه 1970 به عنوان یک برش شیشه کار می کرد، می گوید: «تولید اینجا در حال جوشیدن است
[ترجمه ترگمان]کن Nutter، یک مرد ۵۴ ساله که در دهه ۷۰ میلادی به عنوان یک نیشکر کار می کرد، می گوید: \"ساخت در اینجا غیرممکن است\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And given the budget constraints, Mayor Nutter did well in his first year.
[ترجمه گوگل]و با توجه به محدودیت های بودجه، شهردار ناتر در سال اول خود به خوبی عمل کرد
[ترجمه ترگمان]و با توجه به محدودیت های بودجه ای، شهردار Nutter در سال اول به خوبی عمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Don't call him nutter because it is such a bad term.
[ترجمه گوگل]او را ناتر صدا نکنید زیرا این اصطلاح بسیار بدی است
[ترجمه ترگمان]او را دیوانه خطاب نکنید چون این یک عبارت بد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• if you call someone a nutter, you mean that they are mad or very foolish; an offensive word.

پیشنهاد کاربران

noun/informal/British
a mad or eccentric person
اسم، غیر رسمی، بریتانیایی/ آدم دیوانه یا غیر معمول و عجیب
He's a bit of a nutter
آدم عجیب
خل و چل، احمق، دیوانه
دیوانه کننده

بپرس